« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1404/01/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 مقدّمه واجب؛ شرعی است یا عقلی؟/اوأمر/مباحث الفاظ

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/ مقدّمه واجب؛ شرعی است یا عقلی؟

 

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث ما در مبحث "مقدّمه واجب" در تقسیم مقدّمه واجب بود. سؤال این است که آیا مقدّمه واجب نیز واجب شرعی هست یا تنها واجب عقلی است؟ و آیا ثواب و عقاب هم بر مقدّمات مترتب می‌شود یا نه؟ آیا مقدّمه واجب، واجب شرعی هست یا نیست؟ این موردِ بحث بود و مباحثی در این زمینه مطرح شد.

 

مقدّمه عقلیّه و چیستی آن

یکی از اقسام مقدّمات، «مقدّمات عقلیّه» است. مقدّمه عقلیّه یعنی آن مقدّماتی که حتماً باید تحقّق پیدا کند تا ذی‌المقدّمه تحقّق یابد؛ مانند: طیّ المسافة للحج. طیّ مسافت برای حجّ، مقدّمه حجّ است و مقدّمه‌ای عقلی نیز محسوب می‌شود؛ یعنی باید این مسافت طی شود تا حج تحقق یابد.

محل النزاع بین القائلین بجواز الشرط المتأخر و امتناعه

دیدگاه اوّل: خروج المقدّمات العقلیة عن محل النزاع[1]

برخی مانند مرحوم نائینی گفته‌اند مقدّمه عقلیّه از محل بحث مقدّمه واجب خارج است؛ «لا إشكال في خروج المقدمات العقلية عن محل الكلام‌ و عدم جواز تأخرها عن المعلول لامتناع وجود المعلول قبل وجود علته التامة بتمام اجزائها من المعد و الشرط و المقتضى.»[2]

دلیل این قول:

به دلیل اینکه خودِ عقل انجام آن را لازم می‌داند. حال اگر ما بیاییم بگوییم: «مقدّمه واجب، واجب است»، این بحث، بحثی لغوی خواهد بود و بی‌فایده است؛ زیرا اگر عقل، انجام آن را لازم می‌داند، دیگر نیازی نیست که وارد بحث شرعی شویم. به عنوان مثال، اینکه آیا طیّ مسافت برای حج واجب شرعی هست یا نه؟ برخی می‌گویند: این سؤال لغوی است و نباید درباره‌اش بحث شود.

دیدگاه دوم: ورود مقدّمات عقلیّه در محل نزاع

در مقابل، برخی گفته‌اند این دیدگاه صحیح نیست و مقدّمات عقلیّه نیز داخل در محل نزاع هستند؛ چرا که بحث ما در وجوب عقلی آن نیست، بلکه در وجوب شرعی آن است. یعنی آیا مقدّمه عقلیّه، واجب شرعی هم هست که بر آن ثواب و عقاب مترتب شود یا نه؟

اگر واجب شرعی باشد، آن‌گاه در فرضی که این مقدّمه از طریق حرام انجام شود –مثلاً از راه غصبی یا مواجهه با محرمات– چگونه می‌توان این مقدّمه را انجام داد در حالی که همراه با حرام بوده است؟ لذا فروعات و مسائلی در این زمینه ممکن است مترتب شود.

جمع‌بندی: ورود یا خروج مقدّمات عقلیّه از محل نزاع

پس در این مسئله دو نظر است:

مقدّمات عقلیّه در محل نزاع داخل نیستند؛ چون به‌هرحال عقل، انجام آن را واجب می‌داند.

مقدّمات عقلیّه داخل در محل نزاع هستند؛ زیرا بحث در وجوب شرعی آن‌هاست، نه عقلی.

مثلاً اگر کسی به مکه نرفت، چند عقاب برای او می‌نویسند؟ آیا می‌گویند چرا مشعر نرفتی؟ چرا طواف نکردی؟ چرا سعی نکردی؟ چرا وقوف در عرفات نکردی؟ چرا مسیر را طی نکردی؟ یا اینکه فقط یک گناه برای او نوشته می‌شود که چرا به مکه نرفتی و حج را ترک کردی؟

واقع آن است که یک گناه بیشتر نوشته نمی‌شود، نه اینکه این‌ها گناهان متعدد باشند. البته در اینجا فضیلت‌ها تفاوت می‌کنند. مثلاً «افضل الاعمال احمزها»؛ برخی پیاده به مکه می‌روند، ثواب آن بیشتر است چون سخت‌تر است. پس رفتن به مکه –چه پیاده و چه سواره– تفاوت ثواب دارد، اما بحث اصلی در اینجاست که آیا این مقدّمات واجب، واجب شرعی هستند یا فقط عقلی؟

آیا ممکن است واجبی هم شرعی باشد و هم مستحب؟

در پاسخ باید گفت: بله، ممکن است. مثلاً وضو مستحب شرعی است، اما برای نماز، واجب است. یعنی وضو فی نفسه مستحب است ولی للصلاة واجب می‌شود. پس اشکالی ندارد که یک فعل در یک حیثیت مستحب و در حیثیتی دیگر واجب باشد.

الأمر الأول: في دخول شرائط التکلیف في محل النزاع و عدمه

شرایط تکلیف و ارتباط آن با مقدّمه واجب

شرایط تکلیف (مانند بلوغ، عقل، قدرت، استطاعت، وقت)

آیا شرایط تکلیف مانند بلوغ، عقل، قدرت، استطاعت و دخول وقت داخل در بحث مقدّمه واجب هستند یا نه؟

دو قول در اینجا وجود دارد:

القول الأول: أن شرائط التکلیف داخلة في محل النزاع[3] [4]

امام خمینی (رحمة الله علیه) می‌فرماید:«أنّ البحث لملاكه عامّ يشمل شرائط الجعل كالقدرة المتأخّرة ، وشرائط المكلّف به كالأغسال المتأخّرة.» [5]

القول الثاني: أنّ شرائط التکلیف خارجة عن محل النزاع[6] [7]

این‌ها شرایط وجوب هستند، نه شرایط واجب. شرایط وجوب خارج از محل بحث ما هستند، چرا که بحث ما در «مقدّمه واجب» است؛ یعنی آنچه تحقق واجب به آن متوقف است، نه آنچه تحقق حکم وجوب به آن متوقف است.

مرحوم نائینی می‌فرماید:«انه لا إشكال في خروج العناوين الانتزاعية عن محل النزاع أيضاً لأنها انما تنتزع عما تقوم به و ليس للطرف الآخر دخل في انتزاعها عن منشأ انتزاعها أصلا مثلا الأبوة و البنوة ينتزع كل منهما عن شخص باعتبار حيثية قائمة به لا عنه و عن‌ الآخر.» [8]

 

الأمر الثاني: في تأخر الشرط في التکلیف

المطلب الأول: في مقام الثبوت

شرط متأخر و جایگاه آن در بحث مقدّمه واجب

مثال: غسل لیلی برای مستحاضه کثیره؛ زنی که استحاضه کثیره دارد، اگر در شب غسل کند، روزه‌ای که در روز گذشته گرفته است، صحیح خواهد بود. اگر غسل نکند، آن روزه باطل خواهد بود. این را «شرط متأخر» می‌نامند.

سؤال این است که:

آیا شرط متأخر هم داخل در بحث مقدّمه واجب است؟

دو قول در اینجا وجود دارد:

القول الأول: الاستحالة[9]

در مثال فوق، در حالی که غسل پس از فعل واجب (روزه) انجام می‌شود، اما صحت آن متوقف بر این غسل است. پس همان‌طور که درباره مقدّمات گفته می‌شود که واجب هستند یا نیستند، درباره این غسل لیلی نیز بحث می‌شود که آیا می‌توان آن را جزء مقدّمات واجب دانست؟

مرحوم ایروانی در این‌باره می‌فرماید: «لا ينبغي الريب في عدم معقوليّة تأخّر الشرط و كذا سائر أجزاء العلّة عن المعلول، بل‌ و كذا تقدّمها عليه. و إنّما الواجب المقارنة بين العلّة بتمام أجزائها و بين المعلول؛ فإنّ ذلك قضيّة إمكان الشي‌ء و فقره المحوّج إلى المؤثّر. فلا بدّ في موارد يتوهّم فيها تأخّر الشرط في الشرعيّات من التصرّف و التأويل.»[10]

شرط حکم، علت حکم است، و علت باید مقدم بر معلول باشد. نمی‌شود که علت، مؤخر از معلول باشد. چگونه ممکن است که ما شرط متأخر داشته باشیم؟ یعنی بعد از انجام واجب، شرطی بگذاریم که اگر انجام شد، واجب شما صحیح است، و اگر نشد، واجب شما باطل است؟ اینکه اسم این را بگذاریم «مقدّمه» و آن را «شرط متأخر» بنامیم، صحیح نیست.

به دلیل اینکه «تأثیر المتأخر فی المتقدم محالٌ». تأثیرِ متقدّم در متأخر ممکن است، اما تأثیر متأخر در متقدم محال است.

پاسخ به مرحوم ایروانی

در پاسخ باید گفت: فرمایش ایشان در تکوینیات صحیح است، اما در تشریعیات چنین نیست. شارع مقدس هرگونه که بخواهد، می‌تواند نظم جعل را قرار دهد.

مثلاً امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: اگر این زن شب غسل کند، روزه‌اش صحیح است، و اگر نکند، باطل است. این یعنی «تأثیر المتأخر فی المتقدم» از منظر تشریع امکان دارد.

یا مثل این‌که اگر در پایان نماز، السلام علیکم ورحمة الله و برکاته را نگویی، نماز باطل می‌شود؛ در حالی‌که این جمله در انتهای نماز واقع می‌شود، ولی با ترک آن، تمام اجزاء قبل باطل خواهد شد.

بنابراین، تأثیر المتأخر فی المتقدم در تکوینیات محال است، اما در تشریعیات که تابع جعل شارع است، هیچ اشکالی ندارد. ازاین‌رو طرح بحث‌های فلسفی در این‌گونه مسائل فقهی و اصولی محل اشکال است.

 

خلاصه‌ی بحث

مقدّمه واجب: امری است که برای تحقق واجب، باید انجام شود.

عقلیّه: مثل طی‌المسافة برای حج؛ برخی آن را خارج از بحث می‌دانند، اما قول صحیح‌تر، آن را داخل در بحث می‌داند از جهت وجوب شرعی.

ثواب و عقاب: ترک مقدّمات، عقاب جدا ندارد، چون منتهی به ترک واجب می‌شود و یک عقاب دارد.

جمع بین وجوب و استحباب: ممکن است فعلی مثل وضو، ذاتاً مستحب باشد ولی برای نماز واجب شمرده شود.

تمایز شروط:

- شروط وجوب: مثل بلوغ و وقت، خارج از بحث.

- شروط واجب: داخل در بحث مقدّمه واجب.

شرط متأخر:

- مثل غسل شب برای روزه مستحاضه.

- مرحوم ایروانی شرط متاخر را قبول ندارد به دلیل محال بودن تأثیر متأخر در متقدم.

- پاسخ: در تشریعیات این اشکال نیست؛ چون به جعل شارع بستگی دارد.


logo