1403/11/27
بسم الله الرحمن الرحیم
شرائط وجوب حجّة الاسلام و بررسی آن/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /شرائط وجوب حجّة الاسلام و بررسی آن
متن:
فَصْلٌ: فِى شَرَائِطِ وُجُوبِ حَجَّةِ الْإِسْلاَمِ وَ هِى أُمُورٌ أَحَدُهَا الكمالُ بِالْبُلُوغِ وَ الْعَقْلِ فَلَا يَجِبُ عَلَى اَلصَّبِىِّ وَ إِنْ كَانَ مُرَاهِقاً وَ لاَ عَلَى اَلْمَجْنُونِ وَ إِنْ كَانَ أَدْوَارِيّاً إِذَا لَمْ يَفِ دُورَ إِفَاقَتِهِ بِإِتْيَانِ تَمَامِ اَلْأَعْمَالِ وَ لَو حَجَّ الصَّبِىُّ لَم يَجُزْ عَنْ حَجَّةِ الإِسْلامِ وَ إِنْ قُلْنَا بِصِحَّةِ عِبَادَاتِهِ كَمَا هُوَ الْأَقْوَى وَ كَانَ وَاجِداً لِجَمِيعِ الشَّرَائِطِ سِوَى اَلبُلُوغِ فَفِى خَبَرٍ مِسْمَعٍ عَنِ الصّادِقِ(ع) لَوْ أَنَّ غُلاماً حَجَّ عَشْرَ حِجَجٍ ثُمَّ احْتَلَمَ كَانَ عَلَيْهِ فَرِيضَةُ اَلْإِسْلاَمِ وَ فى خَبَرِ إِسْحاقِ بْنِ عَمَّار عَنْ أَبَى اَلْحَسَنِ(ع) عَنِ اِبْنِ عَشْرِ سِنِينَ يَحُجُّ قالَ(ع) عَلَيْهِ حَجَّةُ الْإِسْلَامِ إِذَا احْتَلَمَ وَ كَذَا الْجَارِيَةُ عَلَيْهَا الْحَجٌّ إِذَا طَمِثَتْ.
ترجمه:
(فصل: در شرائط وجوب حجّة الاسلام و آن اموری ست؛ یکی از آنها عبارت است از کمال به بلوغ و عقل، پس واجب نیست بر کودک، هرچند نوجوان باشد و بر مجنون، هرچند ادواری باشد هرگاه کافی نباشد دَوْر صحتش برای آوردن جمیع اعمال حجّ و چنانچه صبیّ، حجّ به جا آورد کفایت از حجّة الاسلام نکند هرچند قائل به صحت عبادات وی باشیم(همانطور که اقوی چنین است) در صورتی که واجد جمیع شرائط غیر از بلوغ باشد. پس در خبر مِسْمَع از امام صادق(ع) آمده است که اگر کودکی دَه مرتبه حجّ انجام دهد و پس از آن محتلم شود، حجّ واجب بر عهده وی خواهد بود و در خبر اسحاق بن عمّار از ابوالحسن(ع) راجع به کودکی که در دَه سالگی حجّ به جا آورده است فرمود: حجّة الاسلام بر عهده وی است زمانی که محتلم شود و همینطور دختر بچه، بر او حجّ واجب است هرگاه حائض گردد).
در این قبیل نصوص، مراد از احتلام در پسران و حیض در دختران عبارت است از رسیدن به بلوغ، هرچند در هر دو مورد، علائم دیگری از جمله سن برای بلوغ میباشد.
شرح:
یکی از شروط وجوب حجّة الاسلام، بلوغ است و نصوصی بر آن دلالت دارند از جمله:
موثّقه اسحاق بن عمّار:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ ابْنِ عَشْرِ سِنِينَ يَحُجُّ قَالَ عَلَيْهِ حَجَّةُ الْإِسْلَامِ إِذَا احْتَلَمَ وَ كَذَلِكَ الْجَارِيَةُ عَلَيْهَا الْحَجُّ إِذَا طَمِثَتْ[1] .
ترجمه:
(اسحاق بن عمّار نقل کرده است که سوال کردم از امام ابوالحسن(موسی بن جعفر ع) راجع به کودک دَه ساله که حجّ به جا آورده است؟ فرمود: حجّة الاسلام بر عهده او خواهد بود هرگاه محتلم شود و همینطور دختر بچه، حجّ بر او واجب میشود زمانی که حائض شود).
خبر شِهاب:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ شِهَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ ابْنِ عَشْرِ سِنِينَ يَحُجُّ قَالَ عَلَيْهِ حجّةُ الْإِسْلَامِ إِذَا احْتَلَمَ وَ كَذَلِكَ الْجَارِيَةُ عَلَيْهَا الْحَجُّ إِذَا طَمِثَتْ[2] .
ترجمه:
(شِهاب در حدیثی از امام صادق(ع) نقل کرده است که سوال کردم از آن حضرت راجع به کودک دَه ساله که حجّ به جا آورده است؟ فرمود: حجّة الاسلام بر عهده وی است هرگاه محتلم شود و همینطور دختر بچه حجّ بر عهده او میباشد زمانی که حائض شود).
خبر مِسْمَع بنِ عبدِ المَلِک:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ لَوْ أَنَّ غُلَاماً حجّ عَشْرَ حِجَجٍ ثُمَّ احْتَلَمَ كَانَتْ عَلَيْهِ فَرِيضَةُ الْإِسْلَامِ[3] .
ترجمه:
(مِسْمَع بن عبد الملک در حدیثی از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: چنانچه کودکی دَه مرتبه حجّ به جا آورد سپس محتلم گردد، حجّ واجب بر عهده وی خواهد بود).
در اینجا روایتی که مرحوم صاحب وسائل(ره) از اَبان بن الحَکَم نقل کردهاند بر حجّ صبی، اطلاق حجّة الاسلام که ممکن است توهّم تعارض با نصوص مذکوره گردد، متذکر میشویم.
خبر اَبان بن الحَکَم :
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبَانِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الصَّبِيُّ إِذَا حجّ بِهِ فَقَدْ قَضَي حجّةَ الْإِسْلَامِ حَتَّي يَكْبَرَ…[4]
ترجمه:
(اَبان بن الحَکَم نقل کرده است که شنیدم از امام صادق(ع) که میفرمود: هرگاه کودک به حجّ برده شود، پس به تحقیق که حجّة الاسلام به جا آورده است تا کبیر شود…).
توضیح آنکه این روایت با نصوص قبلی معارض نمیباشد زیرا که مراد از حجّة الاسلام در این روایت چنین است که حجّ صبیّ صحیح است و ثواب بر آن مترتب میباشد و منافاتی با بقاء حجّة الاسلام(که اسلام بر آن بناء شده) بر عهده وی ندارد تا زمانی که بالغ گردد، در فرض صحّت سند میتواند دلیل بر مشروعیت عبادات صبیّ باشد که در جای خودش راجع به آن بحث شده است، لکن با توجه به آنچه مرحوم محقق خوئی(ره) در(معتمد العروة، کتاب الحجّ، ج1، ص ۲۴) بیان داشتهاند، روایت مزبور از لحاظ سند ضعیف است، زیرا که ابان الحَکَم که در سند آن ذکر شده، مجهول الحال است و در کتب رجال و کتب حدیث، نامی از وی نمیباشد.
شرط دیگر برای انجام حجّة الاسلام، عقل است و نصوصی بر آن دلالت دارند از جمله:
صحیحه محمد بن مسلم:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِيمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَي وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ[5] .
ترجمه:
(محمّد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: زمانی که خداوند عقل را آفرید با او سخن گفت، پس فرمود: جلو بیا پس جلو آمد، پس فرمود: عقب برو پس عقب رفت، سپس فرمود: به عزت و جلالم قسم نیافریدم خلقی را محبوبتر از تو نزد خودم و کامل نکردم تو را به جز در کسی که دوست داشته باشم، آگاه باش که من تو را امر میکنم و تو را نهی میکنم و تو را عقوبت میکنم و تو را پاداش میدهم).
از این حدیث معلوم میشود که امر و نهی یا عقوبت و ثواب نسبت به کسی که فاقد عقل باشد، منتفی خواهد بود.
در مورد شرطیّت عقل برای انجام حجّة الاسلام، خلافی بین علماء نمیباشد کما اینکه مرحوم صاحب حدائق(ره) متذکر شده اند: هُوَ قَوْلُ كَافَّةِ اَلْعُلَمَاءِ(قول تمامی علماء میباشد) و بیان مرحوم صاحب جواهر(ره) این است که: اِجْماعاً بِقِسْمَیْه( اجماع به هر دو قسم محصل و منقول).