« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1404/07/30

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه بررسی شروط نائب برای حجّ واجب/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /ادامه بررسی شروط نائب برای حجّ واجب

 

در جلسات گذشته گفته شد که بجا آوردن حجّ واجب(اعم از حَجّة الاسلام یا حجّ نذری) به نیابت از میّت، تبرّعاً صحیح است و نصوص دال بر آن را ذکر کردیم همانطور که قبل از آن، راجع به انجام حجّ واجب به نیابت از میّت با انعقاد اجاره، مطرح شد که بر حسب ادله صحیح است و هیچ اشکالی بر آن نمی‌باشد.

اما انجام حجّ واجب به نیابت از حیّ چه با اجاره یا تبرّعی در حالی که خود شخص متمکن از اداء واجب است، بر خلاف قاعده می‌باشد زیرا مقتضای قاعده این است که آنچه عیناً بر شخص مکلف، واجب شده است با فعل شخص دیگر، ساقط نمی‌شود مگر اینکه دلیل خاص بر آن اقامه شده باشد که چنین چیزی در حالت عادی، موجود نمی‌باشد؛ بلی، البته در فرضی که برای کسی استطاعت حاصل بوده و پس از آن معضوب(بیماری یا مانند آن) یا مصدود(ممانعت عدوّ) گردیده است که در این صورت نسبت به حَجّة الاسلام، نیابت در حال حیات و چنانچه انجام نشد، پس از فوت، چه با اجاره یا تبرّعاً صحیح است و در مورد غیر حَجّة الاسلام مانند حجّ نذری، بعضی قائل به مشابهت حکم شده اند و بعضی مختلف دانسته اند.

امّا در مورد انجام حجّ مستحبی به نیابت از میّت و حیّ، به شکل اجاره که قبلاً بیان شد به دلیل نصوص کثیره جائز است و همینطور نسبت به جواز انجام آن، تبرّعاً اشکالی نمی‌باشد، همانطور که مرحوم صاحب حدائق(ره) در خصوص آن چنین بیانی دارند:

مرحوم صاحب حدائق(ره):

وَ امّا فِي الْحَجِّ المَنْدُوبِ فَيَجوزُ التَّبَرُّعُ عَنِ الْحَيِّ وَ الْمَيِّتِ اجماعاً نَصّاً وَ فَتُوي[1] .

ترجمه:

و امّا در حجّ مستحبی، پس جائز است تبرئاً به نیابت از حیّ و میّت بجا آورده شود، بالاجماع از حیث نصّ و فتوی).

و در ادامه، ایشان صحیحه حمّاد بن عثمان را از بین نصوصی که بر آن دلالت دارند ذکر نموده‌اند:

صحیحه حمّاد بن عثمان:

وَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ فِي كِتَابِهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الصَّلَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الصَّدَقَةَ وَ الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَ كُلَّ عَمَلٍ صَالِحٍ يَنْفَعُ الْمَيِّتَ حَتَّي إِنَّ الْمَيِّتَ لَيَكُونُ فِي ضِيقٍ فَيُوَسَّعُ عَلَيْهِ وَ يُقَالُ هَذَا بِعَمَلِ ابْنِكَ فُلَانٍ وَ بِعَمَلِ أَخِيكَ فُلَانٍ أَخُوكَ فِي الدِّينِ[2] .

ترجمه:

(از حمّاد بن عثمان در کتابش نقل شده است که امام صادق(ع) فرمود: نماز و روزه و صدقه و حجّ و عمره و هر عمل صالحی، برای میّت نفع دارد، حتی اینکه میّت در تنگنا قرار گرفته، پس بر او توسعه داده شده و گفته می‌شود، این در نتیجه عمل فرزندت فلانی است و در ازاء عمل برادرت فلانی است، برادر دینی تو ).

متن:

لَايَجُوزُ اَنْ يَنُوبَ واحِدٌ عَنِ اثْنَيْنِ اَوْ اَزْيدَ فِي عامٍ واحِدٍ وَ اِنْ كانَ الاَقْوَي فِيهِ الصِّحَّةَ اِلاّ اِذا كانَ وُجُوبُهُ عَلَيهِما عَلَي نَحْوِ الشِّركَةِ كَمَا اذَا نَذَرَ كُلٌ مِنْهُمَا اَنْ يَشْتَرِكَ مَعَ اَلْآخَرِ فِي تَحْصِيلِ الْحَجِّ و اَمّا فِي الْحَجِّ الْمَنْدُوبِ فَيَجُوزُ حَجٌّ وَاحِدٌ عَنْ جَمَاعَةٍ بِعُنْوَانِ النِّيَابَةِ كَمَا يَجُوزُ بِعُنْوَانِ اِهْدَاءِ الثَّوَابِ لِجُمْلَةٍ مِنَ الْاَخْبارِ الظَّاهِرَةِ فِي جَوَازِ النِّيَابَةِ اَيْضَاً فَلا داعِيَ لِحَمْلِها عَلَي خُصُوصِ اِهْداءِ الثَّوابِ.

ترجمه:

(جائز نیست که یک نفر نیابت کند، انجام حجّ واجب را از دو نفر یا بیشتر در یک سال مگر زمانی که وجوب حجّ بر آن دو، به نحو شرکت باشد مانند اینکه هر کدام از آن ها نذر کرده که مشترکاً با دیگری تحصیل حجّ نمایند، امّا در حجّ مندوب، پس جائز است یک نفر به نیابت از تعدادی، به عنوان نیابت، حجّ به جا آورد، همانطور که جائز است به عنوان اهدای ثواب حجّ انجام دهد، به دلیل شواهدی از روایات که ظهور در جواز نیابت دارند، بنابراین انگیزه ای برای حمل آن روایات بر خصوص اهدای ثواب نمی‌باشد).

توضیح:

قبل از شرح مطلب لازم به ذکر است که عبارت«وَ اِنْ كانَ الاَقْوَي فِيهِ الصِّحَّةَ»، که در متن عروة و ضمن این فرع ذکر شده، اضافه است و محل آن در قسمت آخرِ مسئلهِ قبل می‌باشد که به دنبال عبارت«بَلِ التَّبَرُّعُ حِينَئِذٍ لاَ يَخْلُو عَنْ اِشْكَالٍ…» قرار می‌گیرد و به جای آن، کلمات«فِي اَلْحجّ اَلْوَاجِبِ»، به این مسئله منتقل می‌شود بنابراین پس از جابجایی و اصلاح عبارت، ما نحن فیه چنین خواهد بود«لَايَجُوزُ اَنْ يَنُوبَ واحِدٌ عَنِ اثْنَيْنِ اَوْ اَزْيدَ فِي عامٍ واحِدٍ فِي اَلْحجّ اَلْوَاجِبِ».

شرح:

نیابت یک نفر از دو نفر یا بیشتر در انجام حجّ واجب و مستحب:

اول: نیابت شخص واحد از دو نفر یا بیشتر برای انجام حجّ واجب در سال واحد، صحیح نیست، زیرا وجوب حجّ بر هر فرد مکلف به نحو مستقل است اعمّ از اینکه وجوب اصلی باشد مانند حَجّة الاسلام یا وجوب عرضی باشد، مانند حجّ نذری.

بنابراین برای کسی هم که به نیابت وی، حجّ انجام می‌شود بایستی به نحو مستقل انجام گیرد و عمل واحد به نیابت شخص واحد صورت پذیرد و جواز وقوع آن به نیابت از دو نفر و بیشتر نیاز به دلیل دارد که آن هم مفقود است؛ حتی در صورتی که دو حجّ واجب بر عهده منوب عنه بوده باشد واجب است که دو نفر را نائب بگیرد و اکتفاء به یک نائب برای انجام دو حجّ در سال واحد، صحیح نیست زیرا وقتی عمل واجب، متعدد است، نیابت هم بایستی متعدد باشد.

البته در فرضی که وجوب، به آن دو نفر یا بیشتر، به نحو تشریک تعلق گرفته باشد نه استقلال، نیابت یک نفر از دو نفر یا بیشتر مانعی ندارد مانند اینکه هر کدام از آنها نذر کند که حجّ را با دیگری مشترکاً بجا آورد.

دوم: نیابت یک نفر از دو نفر یا بیشتر در انجام حجّ مستحب، صحیح است و دلیل آن نصوص کثیره می باشد، از جمله:

صحیحه محمّد بن اسماعیل:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع كَمْ أُشْرِكُ فِي حَجَّتِي قَالَ كَمْ شِئْتَ[3] .

ترجمه:

(محمد بن اسماعیل نقل کرده است که سوال کردم از امام ابوالحسن(ع) چه تعداد شریک کنم در انجام حجّی که به جا می‌آورم؟ فرمود: هر تعداد بخواهی).

صحیحه معاویة بن عمّار:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ اُشْرِكُ أَبَوَيَّ فِي حَجَّتِي قَالَ نَعَمْ قُلْتُ اُشْرِكُ إِخْوَتِي فِي حَجَّتِي قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَاعِلٌ لَكَ حَجَّاً وَ لَهُمْ حَجَّاً وَ لَكَ أَجْرٌ لِصِلَتِكَ إِيَّاهُمْ…[4]

ترجمه:

(معاویه بن عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است که به آن حضرت گفتم: شریک می‌سازم پدر و مادرم را در انجام حجّی که بجا می‌آورم، فرمود: بلی، گفتم: برادرانم را در حجّی که بجا می‌آورم شریک می‌سازم؟ فرمود: بلی، قطعاً خداوند عزّوجلّ، قرار دهنده است برای تو یک حجّ و برای آنها یک حجّ و برای تو پاداشی، برای اینکه صله کرده ای نسبت به ایشان).

صحیحه هِشام بن حَکَم:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يُشْرِكُ أَبَاهُ وَ أَخَاهُ وَ قَرَابَتَهُ فِي حَجِّهِ فَقَالَ إِذاً يُكْتَبَ لَكَ حَجَّاً مِثْلَ حَجِّهِمْ وَ تُزْدَادَ أَجْراً بِمَا وَصَلْتَ[5] .

ترجمه:

(هِشام بن الحَکَم از امام صادق(ع) نقل کرده است راجع به شخصی که شریک می‌سازد پدرش و برادرش و خویشاوندانش را در حجّی که انجام می‌دهد، پس فرمود: در این صورت نوشته می‌شود برای تو حجّی مانند حجّ ایشان و برای تو، اجر صله‌ای که نموده‌ای اضافه می شود).

خبر محمّد بن الحسن:

وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عِمْرَانَ الْأَرْمَنِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَوْ اَشْرَكْتَ أَلْفاً فِي حَجَّتِكَ لَكَانَ لِكُلِّ وَاحِدٍ حَجَّةٌ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُنْقَصَ حَجَّتُكَ شَيْئاً[6] .

ترجمه:

(محمد بن الحسن از امام ابوالحسن(ع) و ایشان از امام صادق(ع) نقل کرده اند که فرمود: اگر هزار نفر را در حجّ خودت شریک نمایی، برای هر یک از آنها یک حجّ خواهد بود بدون اینکه چیزی از حجّ تو ناقص گردد).

اِشکال:

شریک کردن دیگری در حجّ، جایز است در صورتی که حجّ را به قصد خودش انجام می‌دهد، چنانچه حجّ را به نیابت از غیر انجام می‌دهد روایات دلالتی بر جواز شریک ساختن فرد یا افراد دیگر در آن ندارند زیرا که«كَمْ اُشْرِكُ فِي حَجَّتِي» یا«يُشْرِكُ فِي حَجَّتِهِ »، ظهور دارند در اینکه حجّ به قصد خودش بوده و شریک ساخته در حجّ خودش دیگر یا دیگران را.

پاسخ اِشکال:

آنچه در نصوص مذکور است اقتضاء دارد جواز تشریک را مطلقاً، هرچند قصد حجّ برای خودش را هم نداشته باشد زیرا مراد از«حَجَّتِي» یا«حَجَّتِهِ»، عبارت است از حجّ صادر شده از شخص، مباشرةً هرچند به نیابت از غیر باشد، بنابراین جواز تشریک، اختصاص به حجّی که به قصد خودش انجام شده ندارد، بلکه نصوص مزبور، ظهور دارند در تعمیم حکم، به حجّی که صادر از شخص است هرچند به نیابت از غیر باشد.


logo