< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:بررسی معنی «مالایعلمون» در حدیث

مقـدمـه: کلام در باب حدیث رفع بود.

حکم وضعی و تکلیفی: موضوع دیگر اینست که این روایت هم شامل حکم تکلیفی میشود و هم شامل حکم وضعی میشود و میفرماید "ما لا یعلمون" که گاهی تکلیف و گاهی وضع است برداشته شده است. به عنوان مثال افطار در میان روزهی ماه رمضان هم شامل حکم تکلیفی است و هم شامل حکم وضعی است. شامل حکم تکلیفی حرمت و شامل حکم وضعیِ کفاره و قضاء نیز میشود. این روایت میفرماید آن چه را که نمیدانید، اعم از این که هر کدام از این دو حکم باشد برداشته شده است، فقط این که آن چیز باید "فعلِ مکلف" باشد.

به عنوان مثال، اگر باد، فرش را روی نجاست بیندازد، فرش نجس میشود (چه ما بدانیم و چه ندانیم) علت نجاست هم اینست که این فعل مکلف نیست، حکم شرعی نجاست روی ملاقات رفته است (نه روی عمل مکلف) به همین جهت کودک شیرخواره با این که مکلف نیست، نجس میشود، زیرا نجاست فعل مکلف نیست و شارع فرموده است ملاقات سبب نجاست است.

بنابراین حدیث رفع، نجاست را بر نمیدارد (چه ما بدانیم یا ندانیم، آن شیئ نجس است) اما حدیث رفع، کفاره را بر میدارد. تفاوت نجاست و کفاره هم اینست که با این که هر دو حکم وضعی هستند، اما کفاره روی فعل مکلف رفته است ولی نجاست روی فعل مکلف نرفته است.

 

تعارض حکم جهلی و اضطراری با روایت رفع: مطلب بعد این که روایت رفع چیزی را بر میدارد که لولا الجهل (اگر جهل یا اضطرار نبود) آن حکم وجود داشت، اما اگر یک چیز خودش حکم جهل یا نسیان است، حدیث رفع آن را بر نمیدارد.

به عنوان مثال این مسلم است که از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت "لا ضرر" صادر شده است. پس اگر روزه برای کسی ضرر داشته باشد روزه نه تنها لازم نیست، بلکه جایز هم نیست. اما در مورد خمس یا زکات یا جهاد که ضرر وجود دارد، آیا کسی میتواند با تمسک به لاضرر از خمس و ... اجتناب کند؟ پاسخ اینست که لا ضرر این احکام را بر نمیدارد. زیرا اصلا شارع فرموده خمس بدهید و حکم را روی ضرر برده است. لاضرر فقط چیزی را بر میدارد که فی نفسه ضرر ندارد، حال اگر آن چیز موجب ضرر شد، آن را بر میداریم.

اگر احکامی برای جهل (ما لا یعلمون) بود مانند این که ندانیم رکعت دوم هستیم یا سوم، آیا میتوانیم بگوییم نماز احتیاط نمیخواهد؟ چون ما لا یعلمون آن را برداشته است؟ باید گفت اصلا نماز احتیاط برای ما لا یعلمون وضع شده است.

 

اعاده در فرض ارتفاع اضطرار و جهل: بیان نمودیم در موارد اضطرار حکم واقعی برداشته میشود. اگر کسی مضطر به چیزی شد، مثلا مضطر شد نماز نخواند، بعد که اضطرار برطرف شد، قضای نماز بر او واجب نیست و هکذا روزه. اما اگر کسی مال لا یعلمون بود و نمیدانست نماز واجب است و نمازش را نخواند، وقتی فهمید باید نماز گذشته را قضا کند.

فرق این دو هم در اینست که اضطرار حکم واقعی را بر میدارد اما ما لا یعلمون حکم واقع را بر نمیدارد، بلکه حکم واقع را در ظاهر بر میدارد. بعباره اخری در موارد اضطرار کشف خلاف ضرری ندارد و حکم ظاهری کفایت از حکم واقعی میکند. مثلا اگر کسی مجبور شد تیمم کند، این تیمم صحیح است و نیازی به اعاده نیست. اما اگر کسی نمیدانست و ندانسته تیمم کرد، در این صورت وقتی فهمید باید اعاده کند. زیرا ما لا یعلمون، حکم واقعی را ظاهراً بر میدارد ولی اضطرار حکم واقعی را واقعا بر میدارد.

 

جزء و کل در اضطرار و جهل: اگر کسی اضطرار به جزء پیدا کرد یا جهل به جزء داشت. به عنوان مثال شارع فرموده نماز را با رکوع بخوانید، کسی کمرش درد میکند و توان رکوع ندارد، اگر ما باشیم و آیهی اقیموا الصلاه و حدیث رفع، میگوییم نماز بر چنین شخصی واجب نیست و اصلا نیاز نیست نماز بخواند، زیرا وقتی جزء را نتوانست انجام دهد (اضطرار به ترک جزء)، کل هم بر او واجب نیست. اما اگر کسی جهل به جزء داشت، یعنی نمیدانست رکوع واجب است، در این صورت بقیه را باید بخواند.

فرق این دو هم اینست که وقتی اضطرار به ترک جزء دارد میگوییم آن چه خداوند میخواست نماز با رکوع بود، حال که شما نمیتوانی رکوع را انجام دهی، باقی هم لازم نیست. اما در فرض جهل باید بقیه را خواند چون ما میگوییم من یک تکلیفی به نماز داریم و نمیدانیم ده جزئی است یا یازده جزئی، پس در مقدار اکثر شک داریم، اما در مقدار اقل که شک نداریم، پس باید آن را انجام دهیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo