درس خارج فقه استاد سید علیاصغر دستغیب
1403/03/13
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی جائز بودن پرداخت زکات به افرادی که درخواست می کنند/مستحقين الزکاة /كتاب الزكاة
موضوع: كتاب الزكاة/مستحقين الزکاة /بررسی جائز بودن پرداخت زکات به افرادی که درخواست می کنند
متن:
اَلرَّابِعَةُ؛ اَلْإِجْهَارُ بِدَفْعِ اَلزَّكَاةِ أَفْضَلُ مِنَ الإِسْرَارِ بِهِ بِخِلافِ الصَّدَقَاتِ الْمَنْدُوبَةِ فَإِنَّ اَلْأَفْضَلَ فِيهَا اَلْإِعْطَاءُ سِرّاً.
ترجمه:
(چهارم؛ آشکارا پرداختن زکات، افضل از مخفیانه پرداختن آن است، برخلاف صدقات مستحبی که در آن مخفیانه پرداختن افضل میباشد).
نصوصی که بر آن دلالت دارند:
موثّقه اسحاق بن عمّار:
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ فَقَالَ هِيَ سِوَي الزَّكَاةِ إِنَّ الزَّكَاةَ عَلَانِيَةٌ غَيْرُ سِرٍّ[1] .
ترجمه:
(اسحاق بن عمّار از امام صادق(ع) نقل کرده است راجع به قول خداوند عزوجل«وچنانچه در خفاء آن را به فقراء بپردازید پس برای شما بهتر است» پس فرمود: آن غیر از زکات است، زکاتِ آشکار، غیر سرّی میباشد).
صحیحه عبدالله بن سنان:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا حَمَلَ الزَّكَاةَ فَأَعْطَاهَا عَلَانِيَةً لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ فِي ذَلِكَ عَيْبٌ[2] .
ترجمه:
(عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: اگر مَردی زکات را حمل کند و آن را آشکارا اعطاء نماید، بر او در این نحوه پرداخت عیبی نخواهد بود).
روایت ابی بصیر:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَي عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ يَعْنِي لَيْثَ بْنَ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَي إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ إِلَي أَنْ قَالَ فَكُلُّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَإِعْلَانُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِسْرَارِهِ وَ كُلُّ مَا كَانَ تَطَوُّعاً فَإِسْرَارُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِعْلَانِهِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا يَحْمِلُ زَكَاةَ مَالِهِ عَلَي عَاتِقِهِ فَقَسَمَهَا عَلَانِيَةً كَانَ ذَلِكَ حَسَناً جَمِيلًا[3] .
ترجمه:
(ابی بصیر از امام صادق(ع) راجع به قول خدای تعالی«إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ» نقل کرده است تا آنجا که فرمود: پس هر آنچه خداوند واجب نموده بر تو، پس آشکار کردن آن افضل از مخفی نمودن آن میباشد و هر آنچه مستحب است مخفی داشتن آن افضل از آشکار کردن آن است و اگر شخصی زکات مالش را بر دوش خود حمل نماید و آن را آشکارا تقسیم نماید چنین کاری خوب و زیبا میباشد).
متن:
اَلزَّكَاةُ مِنَ اَلْعِبَادَاتِ فَيَعْتَبَرُ فِيهَا نِيَّةُ اَلْقُرْبَةِ.
ترجمه:
(زکات از عبادات است پس قصد قربت در آن معتبر میباشد).
شرح:
این فرع معقَد اجماع قطعی بلکه تسالم فریقین است مضافاً بر اموری که بر آن دلالت دارد.
اول:
اینکه زکات از اقسام صدقه است و در کتاب و سنت از آن تعبیر به صدقه شده و بعضی اخبار ظاهر در این است که قوام صدقه به قصد قربت است.
صحیحه حَمّاد بن عثمان:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا صَدَقَةَ وَ لَا عِتْقَ إِلَّا مَا أُرِيدَ بِهِ وَجْهُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ[4] .
ترجمه:
(حمّاد بن عثمان از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود: صدقه و آزاد کردن بنده نیست، مگر اینکه از آن اراده و قصد خداوند(عزّوجلّ) گردد).
دوم:
اینکه اقتران زکات به صلات و حج و صوم که قطعاً بر حسب روایات متواتره از عبادات میباشند، شاهد بر سنخیّت واحد از جهت اعتبار عبادت و لزوم قصد قربت است.
صحیحه زراره:
وَعَن عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وعَبْدِ اللَّهِ بْنِ اَلصَّلْتِ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ بَنَى الِاسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلاةِ و الزَّكَاةِ و الْحَجِّ و الصَّومِ و الوَلاية…[5]
ترجمه:
(زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: اسلام بر پنج چیز بناء شده است؛ نماز، زکات، حج، روزه و ولایت…).
متن:
اَلظَّاهِرُ اَنَّهُ لَا مَانِعَ مِنْ إِعْطَاءِ الزَّكَاةِ لِلسَّائِلِ بِكَفِّهِ وَ كَذَا فِى اَلْفِطْرَةِ وَ مَنْ مُنِعَ مِنْ ذَلِكَ كَالْمَجْلِسىِ فِى زَادِ اَلْمَعَادِ فى بَابِ زَكَاةِ اَلْفِطْرَةِ لَعَلَّ نَظَرَهُ إِلَى حُرْمَةِ السُّؤَالِ وَ اشْتِرَاطِ اَلْعَدَالَةِ فِى الْفَقِيرِ وَ إِلاَّ فَلاَ دَلِيلَ عَلَيْهِ بِالخصُوص بل قَالَ الْمُحَقِّقُ الْقُمَّى لَمْ أَرَ مَنِ اسْتَثْنَاهُ فِيمَا رَأَيْتُهُ مِنْ كَلِمَاتِ الْعُلَمَاءِ سِوَى اَلمَجْلِسَى فى زَادِ اَلْمَعَادِ قَالَ وَ لَعَلَّهُ سَهْوٌ مِنْهُ وَ كَأَنَّهُ كَانَ يُرِيدُ اَلاِحْتِيَاطَ فَسَهَى وَ ذَكَرَهُ بعنْوَانِ اَلفتوى.
ترجمه:
(ظاهر این است که مانعی از پرداخت زکات به کسی که سائل به کفّ است و از مردم درخواست میکند، نمیباشد و همین طور در مورد زکات فطره و کسی که منع از آن نموده است مانند مرحوم مجلسی(ره) در زاد المعاد در باب زکات فطره، شاید نظر وی به حرام بودن درخواست و شرط عدالت در فقیر باشد وگرنه دلیل خاصی بر آن نیست، بلکه محقّق قمیّ گفته است: ندیدهام کسی را که استثناء نماید آن را در کلمات علماء، غیر از مرحوم مجلسی(ره) در زاد المعاد و شاید که سهو و اشتباهی از ایشان باشد و اراده احتیاط داشتهاند اما اشتباه کردهاند و آن را به عنوان فتوی ذکر نمودهاند).
شرح:
همانطور که مرحوم مصنف در متن بیان داشتند اینکه فقیر، سوال به کفّ نماید مانع از پرداخت زکات به وی نخواهد بود، البته ممکن است بعضی سوال به کفّ را حرام دانسته اند و از طرفی عدالت را در گیرنده زکات شرط بدانند و در نتیجه سائل را فاسق بلکه متجاهر به فسق شناخته و پرداخت زکات به وی را جایز ندانند ولکن در هر دو موضوع یعنی حرمت سوال و شرط عدالت در فقیر اشکال است و هیچ یک ثابت نمیباشد، مضافاً بر اینکه عموم آیه شریفه: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ (توبه ۶۰) شامل سائل و غیر سائل و همین طور عادل و فاسق خواهد بود.
مضافاً بر نصوصی که سوال و درخواست را مانع اعطاء زکات به فقیر نمیدانند:
صحیحه محمّد بن مسلم:
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَي عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْفَقِيرِ وَ الْمِسْكِينِ فَقَالَ الْفَقِيرُ الَّذِي لَا يَسْأَلُ وَ الْمِسْكِينُ الَّذِي هُوَ أَجْهَدُ مِنْهُ الَّذِي يَسْأَلُ[6] .
ترجمه:
(محمّد بن مسلم از یکی از دو امام هُمام« امام باقر(ع) یا امام صادق(ع)» سوال نموده است راجع به فقیر و مسکین؟ پس فرمود: فقیر است که سوال و درخواست نمیکند و مسکین کسی است که وضع او سختتر است و سوال میکند).
خبر ابی بصیر:
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَي عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ يَعْنِي لَيْثَ بْنَ الْبَخْتَرِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ قَالَ الْفَقِيرُ الَّذِي لَا يَسْأَلُ النَّاسَ وَ الْمِسْكِينُ أَجْهَدُ مِنْهُ وَ الْبَائِسُ أَجْهَدُهُمْ[7] .
ترجمه:
(ابی بصیر نقل کرده است که به امام صادق(ع) گفتم: راجع به قول خدای عزوجل«إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ» فرمود: فقیر کسی است که از مردم درخواست نمیکند و مسکین سختتر از او و بائِس از ایشان سختتر است).
خبر عبدالرحمن العَرْزَمی:
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْعَرْزَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع وَ هُمَا جَالِسَانِ عَلَي الصَّفَا فَسَأَلَهُمَا فَقَالَا إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ إِلَّا فِي دَيْنٍ مُوجِعٍ أَوْ غُرْمٍ مُفْظِعٍ أَوْ فَقْرٍ مُدْقِعٍ فَفِيكَ شَيْءٌ مِنْ هَذَا قَالَ نَعَمْ فَأَعْطَيَاهُ[8] .
ترجمه:
(عبدالرحمان العَزْرَمِی از امام صادق(ع) نقل کرده است که شخصی نزد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آمد در حالی که ایشان بر کوه صفا نشسته بودند، پس از ایشان درخواست کمک کرد، پس فرمودند: صدقه حلال نیست مگر جهت قرض دردآور یا غرامت سنگین یا فقر شدید، آیا از اینها چیزی در تو هست؟ گفت: بلی، پس به او عطاء نمودند).
و اما در بعضی روایات از جمله خبر ابی خدیجه منع از پرداخت زکات به سائل شده است:
خبر ابی خدیجه:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ … فَلْيَقْسِمْهَا فِي قَوْمٍ لَيْسَ بِهِمْ بَأْسٌ أَعِفَّاءَ عَنِ الْمَسْأَلَةِ لَا يَسْأَلُونَ أَحَداً شَيْئاً…[9]
(وسائل الشیعه جلد ۶ باب 14 از ابواب مستحقین زکات حدیث 6)
ترجمه:
(ابی خدیجه از امام صادق(ع) نقل کرده است… پس تقسیم کند زکات را بین کسانی که در آن ها اشکالی نیست، عفّت میورزند از درخواست کردن، از کسی درخواست نمیکنند...).
مراد از سائل در اینجا کسانی هستند که اهل خلاف و فعل حرام میباشند یعنی حرفه و شغل خود را سوال و درخواست از مردم قرار داده اند و یا بدون اینکه نیاز داشته باشند درخواست میکنند که زکات و صدقات به آن ها پرداخت شود و کاملاً متفاوت است با کسانی که احیاناً اظهار نیاز کنند تا از زکات در حد کفاف به آنان پرداخت شود خصوصاً در شرایطی که مضطر باشند.