1404/01/31
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه بیانات در مسأله 11/حج مندوب /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/حج مندوب /ادامه بیانات در مسأله 11
بحث در مسأله 3 از فرع 11 بود که اگر فرد واجب مضیقی داشته باشد و آن واجب مضیق را ترک کند و حج مستحبی را انجام بدهد مرحوم صاحب عروة(ره) میفرمایند:«عصی». و ما(استاد) دو تا حاشیه را از مسأله 110 را برجسته و بیان کردیم.
تصویر «ترتب»ای که در کلام مرحوم خوئی(ره) در ذیل مسأله110 فرمودند:
ترتب مترتب بر چند امر میباشد:
1.مکلف امر فعلی را اطاعت کند امر فعلی با این اطاعت ساقط میشود، مثلاً اگر مکلف نماز ظهر را انجام بدهد امر فعلی با این اطاعت ساقط میشود و همچنین در صورت عصیان امر توسط مکلف باز هم این امر ساقط میشود همانطور که امر با فقدان موضوع ساقط میشود مثلاً: مکلف در هنگام ظهر(امر به ظهر) به حالت اغماء رفته باشد. بنابراین امر با این سه صورت ساقط میشود.
2.در صورت دوران بین اهم و مهم، امر اهم-ملاکا- مقدم میشود. اساس ترتب عبارت است اگر فعل و امر اهم به فعلیت برسد مانع از حدوث فعلیت در فعل و امر مهم میشود؛ چون وقتی که مکلف موضوع واجب مضیق و اهم میباشد نمیتواند واجب مهم و موسع را انجام بدهد و طبق نظر ما(استاد) فعلیت امر به اهم مانع از فعلیت امر به مهم میشود. اگر مکلف امر به اهم را اتیان نکند فعلیت امر به مهم(حج مستحبی) برای مکلف فعلیت پیدا میکند. بنابراین مکلف میتواند امر را بقصد امر، آن امر به مهم را اتیان بکند نه اینکه مکلف آن امر را بقصد ملاک آن فعل مهم را اتیان بکند. این تصور ترتب میباشد. کسی که ترتب را قبول ندارد(مرحوم صاحب عروة(ره)) آن فعل را میتواند بقصد ملاک اتیان بکند و در اینجا بحث کردیم که قصد ملاک قربتی که برای عمل لازم میباشد را حاصل میکند یعنی لازم نیست که مکلف حتما قصد امر داشته باشد؛ چون مکلف عمل را بسبب مطلوبیت و واجد مطلوبیت در نزد شارع میباشد انجام میدهد و همین مطلوبیت برای قصد قربت مکفی میباشد.