« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1403/10/15

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی تعلّق خمس به بنی هاشم، اعمّ از علوی، عبّاسی و عقیلی/مستحقين الخمس /كتاب الخمس

 

موضوع: كتاب الخمس/مستحقين الخمس /بررسی تعلّق خمس به بنی هاشم، اعمّ از علوی، عبّاسی و عقیلی

 

در ادامه، مرحوم مصنف بیان داشتند که در تعلّق خمس به مستحقّین از بنی هاشم، فرقی نیست بین علوی و عقیلی و عبّاسی؛ دلیل بر آن، نصوص بسیاری است که مستحقّ خمس، مطلق هاشمی می‌باشد بدون تقیید به علوی؛ بنابراین شامل عبّاسی و عقیلی هم خواهد بود.

از جمله آن ها صحیحه عیص بن القاسم است که در جلسه قبل ذکر شد:

صحیحه عیص بن القاسم:

...فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ لِي وَ لَا لَكُمْ …[1]

ترجمه:

(... پس رسول الله(ص) فرمود: ای بنی عبدالمطّلب، صدقه بر من و شما حلال نمی‌باشد).

منظور از بنی عبدالمطّلب، همان بنی هاشم هستند زیرا عبدالمطّلب، تنها فرزند هاشم بوده است و منظور از صدقه، همان زکات می‌باشد به دلیل صحیحه اسماعیل بن الفضل الهاشمی:

صحیحه اسماعیل بن الفضل الهاشمی:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّدَقَةِ الَّتِي حُرِّمَتْ عَلَي بَنِي هَاشِمٍ مَا هِيَ فَقَالَ هِيَ الزَّكَاةُ[2] .

ترجمه:

(اسماعیل بن فضل الهاشمی نقل کرده است که سوال کردم از امام صادق(ع) راجع به صدقه‌ای که بر بنی هاشم حرام است چیست؟ پس فرمود: منظور از آن، زکات می‌باشد).

قبلاً نصوصی را ذکر کردیم که متضمّن این معنا بود، هر مستحقّی که زکات بر او حرام است، مستحقّ خمس می‌باشد.

نمونه‌ای از آن ها را یادآور می‌شویم:

خبر حمّاد عَن العبدالصالح(ع):

قَالَ وَ إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْخُمُسَ خَاصَّةً لَهُمْ يَعْنِي بَنِي الْمُطَّلِبِ عِوَضاً لَهُمْ مِنْ صَدَقَاتِ النَّاسِ تَنْزِيهاً مِنَ اللَّهِ لَهُمْ[3] .

ترجمه:

(فرمود: و خداوند این خمس را مخصوص ایشان یعنی عبدالمطّلب قرار داد، عوض صدقات مردم، به جهت منزّه داشتن آنان از جانب خداوند).

آنچه بیان شد جهت اثبات جواز پرداخت خمس به اعمّ از علوی و عقیلی و عباّسی،کافی است با عین حال در صحیحه ابن سنان هم بر آن تصریح گردیده است:

صحیحه ابن سنان:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَحِلُّ الصَّدَقَةُ لِوُلْدِ الْعَبَّاسِ وَ لَا لِنُظَرَائِهِمْ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ[4] .

ترجمه:

(عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: صدقه حلال نیست بر فرزندان عباس و نظائر ایشان از بنی هاشم).

در نتیجه، پرداخت خمس به مستحقّین از ایشان، جایز می‌باشد.

در نقطه مقابل، از ظواهر بعض نصوص، توهّم دلالت آن ها بر منحصر بودن پرداخت خمس به مستحقّین از آل محمّد(ع) می گردد، از جمله:

مرسله و مرفوعه احمد بن محمّد:

و بِاسْنادِهِ عَن مُحَمَّدِ بْنِ الحَسَنِ الصَّفّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَ اَلْحَدِيثَ قَالَ اَلْخُمُسُ مِنْ خَمْسَةِ أَشْيَاءَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ النِّصْفُ لِلْيَتَامَى وَ المَساكِينَ وَ أَبْنَاءِ السَّبِيلِ مِن آلِ مُحَمَّدٍ (ع) الَّذِينَ لا تَحِلُّ لَهُمُ الصَّدَقَةُ ولا الزَّكَاةُ عَوَّضَهُمُ اللَّهُ مَكانَ ذلِك بِالْخُمُسِ[5] .

ترجمه:

(احمد بن محمّد از بعض اصحاب ما حدیث را به امام(ع) رسانیده که فرمود: خمس از پنج چیز است، تا آنجا که فرمود: و نصف خمس متعلّق به یتیمان و مساکین و ابناءالسبیل از آل محمد(ع) است که صدقه و زکات بر ایشان حلال نیست و خداوند در عوض برای ایشان، خمس قرار داده است).

خبر سُلَیم بن قِیس:

وَ عَن عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُثْمَانِ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قِيْسٍ الْهِلاَلِيِّ قَالَ خَطَبَ أَميرُالمُؤمِنينَ(ع) وَ ذَكَرَ خُطْبَةً طَوِيلَةً إلى أَنْ قَالَ و َلَمْ يَجْعَلْ لَنَا في سَهْمِ الصَّدَقَةِ نَصِيباً أَكْرَمَ اللَّهُ رَسُولَهُ وَ أكْرَمَنَا أهْلَ البَيْتِ أن يُطْعِمَنَا مِن أَوْساخِ النَّاسِ[6] .

ترجمه:

(سُلَیم بن قِیس الهِلالی نقل کرده است که امیرالمومنین(ع) خطبه طولانی خواندند تا آنجا که فرمود: و خداوند از سهم صدقه برای ما نصیبی قرار نداده است، گرامی داشت رسولش(ص) را و ما اهل بیت(ع) را، از اینکه بخوراند به ما از چِرک دست‌های مردم).

امّا روایت اوّل از لحاظ سند به جهت اینکه هم مرسله و هم مرفوعه است، ضعیف می باشد و اعتباری ندارد و در رابطه با روایت دوّم از لحاظ سند، مرحوم محقّق خویی(ره)، آن را قابل خدشه دانسته‌اند با این بیان:

فَاِنَّ جَمِيعَ ما ذُكِرَ فيهِ و اِنْ كانُوا ثُقَاةً حَتّي سُلَيْمَ بْنِ قِيْسٍ حَيْثُ عَدَّةُ الْبَرْقِيّ مِنْ اَوْلِياءِ امِيْرِالمُؤمِنِينَ اِلاّ اَنَّ ابْراهيمَ بْنَ عُثْمانَ لَمْ يُدْرِكْ سُلَيْماً فَاِنَّهُ وَ اِنْ بَقِيَ اِلَي زَمانِ الْباقِرِ(ع) اِلاّ اَنَّ ابْراهيمَ كانَ مِن اَصْحابِ الصَّادِقِ(ع) وَ لَمْ يُدْرِكِ الْبَاقِرِ(ع)[7] .

ترجمه:

(هرچند رُواة آن، حتی سُلَیم بن قِیس که بَرقی وی را از یاوران امیر المومنین(ع) دانسته است، از ثقاة می‌باشند و لکن ابراهیم بن عثمان، زمان سُلَیم بن قیس را درک نکرده است، زیرا هر چند سُلَیم بن قیس تا زمان امام باقر(ع) باقی بوده اما ابراهیم بن عثمان از اصحاب امام صادق(ع) است و زمان امام باقر(ع) را درک نکرده است تا از سُلَیم چیزی نقل نماید).

اما از لحاظ دلالت، هیچ یک از دو روایت، در حدّ دلالت بر انحصار خمس به یتیمان و مساکین و ابناء سبیل آل محمد(ص) نمی‌باشد، زیرا تحریم صدقه و زکات بر آل محمد(ص)، (اهل بیت«ع») به لحاظ تکریم از جانب خداوند نسبت به ایشان، منافاتی با تحریم صدقه بر غیر ایشان از بنی هاشم ندارد، فلذا اثبات خمس برای مستحقّین از آل محمد(ص)، موجب نفی خمس از مستحقّین دیگر بنی هاشم از غیر آل محمد(ص) نخواهد بود، بنابراین دو روایت احمد بن محمّد و سُلَیم بن قِیس بر فرض اینکه از لحاظ سند مشکلی نداشتند، می‌بایست حمل بر تکریم و ازدیاد شرافت و استحباب تقدیم پرداخت خمس به آل محمد(ص) گردد، خصوصاً با توجه به اطلاق نصوص، بدون تقیید و تصریحِ صحیحه عبدالله بن سَنان بر جواز پرداخت خمس به مستحقین از بنی هاشم، اعمّ از علوی یا عباسی یا عقیلی.

 


logo