1403/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
أنواع مقدّمة خارجيه/اوامر/مباحث الفاظ
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/أنواع مقدّمة خارجيه
خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث ما در مبحث "مقدّمه واجب" و ارتباط آن با "علّت تامّه" مورد بررسی قرار گرفت.
در مباحث پیشین، تقسیماتی برای مقدمه واجب ذکر کردیم: مقدمات داخلی، مقدمات خارجی، اجزا یا مقدمات خارجی. همچنین، اقسام و انواع مختلفی برای مقدمات واجب بیان شد. در این جلسه، تقسیمبندی جدیدی را برای مقدمه واجب ارائه میدهیم که شامل مقدمه شرعی، مقدمه عقلی و مقدمه عادی است.
المبحث السادس: في المقدمة العقليّة و الشرعيّة و العاديّة
تقسیمبندی مقدمات واجب
اقوال در این مسأله:
القول الأول: صحة التقسيم بالعقليّة و الشرعيّة و العاديّة[1] [2] [3] [4]
آیت الله شاهرودی (رحمة الله علیه) میفرماید:«أمّا المقدمة الخارجیة: فتنقسم إلی الشرعیة كالوضوء و أخويه_ بمعنی كون الممیز لمقدمیتها الشرع_ و إلی العقلیّة و العاديّة. و بعد ثبوت المقدّمة عقلاً أو شرعاً أو عادةً يكون التوقّف عقلیّاً لحكم العقل بعد تشخیص المقدّمة باللابديّة و توقّف الواجب علیها.»[5]
۱) مقدمه عقلی
مقدمه عقلی به مقدمهای گفته میشود که «مایتوقف علیه ذیالمقدمة بحکم العقل» عقل به حکم خود، حکم میکند که باید آن را انجام داد تا به ذیالمقدمه رسید. به عبارت دیگر، عقل حکم میکند که برای رسیدن به هدف اصلی (ذیالمقدمه)، انجام آن مقدمه ضروری است. مثال آن «طی المسافة للحجّ» است که عقل حکم میکند باید مسافت معینی را طی بکنی تا به مکه و حج برسی.
۲) مقدمه شرعی
مقدمه شرعی به مقدمهای گفته میشود که شارع مقدس (خداوند) حکم به آن کرده است. در این حالت، شرع مقدس از طریق دستورات خود، واجب بودن این مقدمه را اعلام میکند.«اذا انتفی الشرط انتفی المشروط» مثلاً نماز بدون وضو، غسل یا تیمم باطل است که باید طبق حکم شرعی رعایت شوند.
۳) مقدمه عادی
مقدمه عادی به مقدمهای اطلاق میشود که عادتاً ذیالمقدمه بر مقدمه متوقف است و در عرف و عادت مردم بهعنوان مقدمه شناخته میشود. این مقدمه لزوماً به حکم عقل یا شرع نیست، بلکه در عمل معمولاً آن را به عنوان مقدمهای برای رسیدن به هدف اصلی در نظر میگیرند. برای مثال، برای رفتن به پشتبام باید سلم (پله) نصب کنی. این مقدمه بهطور معمول در عرف مردم بهعنوان مقدمهای عادی شناخته میشود، گرچه ممکن است برخی افراد بدون سلم از دیوار بالا بروند.
نظر استاد: «الحاكم بالمقدمیّة قد يكون العقل أو الشرع أو العادة و لابدیّة المقدمة لذیالمقدمة» گاهی عقل به مقدمیت حکم میکند و گاهی شرع و گاهی عادت.
سؤال:
آیا این سه تقسیم، یعنی مقدمه شرعی، مقدمه عقلی و مقدمه عادی، تقسیمات مستقلی هستند یا اینکه در چارچوب بحث مقدمه داخلی و مقدمه خارجی که پیشتر بیان کردید، قرار میگیرند؟ شما در تقسیمبندی خود گفتهاید که مقدمات داخلی شامل اجزاء و شرایط هستند و مقدمات خارجی بهعنوان علل و مسببات مطرح میشوند. در اینجا، سؤال این است که آیا این تقسیمها چیزی جز همان تقسیمبندی مقدمه داخلی و خارجی است یا نه؟
پاسخ:
این تقسیمات در حقیقت در همان چارچوب تقسیمات مقدمات داخلی و خارجی میگنجند. به عبارت دیگر، مقدمه شرعی، عقلی و عادی بهطور کلی به مقدمه داخلی یا خارجی وابستهاند و صرفاً به دلیل ویژگیهای خاص خود از یکدیگر متمایز شدهاند. بهعنوان مثال، مقدمه عقلی و عادی بهطور کلی شامل مقدماتی هستند که عقل و عادت بر آن حکم میکنند، در حالیکه مقدمه شرعی شامل مقدماتی است که شرع مقدس بر آن حکم کرده است.
در بحثهای فقهی و اصولی، تنها اوامر الهی مورد بررسی قرار نمیگیرند. بهطور کلی در زندگی اجتماعی و فردی، اوامر دیگری نیز وجود دارند. گاهی پدر امر میکند، گاهی مادر، گاهی رئیس بانک به مرئوس خود دستور میدهد، گاهی وزیر به زیردست خود دستور میدهد، و در نهایت رئیسجمهور یا ولی فقیه بهعنوان نماینده شرعی و قانونی در جامعه اسلامی دستورات صادر میکنند. تمامی این اوامر باید امتثال شود و برای هرکدام مقدماتی وجود دارد.
این مقدمات ممکن است عقلی باشند (مانند الزام به انجام برخی امور که عقل حکم میکند)، عادی باشند (مانند عادات اجتماعی که بهطور طبیعی در جامعه جاری هستند)، یا شرعی (مانند دستورات و اوامر دینی) باشند. بهعنوان مثال، دفع منکر در جامعه اسلامی بر اساس دستور شرع، عقل و عادت باید عملی شود. در بسیاری از موارد، بهویژه در مسائل اجتماعی، دفع منکر نیاز به مقدمات خاصی دارد. گاهی این مقدمات شامل برنامهریزیهای طولانیمدت است. بهطور خاص، موضوعاتی چون بیحجابی یا مفاسد اجتماعی، نیاز به زمان و فرهنگسازی از سنین پایین دارد تا به نتیجه برسد.
آیا این تقسیمبندیها ضرورت دارد یا خیر؟
بسیاری از مسائل مانند حفظ سلامت عمومی، جلوگیری از گناه، پیشگیری از مفاسد و تربیت نسلهای آینده همگی جزو مقدمات واجباند. بهطور خاص، برای حل مسائل اجتماعی مانند بیحجابی، نیاز به برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی از سنین مهدکودک تا دانشگاه داریم تا این مسائل در آینده حل شوند. اینها همگی جزو مقدمات واجب هستند که در مسیر رسیدن به اهداف اسلامی باید مورد توجه قرار گیرند.
در نتیجه، تقسیمبندی مقدمه عقلی، مقدمه عادی و مقدمه شرعی بهمنظور تفهیم بهتر و روشنتر مسائل فقهی و اجتماعی است. این تقسیمبندی به ما کمک میکند تا بدانیم برای انجام هر واجبی که امر الهی یا هر امر حکومتی مطرح میکند، باید مقدماتی را فراهم کنیم. بهویژه در زمینههایی که با جامعه و مسائل اجتماعی مرتبط است، این مقدمات باید بهطور جامع و طولانیمدت مورد بررسی و برنامهریزی قرار گیرند.
القول الثاني: بطلان التقسيم بالشرعيّة و العقليّة و العاديّة[6] [7]
مرحوم نائینی میفرماید:«من جملة تقسیمات المقدمة: تقسیمها إلی العقلیة و العادية و الشرعیة و قد تقدم أنها مندرجة في المقدمات الداخلیة أو الخارجیة علی اختلاف الاعتبارين. و لیس هذا تقسیماً آخر للمقدّمة، بل تكون من الخارجیّة بالمعنی الأخص»، (إنتهی ملخّصاً). [8]
مرحوم سبزواری میفرماید:« و لا وجه لهذا التقسيم أبدا. فإن الثلاثة الاولى إن كان بلحاظ أصل الدخالة و المقدمية فالجميع عقلية، لانتفاء المشروط بانتفاء شرطه، و المركب بانتفاء جزئه، سواء كان المشروط أو المركب عقليا أو شرعيا أو عاديا، و لا حكم للأخيرين إلا ما حكم به العقل و لو حكما بشيء لكان إرشادا إلى حكم العقل.» [9]
مرحوم سبزواری (رحمتاللهعلیه) در برخی از آثار خود بیان کردهاند که لزومی به تقسیمبندیهای اینچنینی نیست و میتوان این اقسام را در همان تقسیمات مقدمات داخلی و خارجی گنجاند. هرچند این نظر نیز قابل پذیرش است، اما برای روشنتر شدن موضوع، مفید است که تقسیمبندیهای مختلف، از جمله مقدمه عقلی، عادی و شرعی، به تفصیل بیان شوند تا درک بهتری از وظایف و مسئولیتهای فردی و اجتماعی حاصل گردد.
در هر صورت، در بحث مقدمات واجب، ما باید تمامی این مقدمات را آماده کنیم تا بهطور مؤثر در راستای تحقق اهداف اسلام و بهبود وضعیت جامعه گام برداریم. دفع مفاسد، حفظ سلامت و تربیت نسلهای آینده، همه از جمله مقدماتی هستند که در راستای اهداف بلند اسلامی باید به آنها پرداخته شود
نتیجهگیری
بنابراین، مقدمات واجب که شامل مقدمه عقلی، شرعی و عادی میشود، باید در تمامی مراحل زندگی فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. برای هر مسئلهای که به آن امر شدهایم، باید مقدمات آن را بهطور کامل فراهم کنیم. چه در مورد اوامر خداوند و چه در امور اجتماعی و حکومتی، این مقدمات واجب لازم است تا به ذیالمقدمه برسیم.