1403/09/11
بسم الله الرحمن الرحیم
خمس ارباح مکاسب/ارباح المكاسب /كتاب الخمس
موضوع: كتاب الخمس/ارباح المكاسب /خمس ارباح مکاسب
متن:
السَّابِعِ ما يَفْضُلُ عَنْ مَؤُنَةِ سَنَتِهِ وَ مَؤُنَةِ عِيَالِهِ مِنْ أَرْبَاحِ التِّجَارَاتِ وَ مِنْ سَائِرِ التَّكَسُّبَاتِ مِنَ الصِّنَاعَاتِ وَ الزِّرَاعَاتِ و الْإِجَارَاتِ حَتَّى الْخِياطَةِ وَ الْكِتَابَةِ وَ النِّجَارَةِ وَ الصَّيْدِ وَ حِيَازَةِ الْمُبَاحَاتِ وَ أُجْرَةِ الْعِبَادَاتِ الِاسْتِيجَارِيَّةُ مِنَ اَلْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلاةِ وَ اَلزِّيَارَاتِ وَ تَعْلِيمِ الْأَطْفالِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ مِنَ الْأَعْمالِ الَّتِي لَها اُجْرَة.
ترجمه:
(هفتم، آنچه زیاد آمده از مؤونه سال او و مؤونه عائله او، از سود تجارت و دیگر کسب و کارها، از صنعتها و زراعتها و اجاره، حتّی خیاطی و نویسندگی و نجّاری و صید و حیازت مباحات و اجرت عبادات استیجاری، از حج و روزه و نماز و زیارات و تعلیم اطفال و غیر آن از اعمالی که اجرت دارد).
دلیل بر آن از قرآن کریم:
﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.
(سوره انفال، آیه ۴۱)
ترجمه:
(و بدانید قطعاً هرگونه غنیمتی از چیزی به شما برسد، خمس آن برای خدا و پیامبر(ص) و برای ذی القربی و یتیمان و مساکین و واماندگان در راه است اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خودمان در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه(با ایمان و بیایمان یعنی روز جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید و خداوند بر هر چیزی توانا میباشد).
در مبحث خمس غنائم، متذکر شدیم که غنیمت در آیه شریفه به معنای مطلق فائده است و عبارات اهل لغت را در این باره بیان کردیم از جمله آن ها مجمع البحرین که در معنای غنیمت چنین بیانی داشت:
«اَلْغَنِيمَةُ هِيَ كُلُّ فَائِدَةٍ مُکْتَسَبَةِ»، (غنیمت عبارت است از هر فائده کسب شده و به دست آمده).
در همان جا متذکر شدیم که آیات قبل و بعد از آن در زمینه جهاد وارد شده و شأن نزول آن جنگ بدر میباشد در حالی که شأن نزول در آیات گوناگون، سیاق عمومیت آیه را تخصیص نمیزد، فلذا اشکالی نیست که مفهوم آیه یک معنای کلی و عمومی باشد و در عین حال مورد نزول آیه، غنائم جنگی که یکی از موارد این حکم کلی هست بوده باشد و این گونه احکام در آیات و روایات فراوان است که حُکم کلی، و مِصداق جزئی باشد؛ به عنوان نمونه آیه ۷ سوره حشر را مثال زدیم:
﴿مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.(سوره حشر، آیه 7)
(هر آنچه پیامبر(ص) برای شما میآورد بگیرید و از آنچه شما را نهی میکند خودداری نمائید).
این آیه یک حکم کلی درباره لزوم پیروی از فرامین پیامبر(ص) است، در حالی که مورد نزول آن اموالی است که از دشمنان بدون جنگ به دست مسلمانان میافتد و اصطلاحاً به آن فِیْء گفته میشود.
نمونه دیگر آیه ۲۳۳ سوره بقره است:
﴿لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا﴾.(سوره بقره، آیه 233)، (هیچ کس بیش از آنچه قدرت دارد تکلیف نمیشود).
این یک قانون کلی و مفهوم عام است، در حالی که مورد آیه درباره اجرت زنان شیرده است و به پدر نوزاد دستور داده شده به اندازه توانایی خود به آن ها اجرت بدهد، اما این مورد خاص، مانع از عمومیت آن قانون کلی نمیشود.
بنابراین وقوع آیه وجوب خمس غنیمت در سیاق آیات جنگ بدر، موجب تخصیص به غنائم جنگی نمیشود وگرنه بایستی آیه تخصیص پیدا کند فقط به غنائم جنگ بدر.
حاصل آنکه مراداز غنیمت در آیه شریفه، هر درآمد و منفعتی است که کسب گردد و از جمله آنها غنائم جنگی است که خمس به آن تعلّق میگیرد، خصوصاً با توجه به« ما » موصوله و« شیء» در آیه مذکوره که دو کلمه عامّ و بدون هیچ گونه قید و شرطی هستند، مطلبی که بیان شد تایید میگردد.
این معنای عامّ لفظ غنیمت در اخبار مستفیضهای که در مقام تفسیر آیه شریفه وارد شده است مشاهده میشود، به عنوان نمونه در اینجا یکی از آنها را متذکّر میشویم:
صحیحه علی بن مهزیار:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ كَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ قَرَأْتُ أَنَا كِتَابَهُ إِلَيْهِ فِي طَرِيقِ مَكَّةَ قَالَ… فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَي وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلي عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ فَالْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَهِيَ الْغَنِيمَةُ يَغْنَمُهَا الْمَرْءُ وَ الْفَائِدَةُ يُفِيدُهَا وَ الْجَائِزَةُ مِنَ الْإِنْسَانِ لِلْإِنْسَانِ…[1]
ترجمه:
(احمد بن محمّد و عبدالله بن محمّد نقل کرده است که حضرت ابی جعفر، امام جواد(ع) نوشتند به علی بن مهزیار و من آن را در راه مکّه خواندم، فرمود: ... پس اما غنائم و فواید پس آن، واجب است بر ایشان در هر سال، خدای تعالی فرماید: و بدانید قطعاً هر غنیمتی از چیزی به شما برسد، پس خمس آن برای خدا و رسول(ص) و برای ذیالقربی، یتیمان، مساکین و واماندگان در راه است، اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خودمان در روز جدائی حق از باطل، روز درگیری دو گروه(با ایمان و بیایمان یعنی روز جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید و خداوند بر هر چیز توانا میباشد).
و اما دلیل از سنت( وجوب خمس فواید مکتسبه، زائد بر مؤونه سال)
خبر محمّد بن الحسن الاشعری:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِيِّ قَالَ كَتَبَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا إِلَي أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع أَخْبِرْنِي عَنِ الْخُمُسِ أَ عَلَي جَمِيعِ مَا يَسْتَفِيدُ الرَّجُلُ مِنْ قَلِيلٍ وَ كَثِيرٍ مِنْ جَمِيعِ الضُّرُوبِ وَ عَلَي الصُّنّاعِ وَ كَيْفَ ذَلِكَ فَكَتَبَ بِخَطِّهِ الْخُمُسُ بَعْدَ الْمَئُونَةِ[2] .
ترجمه:
(محمّد بن الحسن الاشعری نقل کرده است که بعضی اصحاب ما به ابوجعفر ثانی، امام جواد(ع) نامه نوشتند که خبر بده مرا از خمس، آیا بر همه آنچه شخص فائده میبرد از کم و زیاد، از همه نوع و بر صنعتگران و چگونه است آن؟ پس امام(ع) به خط خود نوشت، خمس بعد از مؤونه است).
موثّقه سماعه:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْخُمُسِ فَقَالَ فِي كُلِّ مَا أَفَادَ النَّاسُ مِنْ قَلِيلٍ أَوْ كَثِيرٍ[3] .
ترجمه:
(سماعه نقل کرده است که از امام ابوالحسن(ع) سوال کردم راجع به خمس؟ پس فرمود: در تمام آنچه مردم فائده میبرند از کم یا زیاد).
صحیحه علی بن مهزیار:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَلِيِّ بْنُ رَاشِدٍ قُلْتُ لَهُ أَمَرْتَنِي بِالْقِيَامِ بِأَمْرِكَ وَ أَخْذِ حَقِّكَ فَأَعْلَمْتُ مَوَالِيَكَ بِذَلِكَ فَقَالَ لِي بَعْضُهُمْ وَ أَيُّ شَيْءٍ حَقُّهُ فَلَمْ أَدْرِ مَا أُجِيبُهُ فَقَالَ يَجِبُ عَلَيْهِمُ الْخُمُسُ فَقُلْتُ فَفِي أَيِّ شَيْءٍ فَقَالَ فِي أَمْتِعَتِهِمْ وَ صَنَائِعِهِمْ قُلْتُ وَ التَّاجِرُ عَلَيْهِ وَ الصَّانِعُ بِيَدِهِ فَقَالَ إِذَا أَمْكَنَهُمْ بَعْدَ مَئُونَتِهِمْ[4] .
ترجمه:
(علی بن مهزیار از ابوعلی بن راشد نقل کرده است که به او(امام ع) گفتم: به من امر فرمودی به قیام اَمرَتْ و گرفتن حقَّت، پس دوستان و پیروان شما را نسبت به آن آگاه نمودم، پس بعض از ایشان به من گفت: حقِّ امام(ع) چیست؟ پس ندانستم در جواب چه بگویم، پس فرمود: خمس بر عهده ایشان است، پس گفتم: در چه چیزی؟ پس فرمود: در متاعها و صنایع آن ها، گفتم: و بر تاجر و کسی که صناعت دستی دارد؟ پس فرمود: هرگاه بعد از اخراج هزینه، زیادتی بوده باشد).