< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جمع حکم ظاهری و واقعی

 

مقدمه

کلام در باب جمع بین حکم ظاهری و واقعی بود و یکی از اشکالات این بود که اگر شارع ما را به خبر واحد، تعبد کند، جمع بین ضدین و یا جمع بین مثلین و یا جمع بین نقیضین محقق میشود، و اشکال دیگر نیز جمع بین اراده و کراهت پیش میآید.

اشکال اول مانند این که فرض کنیم نماز جمعه واقعا واجب است، اگر شارع مقدس ما را به عمل و تعبد به خبر واحد دعوت کند، ممکن است خبر واحد بگوید نماز جمعه واجب نیست، که در این صورت اجتماع نقیضین محقق میشود که نماز جمعه هم واجب است و هم واجب نیست؛ اگر هم خبر واحد بگوید نماز جمعه حرام است، این اجتماع ضدین خواهد بود؛ اگر هم خبر واحد بگوید نماز جمعه واجب است، این نیز اجتماع مثلین خواهد بود و همهی این موارد محال است.

اشکال دوم نیز این است که امر اراده میخواهد و نهی کراهت میخواهد، اگر نماز جمعه واقعا واجب است، یعنی خداوند اراده نموده است، و اگر خبر واحد بگوید نماز جمعه حرام است، یعنی خداوند کراهت دارد، و این محال است که خداوند هم از چیزی خوشش بیاید و هم کراهت داشته باشد.

 

پاسخ اشکال جمع اراده و کراهت

اگر شخصی طرفدار عرفان و فلسفه باشد، این اشکال راحت جواب داده میشود، زیرا فلاسفه معتقدند خداوند اراده و کراهت ندارد و اراده و کراهت در خداوند، به معنای علم خداوند است.

لیکن از منظر فقه و اصول، این که در روایات آمده است خداوند اراده و کراهت دارد، پاسخ این است که خداوند نسبت به حکم واقعی اراده و یا کراهت دارد، اما حکم واقعی به گونهای است که مطلق است، و حکم ظاهری مقید به عوارض خاص است. خداوند این گونه حکم میکند که نماز جمعه واجب است، یعنی ارادهی خداوند بر نماز جمعه تعلق گرفته است، ولی این گونه نیست که خداوند تحت هر شرایطی بگوید نماز جمعه را میخواهم، زیرا عمل به واقع در هر شرایطی، سبب تنفر مردم از دین میشود، و این موجب عمل به احتیاط در هر صورتی میشود. شارع برای جلوگیری از تنفر مردم از دین میگوید نماز جمعه را میخواهیم تا زمانی که خبر واحدی علیه آن اقامه نشده باشد، یا خبر واحد را میخواهیم تا شما علم داشته باشید، و در فرض عدم علم، نماز جمعه منتفی میشود. بعباره اخری مصلحت حفظ دین و پرهیز از تنفر مردم از دین، از هر چیزی اهمیت بیشتری دارد. زیرا شارع مقدس، اصل دین را بیشتر از نماز میخواهد، اگر ارادهی به نماز با اراده ی به اصل دین تنافی داشت، شارع اصل دین را میخواهد. پس اجتماع اراده و کراهت محقق نمیشود.

 

پاسخ به اشکال اجتماع ضدین یا مثلین یا نقیضین

پاسخ این اشکال این است که اصلا تعریف ضدین یا مثلین و یا نقیضین در احکام صدق نمیکند زیرا در ضدین و مثلین باید ماهیت باشند و احکام اصلا ماهیت ندارند، بلکه احکام اعتباریات ذهنی هستند. بنابراین اشتباه است که کسی قائل شود احکام با هم تضاد دارند، یا مثل و نقیض هستند.

بعباره اخری قانونگذار در مقام جعل قانون گاهی قانون را مطلق جعل میکند، گاهی حدود و ثغور و جزئیات قانون را وضع میکند و این یک امر عقلائی است. شارع نیز گاهی کلیات را وضع میکند، مثلا میگوید نماز جمعه واجب است، اما بر چه کسی واجب است، بر زن یا مرد؟ بر کودک یا بالغ؟ بر عالم و یا جاهل؟ بر کسی که خبر واحد دارد یا ندارد و ....؟ که شارع در این موارد ساکت است. مقید به علم و جهل هم نیست که اشکال تصویب پیش بیاید. سپس در جزئیات میفرماید اگر کسی علم به واقع دارد باید به واقع عمل کند، مانند این که شخص علم دارد خداوند در واقع انجام نماز جمعه را اراده نموده است، چنین شخصی اگر صد روایت نیز بر عدم وجوب نماز جمعه ببیند، میگوید تمام این روایات جعلی است، زیرا به واقع علم دارد. (حجیت امارات برای جایی است که شخص علم به واقع ندارد.) سپس قید میزند اما اگر کسی علم به واقع نداشت و راهی هم به واقع نداشت، به خبر واحد عمل نماید.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo