1404/03/06
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی نائب گرفتن برای حجّ/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /بررسی نائب گرفتن برای حجّ
متن:
إِذا استَقَرَّ الحَجُّ عَلَيهِ وَ لَم يَتَمَكَّنْ مِنَ الْمُبَاشِرَةِ لِمَرَضٍ لَمْ يَرْجُ زَوَالَهُ أَوْ حَصْرٍ كَذَلِكَ أَوْ هَرَمٍ بِحَيْثُ لاَ يَقْدِرُ أَوْ كانَ حَرَجاً عَلَيْهِ فَالْمَشْهُورُ وُجُوبُ الاِسْتِنَابَةِ عَلَيْهِ.
ترجمه:
(هرگاه حجّ بر شخص مستقر شود و تمکّن از انجام آن بالمباشره نداشته باشد، به جهت بیماری که امیدی به برطرف شدن آن و بهبودی ندارد یا در حصر و حبس بودن، به گونهای که امیدی به رفع حصر ندارد یا پیری و سالخوردگی به گونهای که قدرت بر انجام حجّ نداشته باشد یا به جا آوردن حجّ برای وی حرجی باشد، پس مشهور قائل هستند که واجب است برای انجام حجّ، نائب بگیرد).
شرح:
نصوصی بر این فرع دلالت دارند که بعضی از آن ها صحیحه میباشند، از جمله:
صحیحه معاویة بن عمار:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَي بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ عَلِيّاً ع رَأَي شَيْخاً لَمْ يَحُجَّ قَطُّ وَ لَمْ يُطِقِ الْحَجَّ مِنْ كِبَرِهِ فَأَمَرَهُ أَنْ يُجَهِّزَ رَجُلًا فَيَحُجَّ عَنْهُ[1] .
ترجمه:
(معاویة بن عمّار از امام صادق(ع) نقل کرده که علی(ع) سالخوردهای را دیدند که تا آن هنگام حجّ به جا نیاورده و در اثر کهولت، قدرت انجام حجّ نداشت پس به او امر فرمود: شخصی را تجهیز نماید که به نیابت از وی حجّ به جا آورد).
صحیحه عبدالله بن سِنان:
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع أَمَرَ شَيْخاً كَبِيراً لَمْ يَحجّ قَطُّ وَ لَمْ يُطِقِ الْحَجَّ لِكِبَرِهِ أَنْ يُجَهِّزَ رَجُلًا يَحُجُّ عَنْهُ[2] .
ترجمه:
(عبدالله بن سِنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که امیرالمومنین(ع) به شخص سالخوردهای که تا آن هنگام حجّ انجام نداده و به لحاظ پیری و سالخوردگی قدرت انجام حجّ را نداشته است، امر فرمود که شخصی را تجهیز کند تا به نیابت از وی حجّ به جا آورد).
توضیح:
این دو روایت ظهور دارد در وجوب نیابت گرفتن برای کسی که حجّ بر او مستقر شده و با گذشت زمان در اثر کهولت و سالخوردگی، قدرت انجام حجّ را ندارد.
صحیحه حلبیّ:
وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ إِنْ كَانَ مُوسِراً وَ حَالَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْحجّ مَرَضٌ أَوْ حَصْرٌ أَوْ أَمْرٌ يَعْذِرُهُ اللَّهُ فِيهِ فَإِنَّ عَلَيْهِ أَنْ يُحجّ عَنْهُ مِنْ مَالِهِ صَرُورَةً لَا مَالَ لَهُ[3] .
ترجمه:
(حلبیّ در حدیثی از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود: اگر شخصی در یُسر و گشایش است اما بین او و انجام حجّ، واقع شده است مرض یا حصر و حبس یا چیزی که خداوند به لحاظ آن، معذور داشته وی را، پس بر عهده وی است از مال خودش، کسی را که حجّ نرفته و مالی هم ندارد به عنوان نائب برای انجام حجّ، اعزام نماید).
صحیحه محمد بن مسلم:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَرَادَ الْحجّ فَعَرَضَ لَهُ مَرَضٌ أَوْ خَالَطَهُ سَقَمٌ فَلَمْ يَسْتَطِعِ الْخُرُوجَ فَلْيُجَهِّزْ رَجُلًا مِنْ مَالِهِ ثُمَّ لْيَبْعَثْهُ مَكَانَهُ[4] .
ترجمه:
(محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل کرده که امام علی(ع) میفرمود: اگر شخصی قصد حجّ داشت پس بر او عارض شد بیماری یا دردی وارد بدنش شد که نتوانست برای حجّ خارج شود، پس تجهیز کند شخصی را از مالش، سپس بفرستد او را به جای خودش).
توضیح:
این دو روایت اطلاق دارد از حیث استقرار حجّ بر شخص یا عدم آن و مستفاد از آنها چنین است که هرگاه بین شخص و انجام حجّ، عذری حائل گردد بایستی نائب بگیرد اعم از اینکه قبل از آن، حجّ بر وی مستقر بوده یا در سال استطاعت، عذر بر او عارض شده است.
فتحصّل:
اگر حجّ بر کسی مستقر گردید و لکن حجّ به جا نیاورد تا اینکه مریض شد یا در حصر و حبس قرار گرفت یا در اثر پیری و سالخوردگی قدرت انجام حجّ از او سلب گردید، واجب است برای به جا آوردن حجّ، نائب بگیرد، در واقع تکلیف وی از مباشرت، به نیابت منقلب میشود، بلکه در صورتی که در سنه استطاعت یکی از عذرهای مزبور بر وی عارض گردید، بایستی جهت انجام حجّ نائب بگیرد.
در اینجا ممکن است گفته شود که نصوص مزبور، حمل بر استحباب میگردد، به دو جهت:
اول اینکه: نصوص مزبور مشتمل بر اموری است که در نائب، معتبر نمیباشد مانند دو قید رجل و صَروره زیرا هم نیابت زن از مرد جائز است و هم نیابت غیر صَروره، مانعی ندارد و همین موضوع موجب آن است که روایت حمل بر استحباب شود، زیرا تفکیک قید از مقیَّد و التزام به وجوب مقیَّد(نائب گرفتن) با الغاء قید(رجل و صروره) صحیح نخواهد بود.
دوم: مستفاد در بعض روایاتی که حاکی از حکم امیرالمومنین(ع) است، استحباب نیابت و اختیاری بودن آن میباشد، زیرا که تعلیق به مشیّت و خواست خود شخص گردیده است در حالی که این قبیل روایات با روایاتی که ذکر شده، همگی مربوط به یک واقعه است و اختلاف در حکم آن ها ممکن نمیباشد، فلذا این قبیل روایات، قرینه خواهد بود بر عدم اراده وجوب از روایاتی که ذکر شد.
نمونهای از اخبار دسته دوم که دالّ بر استحباب نیابت و اختیاری بودن آن است:
خبر سَلْمَة أبی حَفص:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ جَمِيعاً عَنْ عَلِيٍّ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَلَمَةَ أَبِي حَفْصٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَجُلًا أَتَي عَلِيّاً ع وَ لَمْ يَحجّ قَطُّ فَقَالَ إِنِّي كُنْتُ كَثِيرَ الْمَالِ وَ فَرَّطْتُ فِي الْحجّ حَتَّي كَبِرَتْ سِنِّي فَقَالَ فَتَسْتَطِيعُ الْحجّ فَقَالَ لَا فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع إِنْ شِئْتَ فَجَهِّزْ رَجُلًا ثُمَّ ابْعَثْهُ يَحُجُّ عَنْكَ[5] .
ترجمه:
(سلمة ابی حفص از امام صادق(ع) نقل کرده است که شخصی نزد علی(ع) آمد که تا آن وقت حجّ به جا نیاورده بود، پس گفت: من ثروت زیادی دارم و در مورد انجام حجّ کوتاهی نموده ام تا سالخورده شدهام، پس فرمود: قدرت به جا آوردن حج داری؟ پس گفت: نه، پس علی(ع) به او فرمود: اگر خواستی پس تجهیز کن کسی را و بفرست تا به نیابت تو، حجّ به جا آورد).
خبر عبد الله بن مَیْمونِ القَدّاح:
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ عَلِيّاً ع قَالَ لِرَجُلٍ كَبِيرٍ لَمْ يَحجّ قَطُّ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُجَهِّزَ رَجُلًا ثُمَّ ابْعَثْهُ يَحجّ عَنْكَ[6] .
ترجمه:
(عبدالله بن میمون القَدّاح از امام باقر(ع) از پدرش نقل کرده است که علی(ع) به شخصی با کهولت سن که تا آن زمان حجّ به جا نیاورده بود فرمود: اگر خواستی شخصی را تجهیز نمایی و بفرستی تا به نیابت از تو، حجّ انجام دهد).