1404/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه بررسی شروط نائب برای حجّ واجب/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /ادامه بررسی شروط نائب برای حجّ واجب
متن:
السَّادِسُ عَدَمُ اشْتِغَالِ ذِمَّتِهِ بِحَجٍّ واجِبٍ عَلَيْهِ في ذَلِكَ الْعَامِ فَلا تَصِحُّ نِيَابَةُ مَنْ وَجَبَ عَلَيْهِ حجّةُ الإِسْلامِ أَوِ النَّذْرِ المُضَيَّقِ مَعَ تَمَكُّنِهِ مِنْ إتْيانِهِ وَأمَّا مَعَ عَدَمِ تَمَكُّنِهِ لِعَدَمِ الْمالِ فَلا بَأسَ فَلَو حَجَّ عَن غَيرِهِ مَعَ تَمَكُّنِهِ مِنَ الحَجِّ لِنَفسِهِ بَطَلَ عَلَى الْمَشْهُورِ لَكِنَّ الْأَقْوَى أَنَّ هَذَا الشَّرْطَ إِنَّمَا هُوَ لِصِحَّةِ الاسْتِنَابَةِ والإِجَارَةِ وَإِلاَّ فَالْحَجُّ صَحِيحٌ وَإنْ لَمْ يَسْتَحِقِّ الأُجْرَةَ وتَبْرَأُ ذِمَّةُ الْمَنوبِ عَنْهُ عَلَى مَا هُوَ الْأَقْوَى مِنْ عَدَمِ كَوْنِ الْأَمْرِ بِالشَّيْءِ نَهْياً عَنْ ضِدِّهِ.
ترجمه:
(شرط ششم: اینکه ذّمه نائب، مشغول به حجّ واجب در همان سال نباشد، پس صحیح نیست نیابت کسی که حجّة الاسلام بر او واجب است یا نذر مضیّق بر عهده او هست در حالی که تمکن از انجام آن را دارد و اما در فرض عدم تمکن وی به لحاظ اینکه مالی ندارد اشکالی بر آن نمیباشد؛ پس اگر حجّ به نیابت از دیگری بجا آورد در حالی که تمکّن از انجام حجّ برای خودش دارد، حجّ، بنابر مشهور باطل است لکن اقوی آن است که این شرط جهت صحت استنابه و اجاره میباشد وگرنه حجّ صحیح است هرچند استحقاق اجرت ندارد، بنابر اقوی برائت ذمه از منوب عنه حاصل میشود از آنجا که امر به شیء مقتضی نهی از ضدّ نمیباشد).
شرح:
این شرط هم مانند شرط چهارم به جهت صحت استنابه است، نه حجّی که از نایب واقع میشود.
شخصی که حَجّة الاسلام یا حجّ نذری مضیّق بر عهدهاش باشد نمیتواند برای حجّ نیابتی، اجیر شود زیرا متعلَّقِ اجاره یعنی حجّ نیابتی، مقیَّد و معلَّق بر ترک حجّ واجب خودش است فلذا عقد اجاره باطل میباشد و طبعاً بایستی اجرة المسمّی بازگردانده شود.
اما دلیل صحّت حجّ نیابتی در فرض مزبور این است که هر چند حجّی که بر عهده شخص قرار گرفته یعنی(حَجّة الاسلام یا حجّ نذری مضیّق) با حجّ نیابتی، ضدّین هستند و جمع بین آنها در یک سال ممکن نیست لکن جائز است امر به ضدّین به نحو تَرَتّب، به این معنی که ابتدا شخص، مامور به انجام حجّ ثابت بر ذمّه خودش است و بر فرض که عصیان نموده و آن را ترک کند ثانیاً مامور به حجّ نیابتی میشود بنابراین حکم صحت حجّ صادر از وی بر وجه نیابت به جهت امر ترتّبی خواهد بود.
علاوه بر این، به صحیحه سَعد بن ابی خَلَف هم استناد گردیده است:
صحیحه سَعد بن ابی خَلَف:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَي ع عَنِ الرَّجُلِ الصَّرُورَةِ يَحُجُّ عَنِ الْمَيِّتِ قَالَ نَعَمْ إِذَا لَمْ يَجِدِ الصَّرُورَةُ مَا يَحُجُّ بِهِ عَنْ نَفْسِهِ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَا يَحُجُّ بِهِ عَنْ نَفْسِهِ فَلَيْسَ يُجْزِي عَنْهُ حَتَّي يَحُجَّ مِنْ مَالِهِ وَ هِيَ تُجْزِي عَنِ الْمَيِّتِ إِنْ كَانَ لِلصَّرُورَةِ مَالٌ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَالٌ[1] .
ترجمه:
(سَعد بن ابی خَلَف نقل کرده که سوال کردم از ابوالحسن موسی(ع) راجع به شخص صَروره که حجّ بجا نیاورده، آیا به نیابت از میّت حجّ به جا آورد؟ فرمود: بلی، چنانچه شخص مزبور چیزی ندارد که حجّ بر عهده وی قرار گیرد، پس اگر چیزی دارد که بر عهدهاش حجّ قرار گرفته، پس حجّ به نیابت برای او مُجزی نیست تا وقتی که از مال خودش حجّ بجا آورد و انجام عبادت حجّ به نیابت از میّت مجزی است چنانچه برای شخص صَروره، مالی باشد یا نباشد).
بخش اول روایت، دالّ بر آن است که نیابت از میّت، مُجزی نیست از شخصی که خودش حجّ واجب بر عهده دارد و بخش دوم دلالت بر صحت اعمال حجّ به نیابت از میت در فرض مزبور دارد و مجزی از میت است و بین این دو منافاتی نیست همانگونه که مرحوم علامه کاشانی(ره) در وافی و در شرح روایت سَعد بن ابی خَلَف ذکر نموده است:
مرحوم علّامه کاشانی(ره):
قَوْلُهُ وَ هِيَ تُجْزِي عَنِ المَيِّتِ يَدُلُّ عَلَى صِحَّةِ اَلْعِبَادَةِ اَلصَّادِرَةِ عَنِ المُكَلَّفِ وَ إِنْ تَرَكَ بِسَبَبِهَا وَاجِباً فَوْرِيّاً وَ بِعِبَارَةٍ اُخْرَى اَلْأمْرُ بِالشَّيْءِ لاَ يَقْتَضِي النَّهْيَ عَنْ ضِدِّهِ وَ تَرَتُّبُ الْأَمْرِ عَلَى الْعِصْيَانِ مُمْكِنٌ[2] .
ترجمه:
(قول امام(ع)، «و آن مُجزی از میّت است» دلالت دارد بر صحت عبادت صادره از مکلَّف، هرچند ترک کرده به سبب انجام آن، واجب فوری را و به عبارت دیگر، امر به شیء مقتضی نهی از ضدش نمیباشد و امر(ثانی) مترتّب بر فرض عصیان(امر اول)، ممکن است).
متن:
لاَ تُشْتَرَطُ الْمُمَاثَلَةُ بَيْنَ النَّائِبِ وَ الْمَنُوبِ عَنْهُ فِي الذُّكُورَةِ وَ الْاُنُوثَةِ فَتَصِحُّ نِيَابَةُ الْمَرْأةِ عَنِ الرَّجُلِ وَ الْعَكْسُ، نَعَمْ اَلْاَوْلَي اَلْمُمَاثَلَةُ.
ترجمه:
(شرط نشده است همانندی بین نائب و منوب عنه از حیث مرد و زن بودن، پس صحیح است که زن به نیابت از مرد، حجّ بجا آورد همانطور که عکس آن هم صحیح میباشد، بلی همانندی بین نائب و منوب عنه، بهتر است).
بعضی از نصوص که بر این مسأله دلالت دارند:
صحیحه معاویه بن عمّار:
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) اَلرَّجُلُ يَحُجُّ عَنِ الْمَرْأَةِ وَ الْمَرْأَةُ تَحُجُّ عَنِ الرَّجُلِ قَالَ لَا بَأْسَ[3] .
ترجمه:
(معاویة بن عمّار نقل کرده که به امام صادق(ع) گفتم: مردی به نیابت از زنی حجّ بجا میآورد و زنی به نیابت از مردی حجّ بجا میآورد؟ فرمود: اشکالی ندارد).
صحیحه حَکَم بن حُکَیم:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَي بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ حَكَمِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يَحُجُّ الرَّجُلُ عَنِ الْمَرْأَةِ وَ الْمَرْأَةُ عَنِ الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةُ عَنِ الْمَرْأَةِ[4] .
ترجمه:
(حَکَم بن حُکَیم نقل کرده است از امام صادق(ع) که فرمود: مردی به نیابت از زن و زن به نیابت از مرد و زن به نیابت از زن حجّ انجام دهد).
توضیح:
نیابت مرد از مرد ذکر نشده که به لحاظ واضح بودن آن است.
صحیحه رِفاعة:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ تَحُجُّ الْمَرْأَةُ عَنْ أُخْتِهَا وَ عَنْ أَخِيهَا وَ قَالَ تَحُجُّ الْمَرْأَةُ عَنْ أَبِيهَا[5] .
ترجمه:
(رِفاعه نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمود: حجّ بجا میآورد زن به نیابت از خواهرش و برادرش و فرمود: حجّ بجا میآورد زن به نیابت از پدرش).