« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

1403/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی روایات/احکام الرهن /کتاب الرهن

 

موضوع: کتاب الرهن/احکام الرهن /بررسی روایات

 

     وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلٍ جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَرْهَنُ اَلرَّهْنَ بِمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ هُوَ يُسَاوِي ثَلاَثَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَيَهْلِكُ أَ عَلَى اَلرَّجُلِ أَنْ يَرُدَّ عَلَى صَاحِبِهِ مِائَتَيْ دِرْهَمٍ، قَالَ: نَعَمْ لِأَنَّهُ أَخَذَ رَهْناً فِيهِ فَضْلٌ وَ ضَيَّعَهُ، قُلْتُ: فَهَلَكَ نِصْفُ اَلرَّهْنِ، قَالَ: حِسَابَ ذَلِكَ، قُلْتُ: فَيَتَرَادَّانِ اَلْفَضْلَ، قَالَ: نَعَمْ. [1]

بنابر این روایت صحیحة یا موثقة (تعارض جرح و تعدیل داشتن سهل به زیاد ضرری به صحّت سند دیگر روایت نمی‌رساند لکن نسبت به اینکه اسحاق بن عمار مشترک بین دو فرد امامی و فطحی یا فرد واحد امامی است، اختلاف نظر وجود دارد)، اگر مال مرهونة نزد مرتهن نابود شود و ارزش بیشتری از مقدار دین داشته باشد، مرتهن باید ما به تفاوت ارزش آن از دین را به راهن پرداخت نماید، همچنان که اگر ارزش مال مرهونة کمتر از مقدار دین باشد و نابود شود، راهن باید مقدار مازاد طلب از ارزش مال مرهونة را به مرتهن پرداخت کند.

این روایت برخلاف روایات سابق، دلالت دارد که با ازبین رفتن مال مرهونة در ید مرتهن (حتی بدون افراط و تفریط)، علاوه بر اینکه طلب او نیز ساقط می‌شود، اگر ارزش مال مرهونة بیشتر از مقدار طلب باشد، مرتهن ضامن مازاد از طلب خود هم خواهد بود. لازم به ذکر است که براساس ظاهر این روایت برای ضمان مرتهن در قبال تمام مال مرهونة که در دست مرتهن امانت است، دو محمل وجود دارد:

    1. مقصود از هلاکت، نابود ساختن مرتهن و تضییع عامدانه‌ی اوست.

    2. چون مرتهن در ازاء طلب خود (صد درهم) مال با ارزش‌تری (دویست درهم) را به عنوان وثیقه از بدهکار مطالبه کرده و با این کار اسباب تضییع شدن مازاد طلب خود را فراهم آورده، ضامن است (اگر گفته شود که این احتمال با ذیل روایت و حکم امام علیه السلام به جواز بیشتر یا کمتر بودن مال مرهونة از مقدار طلب ناسازگار است ؛ باید گفت که مانعی ندارد در عین جائز بودن اخذ ارتهان بیشتر از طلب، ضمانت در عین جائز بودن، ضمان آور باشد).

باید توجه داشت که اگرچه نقل مرحوم صدوق متضمن فیُهلکُه است[2] و احتمال اول را تقویت می‌کند لکن یک نسخه اساسا صلاحیت ندارد که قرینه‌ی معنای نسخه‌ی دیگر باشد و آن را از اجمال خارج سازد. مضافا به اینکه همین که امام علیه السلام بدون بیان جزئیات هلاکت مال مرهونة از سوی سائل، حکم به تضییع نمودن مرتهن نموده‌اند می‌تواند مؤید احتمال دوم باشد.

     وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ اِبْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلرَّهْنِ فَقَالَ إِنْ كَانَ أَكْثَرَ مِنْ مَالِ اَلْمُرْتَهِنِ فَهَلَكَ أَنْ يُؤَدِّيَ اَلْفَضْلَ إِلَى صَاحِبِ اَلرَّهْنِ وَ إِنْ كَانَ أَقَلَّ مِنْ مَالِهِ فَهَلَكَ اَلرَّهْنُ أَدَّى إِلَيْهِ صَاحِبُهُ فَضْلَ مَالِهِ وَ إِنْ كَانَ اَلرَّهْنُ سَوَاءً فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ. [3]

پیش فرض این روایت موثقة (عبدالله بن بکیر بن اعین در عین‌ موثق بودن، فطحی است) نیز آن است که طلب مرتهن با نابود شدن مال مرهونة ازبین می‌برد، و لذا امام علیه السلام می‌فرمایند که اگر ارزش مال مرهونة بیشتر از مقدار طلب باشد، علاوه بر اینکه اصل طلب مرتهن ساقط می‌شود، او ضامن مقدار زیادة هم خواهد بود، کما اینکه اگر ارزش آن کمتر از مقدار طلب باشد، راهن باید باقیمانده دین مرتهن را به او پرداخت نماید.

     مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَضَى أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلرَّهْنِ إِذَا كَانَ أَكْثَرَ مِنْ مَالِ اَلْمُرْتَهِنِ فَهَلَكَ أَنْ يُؤَدِّيَ اَلْفَضْلَ إِلَى صَاحِبِ اَلرَّهْنِ وَ إِنْ كَانَ اَلرَّهْنُ أَقَلَّ مِنْ مَالِهِ فَهَلَكَ اَلرَّهْنُ أَدَّى إِلَى صَاحِبِهِ فَضْلَ مَالِهِ وَ إِنْ كَانَ اَلرَّهْنُ يَسْوَى مَا رَهَنَهُ فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ. [4]

در این روایت صحیحة امام باقر علیه السلام می‌فرمایند که امیرالمؤمنین علیه السلام نابود شدن مال مرهونة را سبب ازبین رفتن طلب مرتهن می‌دانستند و اگر ارزش مال مرهونة بیشتر از مقدار طلب می‌بود، حکم می‌کردند که مرتهن مازاد از طلب خود ضامن است، کما اینکه اگر ارزش مال کمتر می‌بود، راهن را ملزم به پرداخت باقیمانده دین مرتهن می‌دانستند. [5]

     وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ أَبِي عِمْرَانَ اَلْأَرْمَنِيِّ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَكَمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ رَجُلٍ رَهَنَ عِنْدَ رَجُلٍ رَهْناً عَلَى أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ اَلرَّهْنُ يُسَاوِي أَلْفَيْنِ وَ ضَاعَ قَالَ يَرْجِعُ عَلَيْهِ بِفَضْلِ مَا رَهَنَهُ وَ إِنْ كَانَ أَنْقَصَ مِمَّا رَهَنَهُ عَلَيْهِ رَجَعَ عَلَى اَلرَّاهِنِ بِالْفَضْلِ وَ إِنْ كَانَ اَلرَّهْنُ يَسْوَى مَا رَهَنَهُ عَلَيْهِ فَالرَّهْنُ بِمَا فِيهِ. [6]

بر اساس این روایت ضعیفة (هر سه راوی تضعیف شده‌اند) نیز طلب مرتهن با نابود شدن مال مرهونة ازبین می‌رود. مضافا به اینکه اگر ارزش مال مرهونة بیشتر از مقدار طلب باشد، مرتهن ضامن مقدار زیادة هم خواهد بود، کما اینکه اگر ارزش آن کمتر از مقدار طلب باشد، راهن باید باقیمانده دین مرتهن را به او پرداخت نماید.

 


[2] رَوَاهُ اَلصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ : نَحْوَهُ إِلاَّ أَنَّهُ قَالَ: فَيُهْلِكُهُ.
[5] باید توجه داشت از بهترین مصادیق سیره‌ی معصوم آن دسته از قضاوت‌ها معصومین است که معصوم دیگری آن را به عنوان یک قاعده کلی نقل نموده باشد.
logo