« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1404/02/30

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی شرط استطاعت زمانیّه و طریقیّه/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /بررسی شرط استطاعت زمانیّه و طریقیّه

 

متن:

مَسْأَلَةٌ:

وَ يُشْتَرَطُ أَيْضاً الاِسْتِطاعَةُ اَلزَّمَانِيَةُ فَلَوْ كَانَ الْوَقْتُ ضَيِّقاً لاَ يُمْكِنُهُ الْوُصُولُ إِلَى الْحَجِّ أوْ أَمْكَنَ لَكِنْ بِمَشَقَّةٍ شَديدَةٍ لَم يَجِبْ و حِينَئِذٍ فَإِنْ بَقِيَتِ الِاسْتِطَاعَةُ إِلَى الْعَامِ الْقَابِلِ وَجَبَ وَ إِلَّا فَلَا.

ترجمه:

(و شرط است همچنین، استطاعت زمانیّه، پس اگر وقت تنگ باشد و امکان وصول به حجّ برای او نباشد یا ممکن باشد اما با مشقّت شدید، پس انجام حجّ واجب نخواهد بود و در این صورت چنانچه استطاعت، تا سال دیگر باقی باشد حجّ بر وی واجب است و اگر باقی نماند، پس حجّ بر وی واجب نمی‌باشد).

شرح:

استطاعت زمانی بدین معنا است که از وقتی که مالک زاد و راحله می‌شود، زمان لازم برای رفتن به حجّ را داشته باشد و چنانچه برای انجام حجّ، ضیق وقت باشد، حجّ بر او واجب نیست، زیرا حجّ مانند سایر تکالیف شرعیه، مشروط به قدرت و عدم عجز از انجام آن می‌باشد.

اما در صورتی که زمان بسیار کمی باشد که انجام حجّ در آن محدوده زمانی، موجب مشقّت شدیده باشد، وجوب منتفی است به لحاظ نفی حَرَج.

انّما الکلام در بخش اخیر عبارت مرحوم مصنف(ره)«فَإِنْ بَقِيَتِ الِاسْتِطَاعَةُ إِلَى الْعَامِ الْقَابِلِ وَجَبَ وَ إِلَّا فَلا» که ظاهر آن، عدم وجوبِ باقی نگه داشتنِ استطاعت تا سال آینده و جواز تفویت آن اختیاراً، می‌باشد؛ بلی البته چنانچه اتفاقاً استطاعت تا سال آینده باقی می‌ماند، انجام حجّ واجب خواهد بود.

برخلاف بعض اعاظم از جمله مرحوم محقّق خوئی(ره)، (در معتمد العروة، کتاب الحجّ، ج۱، ص۲۱۳) که قائل به وجوبِ ابقاء استطاعت تا سال آینده و عدم جواز تفویت آن اختیاراً، گردیده‌اند.

و لکن اقوی و اصحّ، قول مرحوم مصنّف صاحب عروة(ره) است، زیرا استطاعت، شرط وجوب حجّ است و در فرض ضیق وقت(در صورتی که به سوء اختیار نباشد) با توجه به عدم قدرت بر انجام حجّ، اساساً استطاعت منتفی خواهد بود بنابراین موضوعی برای حکم ابقاء استطاعت، یا عدم جواز تفویت، موجود نمی‌باشد.

مَسأَلَةٌ:

وَ يُشْتَرَطُ أَيضاً الاِستِطاعَةُ السَّرْبِيَّةُ بِأَنْ لاَ يَكُونَ فِى اَلطَّرِيقِ مَانِعٌ لاَ يُمْكِنُ مَعَهُ الْوُصُولُ إِلَى الْمِيقَاتِ أَوْ إِلَى تَمَامِ الْأَعْمَالِ وَ إِلّا لَمْ يَجِبْ وَ كَذَا لَوْ كَانَ غَيْرَ مَأْمُونٍ بِأَنْ يَخَافَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْ بَدَنِهِ أَوْ عِرْضِهِ أَوْ مَالِهِ و كَانَ الطَّرِيقُ مُنْحَصِراً فِيهِ أَوْ كَانَ جَمِيعُ الطُّرُقِ كَذَلِكَ.

ترجمه:

(و شرط است همچنین استطاعت طریق، به اینکه در راه، مانعی نباشد که در اثر آن، وصول به میقات یا تمام اعمال حجّ غیر ممکن گردد وگرنه حجّ، واجب نخواهد بود و همچنین چنانچه راه از امنیت برخوردار نباشد که در اثر آن بر جان یا بدن یا آبرو یا مالش بترسد در حالی که طریق، منحصر به همان باشد یا تمامی راه‌ها همین وضع را داشته باشند«در فرض متعدد بودن راه»).

شرح:

در این مسئله خلافی نیست.

دلیل بر آن:

۱- آیه شریفه﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾، معلوم است که مستفاد از استطاعت سبیلیّه عبارت است از عدم مانع در راه و برقرار بودن امنیت در آن.

۲- نصوص صحیحه‌ای که قبلاً ذکر شد، از جمله آنها، صحیحه هِشام بن حَکَم است:

صحیحه هِشام بنِ الحَکَم:

وَ فِي كِتَابِ التَّوْحِيدِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا مَا يَعْنِي بِذَلِكَ قَالَ مَنْ كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلًّي سَرْبُهُ لَهُ زَادٌ وَ رَاحِلَةٌ[1] .

ترجمه:

(هشام بن حکم نقل کرده است از امام صادق(ع) راجع به آیه شریفه«وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حجّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا» که معنای آن چیست؟ فرمود: کسی که بدنش سالم باشد و راه بر او گشوده است و توشه و مرکب دارد).

صحیحه محمّد بن یحیی الخَثْعَمِی:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي الْخَثْعَمِيِّ قَالَ سَأَلَ حَفْصٌ الْكُنَاسِيُّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا مَا يَعْنِي بِذَلِكَ قَالَ مَنْ كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلًّي سَرْبُهُ لَهُ زَادٌ وَ رَاحِلَةٌ فَهُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ الْحجّ[2]

ترجمه:

(محمد بن یحیی الخَثْعَمِی نقل کرده است که حَفص کُناسی از امام صادق(ع) سؤال کرد، در حالی که من نزد او بودم راجع به قول خداوند عَزَّوجَلَّ «وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا» معنای آن چیست؟ فرمود: کسی که بدنش سالم است و راه بر وی گشوده و توشه و مرکب دارد، پس او از کسانی است که استطاعت حجّ دارند…).

در ادامه، مرحوم مصنّف(ره) متذکر شدند که همینطور در صورتی که راه برخوردار از امنیت نیست و شخص، خوف نسبت به جان یا بدن یا آبرو یا مالش داشته باشد، حجّ بر او واجب نمی‌باشد.

دلیل آن چنین است که مستفاد از بعض روایات آن است که خوف ضرر به تنهایی، طریق عقلائی به ضرر می‌باشد و لازم نیست که ضرر قطعی و ثابت باشد بلکه سیره عقلاء بر اجتناب از ضرر محتمل است، بنابراین در مورد خوف ضرر، حکم به وجوب فعل از جمله حجّ، مرفوع خواهد بود.

 


logo