1404/09/24
بسم الله الرحمن الرحیم
مواقیت/أقسام الحج /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/أقسام الحج /مواقیت
در جلسه قبل بیان شد که مفاد دو صحیحه محمد بن عیسی و صفان بن یحیی دالّ بر این بود که طواف نساء در عمره تمتّع وجود ندارد اکنون ممکن است توهم شود که معتبره سلیمان بن حَفْص المَروزیّ با آنچه ذکر شد معارض باشد:
معتبره سلیمان بن حَفْص المَروزیّ:
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِيِّ عَنِ الْفَقِيهِ ع قَالَ إِذَا حَجَّ الرَّجُلُ فَدَخَلَ مَكَّةَ مُتمتّعاً فَطَافَ بِالْبَيْتِ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَلْفَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ قَصَّرَ فَقَدْ حَلَّ لَهُ كُلُّ شَيْ ءٍ مَا خَلَا النِّسَاءَ لِأَنَّ عَلَيْهِ لِتَحِلَّةِ النِّسَاءِ طَوَافاً وَ صَلَاةً[1] .
ترجمه:
(سلیمان بن حَفْص المَروزیّ از فقیه«امام کاظم، موسی بن جعفر(ع)» نقل کرده است که فرمود: هرگاه شخصی حجّ به جا بیاورد، پس داخل مکه شود در حال انجام تمتّع، پس طواف نماید اطراف خانه و دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم(ع) و سعی بین صفا و مروه و تقصیر انجام دهد، پس حلال شود بر او همه چیز، جز نساء، زیرا برای اینکه زنان بر او حلال گردند، طواف و صلاة بر عهده او میباشد).
در اینجا دو نکته را متذکر میشویم:
1- مراد از(الفقیه) امام معصوم(ع) است و در اینجا منظور، امام کاظم موسی بن جعفر(ع) میباشند، علّت آن هم تقیّه در آن مقطع بوده است که نام اصلی امام(ع) را بر زبان جاری نمیکردهاند.
2- در بعضی نسخههای وسائل در آخر حدیث، «طوافان» ذکر شده است، در حالیکه بر حسب قاعده میبایستی«طَوافَیْن»گفته شود، به لحاظ اینکه اسم اِنَّ هست و بایستی منصوب باشد، فلذا بعضی به اصل روایت اشکال کرده اند، لکن همانطور که ملاحظه شد، نسخه صحیح و معتبر، «طَوافاً و صَلاةً» است که از استبصار نقل گردیده است.
جهت دفع توهّم تعارض، متذکّر میشویم:
اولاً: مرحوم شیخ در استبصار، این معتبره را بدون«وَقَصَّرَ» نقل نموده و بنابراین، روایت حمل میشود بر حجّ تمتّع.
ثانیاً: عمل اصحاب به دو صحیحه قبل که تصریح به عدم وجوب طواف نساء در عمره تمتّع داشتند موجب تقدّم آنها و عدم معارضه معتبره(سلیمان بن حَفْض المَروزیّ) با آن دو خواهد بود.
ثالثاً: تصریح صحیحین قبلی به عدم وجوب طواف نساء در عمره تمتّع داشتند با بعض نصوص دیگر مورد تایید است، زیرا در آنها ذکری از طواف نساء نشده است.
صحیحه معاویه بن عمّار:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ سَعْيِكَ وَ أَنْتَ مُتَمَتِّعٌ فَقَصِّرْ مِنْ شَعْرِكَ مِنْ جَوَانِبِهِ وَ لِحْيَتِكَ وَ خُذْ مِنْ شَارِبِكَ وَ قَلِّمْ مِنْ أَظْفَارِكَ وَ أَبْقِ مِنْهَا لِحَجِّكَ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ فَقَدْ أَحْلَلْتَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يُحِلُّ مِنْهُ الْمُحْرِمُ وَ أَحْرَمْتَ مِنْهُ فَطُفْ بِالْبَيْتِ تَطَوُّعاً مَا شِئْتَ[2] .
ترجمه:
(معاویة بن عمّار نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمود: هرگاه سعی را انجام دادی در حالی که متمتّع هستی پس تقصیر را انجام بده، از اطراف موها و لِحیه خودت و از شاربت بگیر و از ناخنهایت جدا کن و نگهدار از آنها برای حج خودت، پس هرگاه آن را انجام دادی، پس حِلّیّت پیدا کردهای از آنچه بر مُحرِم حرام بوده است، پس طواف مستحبی اطراف بیت به جا آور به هر مقدار بخواهی).
صحیحه زرارة بن اَعْیَن:
وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع كَيْفَ أَتَمَتَّعُ قَالَ تَأْتِي الْوَقْتَ فَتُلَبِّي بِالْحَجِّ فَإِذَا دَخَلْتَ مَكَّةَ طُفْتَ بِالْبَيْتِ وَ صَلَّيْتَ رَكْعَتَيْنِ خَلْفَ الْمَقَامِ وَ سَعَيْتَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ قَصَّرْتَ وَ أَحْلَلْتَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مَكَّةَ حَتَّي تَحُجَّ[3] .
ترجمه:
(زرارة بن اَعْیَن نقل کرده است که به امام باقر(ع) گفتم: چگونه تمتّع به جا آورم؟ فرمود: در وقت حاضر میشوی پس تَلبیه میگویی و هرگاه داخل مکّه شدی طواف بیت و دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم(ع) و سعی بین صفا و مروه انجام میدهی و تقصیر میکنی و حِلّیّت مییابی از همه چیز و نبایستی از مکّه خارج شوی تا حجّ را به جا آوری).
روایت عبدالله بن سِنان:
وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ طَوَافُ الْمُتَمَتِّعِ أَنْ يَطُوفَ بِالْكَعْبَةِ وَ يَسْعَي بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ يُقَصِّرَ مِنْ شَعْرِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ أَحَلَّ[4] .
ترجمه:
(عبدالله بن سِنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم از آن حضرت میفرمود: طوافِ شخص متمتّع آن است که طواف کعبه و سعی بین صفا و مروه و تقصیر از مویش انجام دهد، پس هرگاه چنین کند پس حِلّیّت پیدا میکند).
متن:
فَصْلٌ فِي الْمَوَاقِيتِ:
وهِيَ المَوَاضِعُ الْمُعَيَّنَةُ لِلإِحْرَامِ أَطْلَقْتَ عَلَيْهَا مَجازاً أو حَقِيقَةً مُتَشَرِّعِيَةً والمَذْكُورُ مِنها فِي جُمْلَةٍ مِنَ الأخْبَارِ خَمْسَةٌ وَ فِي بَعضِها سِتَّةٌ وَلَكِنَّ المُسْتَفادَ مِن مَجْمُوعِ الْأَخْبَارِ أَنَّ الْمَوَاضِعَ اَلَّتِي يَجُوزُ اَلْإِحْرَامُ مِنْهَا عَشَرَة.
ترجمه:
(فصل در مواقیت است:
و آن مواضع معیّنه، برای احرام میباشد که اطلاق شده بر آن مجازً یا به حقیقت متشرّعه و در تعدادی از اخبار، پنج مکان و در بعضی، شش مکان ذکر شده است ولکن مستفاد از مجموع اخبار این است که مواضعی که جائز است از آنجا احرام بستن، دَه مکان میباشد).
شرح:
در ابتدا، مرحوم صاحب عروه به معنای میقات اشاره دارند فلذا به شرح آن میپردازیم:
۱- معنای لغوی: مواقیت، جمع میقات است به معنای وقت، که مقداری از زمان میباشد و معنای حقیقی آن است، معمولاً هم به زمان ملاقات اطلاق میشود و این استعمال در موضوعٌ له آن می باشد و در بعضی آیات کریمه از قرآن همین معنی استعمال شده است از جمله:
﴿فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ[5] ﴾
ترجمه:
(ساحران جمع آورده شدند، زمان دیدار، در روز معلوم).
دیگر از معانی میقات، عبارت از مکان است که به مکان ملاقات هم اطلاق میشود و بعضی آن را هم از معانی حقیقی میقات دانستهاند و بعضی آن را استعمال مجازی تلقّی نموده اند که با علاقه مجوّزه در غیر معنای موضوعٌ له استعمال شده است، در یکی از آیات قرآن به همین معنی است:
﴿وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ[6] ﴾
ترجمه:
(و زمانی که موسی(ع) به محل ملاقات ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، موسی(ع) گفت: پروردگارا به من نشان بده تا بنگرم تو را…).
در اینجا میقات به معنای مکان ملاقات است، زیرا که موسی(ع) به همراه هفتاد نفر از بنی اسرائیل که میخواستند خدا را ببینند به مکانی که کوه بود رفتند.
۲- معنای شرعی: منظور آنکه آیا کلمه میقات برای مکانهای مشخص جهت احرام بستن در حج حقیقت شرعیه است یا متشرعه؟
در بحث اصول اجمالاً دانسته شد مراد از حقیقت شرعیّه آن است که یک لفظی در زمان شارع مقدّس«عهد رسول الله(ص) و ائمه اطهار(ع)» برای معنای غیر از معنای لغوی وضع شده باشد، اعم از وضع تعیینی(تصریح شارع به اینکه لفظ را برای معنای جدید وضع نموده است) یا وضع تعیّنی(در اثر کثرت استعمال شارع، لفظ مزبور در معنای جدید حقیقت شده باشد) و در هر دو صورت، بدون قرینه، معنای مورد نظر شارع متبادَر گردد، مانند لفظ صلاة که معنای لغوی آن، دعا هست و بر فرض مزبور یعنی وجود حقیقت شرعیّه، لفظ صلاة در معنای افعال مخصوصه(نماز) حقیقت خواهد بود، امّا چنانچه لفظی پس از عصر شارع«دوران پس از عهد رسول الله(ص) و ائمه اطهار(ع)» در اثر کثرت استعمال در معنای جدید، صورت حقیقت پیدا کند و بدون قرینه، معنای جدید آن متبادَر گردد، به آن حقیقت متشرّعه یا متشرّعیّه گفته میشود.
ظاهر کلام مصنف این است که اطلاق مواقیت بر اماکن احرام بستن، یا مجاز است و یا حقیقت متشرّعه می باشد.
أقول:
ظاهر از نصوص منقوله چنین است که در همان عصر ائمه معصومین(ع)، اماکن معیّنه برای احرام عمره و حجّ، با لفظ میقات شناخته شده و با وضع تعیّنی(کثرت استعمال شارع مقدّس) در همان زمان، لفظ میقات برای اماکنِ بستنِ احرام حقیقت گردیده است.