< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله قائلین به حجیت خبر واحد

مقـدمـه: سابقاً بیان نمودیم قائلین به عدم حجیت خبر واحد به ادلهی اربعه تمسک نمودهاند. توضیح دلیل عقلی باقی ماند که به آینده موکول مینماییم. اما ادلهی کسانی که خبر واحد را حجت میدانند، به نظر مرحوم آخوند منحصر در ادلهی اربعه است. البته ما سابقاً بیان نمودیم ادلهی قائلین به حجیت خبر واحد منحصر در سه مورد است که در جلسات آتی این مطلب را تبیین مینماییم.

 

ادلهی حجیت خبر واحد از قرآن کریم: ادلهی حجیت خبر واحد از قرآن کریم، در آیات زیادی است که اجمالا برخی از آنها را بررسی مینماییم. اولین و معروفترین آیه، ایهی نبأ در سورهی حجرات است. لفظ ﴿"فتبینوا"﴾ در این آیه هم تبین خوانده شده است و هم تثبت. استدلال به این آیه در حجیت خبر واحد سه گونه است. (بعباره اخری بیان مقتضی حجیت خبر واحد از این ایه، سه تا است.[1] )

     صورت اول: گاهی از راه مفهوم شرط در مورد این آیه بحث میشود، مانند مرحوم آخوند.

     صورت دوم: گاهی از راه مفهوم وصف در مورد این آیه بحث میشود.

     صورت سوم: گاهی از راه عنوان ذاتی و عنوان عَرَضی در مورد این آیه بحث میشود.

این سه راه اثبات حجیت خبر واحد از راه این آیهی شریفه است.

 

بحثی در مورد وجوب "تبیّن": قبل از ورود به بحث، توضیحی در مورد "تبیّن" در این آیه بدهیم. در شرع یک واجباتی داریم به نام واجبات نفسی و یک واجبی داریم به نام واجب شرطی. تعریف واجب شرطی اینست که اگر میخواهید فلان کار را بکنید، باید فلان عمل را انجام دهید، یعنی وجوب یک عملی، مشروط به شرطی است. مثلا وجوب نماز نفسی است و به خودی خود مصلحت دارد، اما وضو برای نماز مستحبی واجب نیست، کما این که خود نماز مستحبی هم واجب نیست. اما اگر کسی بخواهد نماز مستحبی بخواند بدون وضو امکان ندارد. بعباره اخری شاید کسی بگوید وضو فی نفسه مصلحت ندارد، مصلحت وضو به اینست که راه را باز میکند تا نماز مستحبی خوانده شود. این همان واجب شرطی است. زیرا واجب نیست آدم وضو بگیرد اما نماز مستحبی بدون وضو نمیشود. (وضو برای نماز مستحبی واجب نیست، اما اگر کسی بخواهد نماز مستحبی بخواند باید وضو بگیرد.)

این آیه شریفه که میفرماید از خبر فاسق تبیین کنید، از این قسم است یعنی واجب شرطی است و این گونه نیست که واجب نفسی باشد (یعنی یکی از واجبات دین این نیست که اگر فاسقی خبری آورد واجب باشد برویم تحقیق کنیم ببینیم راست میگوید یا دروغ میگوید.) این مطلب واضح است اما ما دلیل هم اقامه مینماییم، این دقیقاً شبیه تجسس، تفحص، تحسس[2] و ... است. دلیل واجب شرطی بودن تبین نیز اینست که ما در درجه اول میدانیم که تبین یکی از واجبات دین نیست، زیرا تبین در آیه به صورت امر آمده است و این امر دلالت بر وجوب شرطی مینماید. سیرهی مسلمانان هم همین گونه بوده است. (البته این آیه در مقام تبین از خبر است نه تبین از مخبر.) دلیل این که وجوب ایه شرطی است، تعلیل ایه است. تعلیل آیه میفرماید: ﴿"ان تصیبوا قوماً بجهاله"﴾. ایه میفرماید تبین بکنید تا با کسی برخورد نکنید و بعد پشیمان شوید. حالا اگر کسی نخواهد با کسی برخورد کند و اصلا بخواهد در خانه بنشیند، در مورد چنین شخصی تبین واجب نیست. زیرا تبین برای فرضی است که بخواهیم با کسی برخورد کنیم و اگر آن هدف مذکور در تعلیل آیه تامین است، دیگر تبین لازم نیست.

 

استدلال آخوند به مفهوم شرط در مورد آیه نبأ: با عنایت به مطالبی که ذکر نمودیم، و این که وجوب تبین در مورد خبر است، مرحوم آخوند در کفایه تلاش نموده تا با تمسک به مفهوم شرط به این آیه تمسک کند و حجیت خبر واحد را ثابت کند. با عنایت به اشکالاتی که مرحوم شیخ انصاری فرموده است، آخوند شیوهی بحث را عوض نموده است. شیخ در رسائل فرموده است گاهی شرط در یک قضیهی شرطیه برای بیان تحقق موضوع است و چنین شرطی مفهوم ندارد. (مانند مثال "إن رزقت ولداً فأختنه") بسیاری از فقها و اصولیون مانند شیخ انصاری، این در ذهنشان است که آیه به همین صورت و برای تحقق موضوع است. یعنی اگر فاسق خبر آورد، تحقیق کنید و مفهومش اینست که اگر فاسق خبر نیاورد، سالبه به انتفاء موضوع است. به خاطر این که فرمایش شیخ انصاری پیش نیاید، آخوند این آیه را بدین صورت بحث نموده است که اگر خبری داریم که برای ما آورده شده است، آیه میفرماید اگر آورندهی خبر فاسق بود، تحقیق و تبین کنید و مفهومش اینست که اگر آورندهی خبر فاسق نیست، تحقیق هم نمیخواهد. آخوند اصلا سبک و سیاق آیه را عوض نموده است و در مورد خبر آورده شدهای حرف میزند که اگر آورندهاش فاسق است تحقیق کنید و اگر مخبر عادل بود، دیگر تحقیق لازم نیست. این گونه که آخوند تغییر داده، دیگر اشکال شیخ انصاری که میفرمود شرط در این آیه برای بیان موضوع است وارد نیست. اما این گونه که آخوند فرمود شرط برای حالت و وصف است و برای بیان موضوع نیست. موضوع ما اینست: الخبر الذی جیئ به (یعنی خبری که آورده شده است.) اگر آورندهاش فاسق است تحقیق کن و اگر آورندهاش عادل است، تحقیق هم لازم نیست.

مطلب دیگری که باز در ذهن آخوند است اینست که این آیهی شریفه میفرماید: خبر فاسق را تحقیق کنید، و مفهومش هم اینست که از خبری که آورندهاش فاسق نیست، تحقیق نکنید. این که خبر عادل را تحقیق نکنیم، آیا به این معناست که آن را تحقیق نکنیم و کنار بگذاریم که در این صورت معنایش اینست که خبر عادل از خبر فاسق بدتر است. و قطعا آیه در مقام بیان چنین چیزی نیست. پس باید آیه را این گونه معنی نمود، اگر خبری آورندهاش فاسق بود و میخواستید به این خبر عمل کنید، تحقیق کنید. مفهومش اینست که اگر خبری بود و میخواستید به آن عمل نمایید و آورندهاش هم عادل بود، به آن عمل نمایید و تحقیق هم نمیخواهد. و این همان حجیت خبر واحد است.

 

اشکال به نظر مرحوم آخوند: اشکال خیلی روشن به مرحوم آخوند اینست که این حرفها همهاش درست، اما این فرمایشات شما بود و قرآن این را نمیگوید که اگر خبری داشتید و گویندهاش فاسق بود، بلکه قرآن میفرماید اگر فاسقی خبری آورد.

تا اینجا نتیجه این که از راه مفهوم شرطی که کفایه فرمود، نمیتوانیم حجیت خبر واحد را استفاده نماییم. زیرا آیه این مواردی که آخوند فرمود را نمیگوید.


[1] البته بعد هم بیست و چند اشکال است که آن هم بحث موانع می‌شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo