< فهرست دروس

درس خارج فقه تربیتی استاد علیرضا اعرافی

91/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی ادله/قواعد عام/قاعده ارشاد جاهل

مباحث تربیت از حیث موظفین و مکلفین به تربیت به عنوان نهاد متولی متولی تربیت در دو حوزه خانواده و مسئولیت‌های پدر و مادر خانواده و دیگری در حوزه دولت و حکومت انجام شد.

بحث امسال، تربیت در حوزه عمومی یعنی تکالیف عمومی می‌باشد که در ضمن این بحث نهاد عالمان دین هم مورد توجه قرار می‌گیرد و این دو را از هم نمی‌توان تفکیک کرد؛ فلذا نهاد عمومی و نهاد عالمان دین را به خاطر روابط وثیقی که دارند در کنار هم بحث می‌کنیم هرچند در تنظیمات بحث‌ها بتوان این‌ها را از هم تفکیک کرد.

مکلفين به وظايف تعليمی تربيتي بايد به موضوع و حکم، علم داشته باشند، تربيت دادن چيزي به کسي و تربيت کردن نياز به آگاهي دارد و اين آگاهي و علم، ضرورت دارد منتهي گاه به صورت شرط وجوب و گاه به صورت شرط واجب است.

در صورت شرط وجوب لازم نيست دنبال علم برود؛ ولي به هنگام شرط واجب، کسب علم ضروري مي‌باشد.

در امر به معروف و نهی از منکر، علم، شرط وجوب است و لازم نیست که مکلف مسئله را یاد بگیرد و امر و نهی کند، و واجب نيست مسأله‌ای که مورد ابتلای خودش نیست را یاد بگیرد، و اگر از کسی کار خلافي سر زد و او نمی‌دانست و به خاطر جهلش نهی از منکر نکرد، مؤاخذه نمی‌شود چون شرط وجوب و شرط تکلیف است.

در مواردي که علم، شرط واجب است و تکليف، منجّز مي‌شود، مکلفّ بايد تحصيل علم کند؛ مثل برخي از وظايف حکومت يا پدر و مادر که علم، شرط واجب مي‌باشد.

در اينجا هم عالم به موضوع، و هم کسي که يک نوع مهارت و تخصصي در آن زمينه دارد هر دو مقصود است و بيان شد که به دليل ربط خيلي زياد تعليم و تربيت، هر دو مقوله، موضوع بحث ما مي‌باشد.

مباحث تربيت در حوزه عموميارشاد جاهل

اولين بحث تربيتي در حوزه عمومي، بحث ارشاد جاهل است. ارشاد جاهل، يک قاعده فقهي مي‌باشد که در چند جاي فقه طرح شده است.

موارد تمسّک به قاعده ارشاد جاهل

اجتهاد و تقليد

در بيان احکام و مسائل و اين‌که بايد مجتهد، نظرش را در اختيار مکلف قرار بدهد، مکرّر به قاعده ارشاد جاهل استناد مي‌شود.

اخذ اجرت بر واجبات

در باب طهارت و نجاست و حرمت و حلّيت

... و هکذا در ابواب مختلف فقهي به صور مختلف، بحث ارشاد جاهل مطرح شده است؛ وليکن هيچ وقت به صورت منقّح و کامل، همه ابعاد اين موضوع، بحث نشده است. موسوعه فقهی دائرة المعارف فقه، يکي از منابع و مآخذي مي‌باشد که اين مبحث در ذیل ماده ارشاد و اعلام مطرح شده است و ممکن است که قاعده ارشاد جاهل در قواعد فقهیه به طور اجمالی و موجز بحث شده باشد؛ ولذا در بحث تربيت در حوزه عمومي به قاعده ارشاد جاهل به عنوان يک وظيفه عمومي و کلان که مورد توجه عموم مي‌باشد، تمسک شده است؛ يعني کساني که به مسأله‌اي علم دارند عالم به معناي نهادي مقصود نيست بلکه به اين معني که کسي آگاه به مسئله‌اي مي‌باشد و ديگري نمي‌داند، آيا لازم است به او بگويد يا نه؟

مراد از قاعده تربیتی، قاعده تعلیمی مي‌باشد که ابعاد گوناگوني دارد و بحث در ارشاد جاهل به عنوان قاعده عمومی از مباحث مهم تعلیم و تربیت است، یعنی یک تکلیف عمومی بر دوش آحاد جامعه گذاشته شده است، و آحاد اشخاص عالم به مسائل بايد به ديگران اعلام و آموزش دهند.

نکات موجود در ارشاد جاهل1ـ موضوعيت نداشتن واژه «رشد»

کلمه رشد هیچ موضوعیتی ندارد؛ چون در متون دینی نیامده است. این کلمه از آموزش دادن و مطلع کردن و ... اصطیاد شده است؛ فلذا ارشاد، هیچ موضوعیتی ندارد و گاهی در کلمات علما، تعلیم جاهل تعبير شده است.

ارشاد، اعم از تعلیم است و شامل اعلام نيز می‌شود؛ ولذا ارشاد در اینجا به معنای رشد نیست؛ بلکه به معنای اعلام و تعلیم است. اعلام، صرف خبر دادن است ولي تعليم، بار اضافه‌اي دارد؛ لذا در موضوعات، اعلام و در احکام، تعلیم تعبير مي‌شود. خلاصه کلام اين که، مقصود از ارشاد، رشد و مفهوم خاص تربیتی نیست و واژه ارشاد، در هیچ متن ديني نيامده است. منظور از ارشاد، تعلیم در احکام، اعلام در موضوعات است.

2ـ عدم انحصار شيوه‌هاي ارشاد

طرق و روش و شیوه‌های ارشاد، منحصر به گفتار نیست. هرچند از طريق گفتار و نوشتار با حرکت و اشاره‌ یا عملی، آگاهي دادن و تعليم حاصل شود؛ مثل قصه حسنين علیهما السلام؛ فلذا روش‌ها، مطلق است و با گفتار و نوشتار و ... تعلیم محقق می‌شود.

3ـ جهل در ارشاد جاهل

بر طبق اين قاعده جهل در سه حالت متصور است:

الف: جهل به موضوع

ب: جهل به موضوع

ج: جهل به شيوه‌هاي تربيت

گاهي مقصود از جهل، در قاعده ارشاد، جهل به موضوع و گاهي جهل به حکم است.

مشهور مي‌گويند: وقتي مکلّف، آگاه به حکم نيست، بايد حکم به او تعليم داده شود.

گاهي اوقات، حکم را مي‌داند، مثل «لزوم اجتناب از نجس» ولي نمي‌داند که لباس يا فرش نجس است، که در اين موارد، اعلام موضوع تعبير مي‌شود؛ البته در موضوعات، ارشاد جاهل لازم نیست، بلکه گاهی جایز نیست، و در جاهایی واجب می‌شود ولی اصل این است که لازم نیست.

بحث حاضر این است که با نگاه تربیتی و ...، غیر از جهل به حکم و موضوع، یک چیزی به عنوان جهل به روش و شیوه وجود دارد، ممکن است در اصطلاح فقهی، جهل به موضوع، شامل جهل به روش و شيوه نيز شود.

در تعلیم و تربیت، جهل به روش و شیوه‌ها مصادیق زیادی دارد، مثل شخصي که موظف به تربيت فرزندش مي‌باشد ولي راه و رسم تربيت را نمي‌داند؛ بنابراين شيوه‌هاي آموزش و راه و رسم تربيت کردن از بحث‌هاي خيلي مهم به شمار مي‌رود، اما اين‌که تا چه اندازه و چه مقدار اهتمام به ارشاد اين شيوه‌ها نمود، موضوع مورد بحث در قاعده ارشاد جاهل مي‌باشد؛ و بايد به اين موضوع بيشتر پرداخته شود.

اصطلاحات جهل

جاهل سه اصطلاح دارد:

الف: جهل به معناي خاص، مقابل غفلت و نسيان مي‌باشد. فلذا می‌گویند جهل و سهو و نسیان.

نسیان این است که مطلب در عمق ذاکره و خزينه وجود دارد وليکن از ذاکره او محو و پنهان شده است.

سهو این است که مطلب در ذاکره و خزينه شخص وجود دارد وليکن توجهی به آن ندارد.

جهل این است که اصلا این معلومات در خزينه و ذاکره نیامده است.

ب: جهل به معناي عام، به معناي ندانستن به معناي عام است، که شامل سهو و نسیان و جهل مطلق می‌شود.

ج: در اصطلاح سوم، جهل شامل، جهل و نسيان است، وليکن غفلت را دربرنمي‌گيرد، هرچند غالباً اصطلاح اول و دوم استفاده مي‌شود.

در ارشاد جاهل، مناسب این است که جهل به معنای عام اخذ شود، و جایی که انسان، غافل و یا ناسی است، نيز مورد مورد بحث قرار گيرد، مخصوصا نسیان که بعید نیست که کلمات فقها شامل آن نيز شود.

4ـ ارشاد جاهل، قاعده مأثوره و اصطيادي

ارشاد جاهل از قواعد فقهیه به شمار مي‌رود، و قواعد فقهی از یک نگاه شامل دو قسم است:

الف: قواعد مأثوره:

در اين نوع از قواعد، خود قاعده بألفاظها در آيه و روايت ذکر شده، و بدان تصريح شده است، مثل «لا ضررَ و لا ضرار في الاسلام» و مثل قاعده حرج «لن يجعل الله في الدين من حرج» و مثل قاعده سبيل «لن يجعل الله للکافرين علي المؤمنين من سبيل ...».

ب: قواعد غير مأثوره:

در اين قسم از قواعد که اصطيادي و مستکشفه است، خود اين قواعد بالفاظها در جايي ذکر نشده است؛ بلکه از واژگان و ادله ديگري که اين تعبيرها در آنها به کار نرفته است، استفاده مي‌شود. برخي جاها مثل قرعه، به صورت بينابين است و در جاهایی به این الفاظ و با این تعابیر نیامده است و گاهی با الفاظ گوناگون آمده است و با چند دلیل این قواعد، اصطياد و درست می‌شود. قاعده ارشاد جاهل نيز از همين قسم قواعد غيرمأثوره است، یعنی در هیچ دلیلی، أرشِد الجاهِل، یا عَلّمُوه، ... ذکر نشده است.

5ـ ارشاد جاهل قاعده عام فقهي

قاعده ارشاد بعنوان يک قواعد فقهیه خيلي عام در ابواب مختلف فقهی جاری می‌شود، مثل لاضرر و لا ضرار، و برخی از قواعد فقهی، مثل لا شک لکثیر الشک، و ...، مختص به باب خاصي مثل باب نماز نيست، یا مثل قاعده خاص باب حدود الحدود تدرأ بالشبهات نيست.

برخی از قواعد، یک شمول و سریانی در ابواب فقه دارد، مثل «لاضرر» و «لا حرج». قاعده ارشاد جاهل از اين نوع قواعد است که در جاهای مختلف می‌توان تسری و جریان داد؛ چون جاهل به حکم، شامل همه ابواب فقهي از طهارت تا ديات و...، مي‌شود و جاهل به موضوع، همه موضوعات را دربرمي‌گيرد.

خلاصه:

در احکام و روش‌ها، تعلیم؛ در موضوعات، اعلام تعبير مي‌شود، ولی به لحاظ حالات شخص، اگر ناسی باشد، تذکر دادن و یادآوری است، و در مورد غافل، توجه بخشیدن و اطلاع رسانی مي‌باشد و در همه این‌ها، بر حسب موضوع یا حال شخص، این واژگان تغییر پیدا می‌کند ولذا مفهوم ارشاد خیلی عام است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo