< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقد مقدمات دلیل انسداد

مقـدمـه :کلام در باب دلیل انسداد بود. (حضرت استاد عابدی در این جلسه نیز مانند جلسهی پیشین مطالبی در نقد و رد مقدمات دلیل انسداد فرمودند و قائل به ابطال آن شدند. توصیه مینمایم دوستان عزیز جهت استفادهی بهتر به فایل صوتی رجوع نمایند.)

 

نقد مقدمهی دوم دلیل انسداد: مقدمهی دوم این بود که باب علم و علمی به احکام منسد است. باب علم که منسد است و بحث نمیخواهد اما در این که باب علمی بسته است، مطالبی را باید بحث نماییم؛ یعنی اگر کسی بگوید خبر واحد حجت نیست، یا کسی بگوید ما خطالب مشافهه را قبول داریم، یعنی روایات خطالب به ما نیست، خطاب به مسلمانان صدر اسلام است یا کسی بگوید ظواهر حجت نیستند، یا کسی بگوید برخی روایات از بین رفته است، یا این که روایات تقطیع شده است، یا کسی بگوید در علم رجال برای ما ثابت نشده که روات افراد عادلی باشند، در چنین صورتی باید قائل شد باب علم و علمی منسد است. اما اگر کسی قائل شد خبر واحد حجت است و در رجال میدانیم چه رواتی توثیق شدهاند، یا این که کسی بگوید خطاب مشافهه را قبول نداریم، یا کسی بگوید روایات تقطیع نشدهاند و .... در چنین صورتی دلیل انسداد از بین میرود. توجه به این نکته هم لازم است که حتی اگر یکی از مقدمات از بین برود کل دلیل انسداد از بین میرود.

 

نقد مقدمهی سوم دلیل انسداد: مقدمهی سوم این بود که رجوع به اصول عملیه جایز نیست و احتیاط هم جایز یا واجب نیست، تقلید هم جایز نیست، قرعه و استخاره هم فایدهای ندارد، پس باید سراغ مطلق ظن برویم.

اما این که قرعه یا استخاره فایدهای ندارد، به این جهت است که قرعه همه جا حجت نیست، بلکه در برخی مواقع حجت است. (به عنوان مثال قرعه در احکام جاری نمیشود و فقط در شبههی موضوعیه جاری میشود و بحث ما در شبههی حکمیه است.) در مورد تقلید نیز بیان نمودیم که تقلید عالم اصلا چیز خوبی نیست و باطل است. فقط احتیاط و رجوع به اصول عملیه میماند.

بیان نمودیم احتیاط اگر منجر به اختلال نظام شود حرام است و اگر هم سبب عسر و حرج شود، واجب نیست.

فقط گزینه اصول عملیه باقی میماند و مقصود هم برائت و استصحاب است. فرض کنیم این دو اصل عملی، در مقام نفی تکلیف باشد. اگر دو ظرف داریم که هر دو قبلاً پاک بودهاند، الان هم یقین دارم یکی نجس شده اما نمیدانم کدام نجس شده است. در اینجا آیا میتوان برائت یا استصحاب چاری کنیم و حکم به طهارت این ظروف نماییم؟ مرحوم شیخ قائل است در اطراف علم اجمالی، هیچ اصلی جاری نمیشود، اگر برائت یا استصحاب جاری نماییم، تناقض پیش میآید. تناقض هم باطل است، پس هیچ اصلی جاری نمیشود.

علت هم اینست که اگر دو استصحاب طهارت جاری کنیم، تناقض پیش میآید. از یک طرف یقین داریم یکی نجس شده است، از طرفی هم دو استصحاب طهارت جاری میکنیم و این تناقض است. بعاره اخری جریان علم اجمالی با استصحاب در تناقض است. مرحوم اخوند در کفایه فرموده است در اطراف علم اجمالی، اگر مخالفت عملی پیش آمد، هیچ اصلی جاری نمیشود، اما اگر مخالفت عملی پیش نیامد، هیچ اشکالی ندارد.

نتیجه این که وقتی یک تکالیفی داریم و باب علم منسد است، برائت و یا استصحاب پیش میآید، مگر این که مخالفت عملی پیش بیاید.

 

بنابراین هیچ یک از مقدمات دلیل انسداد درست نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo