1404/02/14
بسم الله الرحمن الرحیم
گستره هجاء المؤمن /هجاء المؤمن /المكاسب المحرمة
موضوع: المكاسب المحرمة/هجاء المؤمن /گستره هجاء المؤمن
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در فقه درباره حرمت هجاء المؤمنین است که مرحوم شیخ انصاری (اعلی الله مقامه الشریف) آن را از محرمات الهی دانستهاند. برای اثبات این حرمت، به ادله اربعه (کتاب، سنت، اجماع، و عقل) استدلال شده است. تاکنون آیات قرآنی مثل ﴿وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ﴾[1] و چند آیه دیگر را بررسی کردیم. حالا در مقام استدلال به روایات هستیم و چند روایت را مطرح میکنم تا دلالت آنها بر حرمت هجو و گستره آن (مؤمنین یا اعم از دیگران) را بررسی کنیم.
روایت یازدهم
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[2] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[3] عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ[4] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ[5] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): «يَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ يَخْلُصِ الْإِيمَانُ إِلَى قَلْبِهِ لَا تَذُمُّوا الْمُسْلِمِينَ وَ لَا تَتَبَّعُوا عَوْرَاتِهِمْ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَاتِهِمْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ تَعَالَى عَوْرَتَهُ يَفْضَحْهُ وَ لَوْ فِي بَيْتِهِ».[6]
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: ای کسانی که با زبان اسلام آوردهاید، ولی ایمان در قلبتان خالص نشده! مسلمانان را مذمت نکنید و دنبال عیوب مخفی آنها نروید. هرکس دنبال عیوب مسلمانان باشد، خداوند دنبال عیب او میرود و او را رسوا میکند، حتی اگر در خانهاش باشد.
دلالت روایت:
این روایت با سند صحیح دلالت دارد که مذمت و هجو مسلمانان و تفحص در عیوب مخفی آنها حرام است. هجو در اینجا یعنی آبروریزی، مسخره کردن، و بیان اسرار مردم با شعر یا نثر برای تحقیر آنها.
• روایت خطاب به کسانی است که ایمان قلبی ندارند (فقط با زبان اسلام آوردهاند)، اما چون مخاطب عام است، شامل همه میشود.
• نکته مهم این است که دنبال عیوب مخفی مردم رفتن و آبروی آنها را بردن، چه با نیت بد یا از روی عادت، حرام است. خداوند وعده داده که چنین شخصی خودش رسوا خواهد شد.
• من بارها تجربه کردهام کسانی که آبروی دیگران را بردهاند، پس از مدتی خودشان رسوا شدهاند. این یک قانون الهی است که در روایت آمده: «مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَتَهُ یُفْضَحْهُ».
• این روایت بر حرمت هجو و آبروریزی مسلمانان دلالت دارد و نشان میدهد که نباید با مذمت، سرزنش یا تفحص در اسرار مردم، آبروی آنها را برد.
روایت دوازدهم
عَنْهُ[7] عَنْ أَبِيهِ[8] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[9] عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَمَّارٍ[10] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ[11] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): «مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً كَانَ كَمُبْتَدِئِهَا وَ مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِشَيْءٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَرْكَبَهُ».[12]
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: هرکس عیب و کار زشتی را از کسی پخش کند، مانند آن است که خودش آن کار را انجام داده است. و هرکس مؤمنی را به چیزی سرزنش کند، نمیمیرد تا خودش آن گناه را مرتکب شود.
دلالت روایت:
این روایت دلالت دارد که سرزنش و هجو مؤمن به خاطر گناه یا عیبی، گناه بزرگی است.
• اگر کسی کار زشتی را از مؤمنی پخش کند (مثلاً بگوید فلانی این گناه را کرده)، مانند آن است که خودش آن گناه را انجام داده است.
• اگر مؤمنی را به خاطر گناهی سرزنش کند (مثلاً بگوید چرا این کار را کردی)، خودش گرفتار همان گناه خواهد شد.
• منظور از سرزنش در اینجا، سرزنش علنی است که آبروی مؤمن را میبرد، نه نصیحت خصوصی. مثلاً اگر کسی گناهی کرده، نباید جلوی مردم او را سرزنش کنیم که آبرویش برود.
• این روایت نشان میدهد که هجو و آبروریزی مؤمن، چه با قصد تحقیر یا از روی عادت، حرام است و عاقبت سختی دارد.
هجو و امر به معروف و نهی از منکر
هجو یعنی آبروریزی و تحقیر علنی، اما امر به معروف باید با نصیحت خصوصی یا روشی باشد که آبروی فرد حفظ شود.
اگر کسی گناهی کرده، باید بهصورت خصوصی و با زبان نرم نصیحتش کنیم (مثلاً بگوییم: برادر، این کار درست نیست، ترکش کن). نباید جلوی مردم داد و فریاد کنیم یا او را سرزنش کنیم که آبرویش برود.
مثلاً اگر خانمی حجابش کامل نیست، نباید جلوی جمع او را سرزنش کنیم یا معرکه بگیریم که آبرویش برود. باید با زبان نرم و در خلوت به او تذکر دهیم.
امر به معروف و نهی از منکر یک شرط مهم دارد: احتمال تأثیر. همه مراجع و علما، از صدر اسلام تا امروز، گفتهاند که امر به معروف واجب است، مشروط بر اینکه احتمال تأثیر بدهیم. اگر بدانیم که تذکر ما اثر ندارد یا اثر معکوس دارد (مثلاً فرد لجبازی کند یا بدتر شود)، گفتنش واجب نیست و حتی ممکن است حرام باشد، چون مصداق ایذاء مؤمن یا اشاعه فاحشه است.
مثلاً اگر بدانم که تذکر به یک نفر باعث لجبازی او میشود یا او را تحقیر میکند، گفتنش حرام است، چون هم آبروی او را میبرم و هم نتیجهای ندارد. اما اگر احتمال تأثیر بدهم، باید با زبان نرم و بهگونهای که آبرویش حفظ شود، تذکر دهم.
مرحوم آیتالله گلپایگانی (رحمهالله) مکرر در درس میفرمودند: وظیفه ما بیان احکام است. باید احکام را برای مردم بگوییم که بدانند فلان کار خلاف شرع است. اما اگر کسی خلاف کرد، نباید او را اذیت یا تحقیر کنیم. باید با نصیحت و محبت او را هدایت کنیم، نه با آبروریزی.
مثال عملی:
اگر در دانشگاه یا بیمارستان ببینیم کسی حجابش کامل نیست، نباید جلوی جمع داد بزنیم یا او را سرزنش کنیم. باید با زبان نرم و در خلوت تذکر دهیم. اگر احتمال تأثیر نیست (مثلاً میدانیم که لجبازی میکند)، تذکر علنی حرام است، چون مصداق هجو و ایذاء مؤمن میشود. اما اگر احتمال تأثیر میدهیم، باید با روشی محترمانه و بدون آبروریزی تذکر دهیم. مثلاً مقام معظم رهبری فرمودهاند: اگر همه با زبان نرم یک جمله بگویند و رد شوند، ممکن است اثر کند، ولی نباید معرکه گرفت یا آبروی کسی را برد.
گستره هجو: مؤمن، مسلمان، فقیر، یا هر انسان؟
روایات بررسیشده (مثل صحیحه محمد بن یحیی و صحیحه ابن ابیعمیر) بر حرمت هجو مسلمانان و مؤمنین تأکید دارند. اما سؤال این است که آیا این حرمت شامل غیرمسلمانان یا غیرمؤمنین هم میشود؟
در روایت اول، کلمه «مسلمین» آمده و در روایت دوم، «مؤمن» ذکر شده. برخی روایات قبلی (مثل صحیحه حسن بن محبوب) به مؤمن فقیر اشاره داشتند.
شما مجتهدین باید دقت کنید: وقتی روایات از مؤمن، مسلمان، یا فقیر سخن میگویند، برداشت شما چیست؟ آیا فقیر بودن یا مؤمن بودن شرط است، یا اینها برای تأکید است؟
به نظر من، این قیود (مؤمن، مسلمان، فقیر) برای تأکید است، نه اختصاص. یعنی هجو هر انسانی حرام است، ولی در مورد مؤمنین، مسلمانان، و بهویژه فقرای آنها، گناه شدیدتر است.
دلیل این دیدگاه:
◦ آیه ﴿وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ﴾[13] عمومیت دارد و شامل هر انسانی میشود.
◦ عقل میگوید که هجو و تحقیر هر انسانی (حتی غیرمسلمان) باعث دشمنی، تفرقه، و فساد اجتماعی میشود. در جامعه اسلامی، آبروی هر شهروند (مؤمن، فاسق، یا غیرمسلمان) محترم است.
آیتالله سبحانی (حفظهالله) میگوید: «يكفي في ذلك أنّه إيذاء و تحقير و تنقيص و هو قبيح عقلاً؛ فيكون حراماً شرعاً».[14]
◦ روایات بر مؤمنین و فقرای آنها تأکید دارند، چون آبروی آنها نزد خدا اهمیت بیشتری دارد، اما این تأکید به معنای نفی حرمت هجو غیرمؤمن نیست.
• پس، هجو هر انسانی حرام است، ولی در مورد مؤمنین، مسلمانان، و فقرای آنها شدت بیشتری دارد.
درباره روایات نیازی نیست که سند بررسی شود؛ زیرا آنقدر روایات زیاد است که در حدّ تواتر است. ازاینرو همه فقها اجماع دارند که آزار و هجو هر انسان محترمی (خواه مؤمن یا غیرمؤمن) حرام است.
علامه حلی (رحمهالله) میگوید: «هجاء المؤمنین حرام بلاخلاف».[15]
ما نباید کسی را تحقیر و سرزنش کنیم؛ بلکه باید به دیگران محبت کنیم. باید نسبت به دیگران پدری کرد نه اینکه آبرویش را برد؛ زیرا هرکس هرچند مرتکب گناهی شده، اما شخصیتی برای خود دارد. غیر از معصوم، هرکدام از ما ممکن است گناهی مرتکب شود. برخی ممکن است شراب بنوشند، اما برخی مسئولان شراب نمینوشند ولی مرتکب گناهانی میشوند که از شرابخواری بدتر است.