درس خارج فقه استاد سیدمحمدجواد علویبروجردی
1403/03/09
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث در مورد مدلول روایت
موضوع: بحث در مورد مدلول روایت
نکته دیگری که در ذیل روایت دوم ابراهیم بن مهزیار در عبارت«اوصی عدة» وجود دارد این است که معنای عبارت به این صورت میشود:«تعدادی از مولیات شما(امام(ع)) به این صورت وصیت میکنند و موید عرض دیروز ما میباشد و اگر غرض ما و علمین(مرحوم خوئی و مرحوم حکیم(رحمة الله علیهما)) را نپذیرفتید اصحاب به روایات ابراهیم بن مهزیار عمل کردند اما به روایات دیگر در این مورد عمل نکردند و این یک تعبد میباشد و به مورد دیگر هم نمیتوانیم سرایت بدهیم و اگر از این پول مورد وصیت اضافهای آمد در این صورت مرحوم صاحب عروة(ره) سه وجه را ذکر میکنند و کلامشان را ذکر کردیم. در این صورت معنا ندارد که آن مبالغ اضافه را به ورثه بدهیم؛ چون موصی با وصیت این حج را ملک خودش قرار داده است یعنی به ورثه نمیرسد مگر اینکه قید کرده باشد که مثلاً برای من ده سال حج را انجام بدهید مابقی برای ورثه باشد و این فرض خارج از فرض ما است. فرض دیگر این است که این افرادی که به حج میروند به آنها بدهیم و این فرض هم موجبی ندارد. وجه دیگر این است که آن را در وجوه بر مصرفش کنیم و این فرض طبق قاعده است؛ چون در وصیت اگر مصارفی تعیین کرد و اضافه آمد طبق روایت و فتوا باید در وجوه بر صرفش کنیم و به ورثه بر نمیگردد. مرحوم فانی(ره) در حاشیهای که ذکر کردند دو دلیل روائی هم بر این مطلب وجود دارد:
روایت اول همان روایت علی بن مزید میباشد .
روایت دوم:
هو ما رواه الشیخ فی التهذیب باسناده عن سهل بن زیاد عن محمد بن الریان قال: کتبت الی ابی الحسن علیه السلام اسأله عن انسان اوصی بوصیة فلم یحفظ الوصی الا باباً واحداً منها، کیف یصنع فی الباقی؟ فوقع الابواب الباقیة اجعلها فی البر.
مشکلی در این روایت وجود دارد عبارت از این است که روایت در مورد نسیان میباشد و اگر بخواهیم این روایت را در مورد خودمان استناد کنیم باید تنقیح مناط کنیم و این تنقیح مناط در جائی امکان دارد که احتمال عقلائی موضوعیت وجود داشته باشد تا ما بتوانیم تنقیح مناط انجام بدهیم. در این صورت نسیان با محل بحث ما دو موضوع مجزا میباشد. بنابراین موضوعیت داشتن نسیان در این روایت دوم قوی میباشد و استناد به این روایت محل تأمل میباشد.
نکته دیگر این است که اگر مقدار پول اضافه از وصیت به اندازه حج بلدی نباشد بلکه به اندازه حج میقاتی میباشد میتوانیم بگوئیم که باید این پول را صرف در حج بلدی بکنیم؛ چون عموماتی وجود دارد مبنی بر اینکه اگر عمل به وصیت امکان نداشته باشد مثلاً اگر گفتند فرش برای مسجد محل بخرید و مسجد به فرش نیاز ندارد در اینجا باید برای مصرفق اقرب به این مسجد فرش خرید و در محل بحث این حج میقاتی اقرب نسبت به حج بلدی میباشد و و حج انجام شود بهتر از صرف در وجوه بر میباشد و این احتمال چهارم و مختار ما میباشد(البته بصورت جزمی چنین اختیاری نمیکنیم).