< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مصلحت سلوکی

 

مقدمه

کلام در باب تعبد به امارهی غیر علمی (تعبد به ظن) بود. این که تعبد به ظن محذوراتی دارد و از جملهی این محذورات، تفویت مصلحت و یا القاء در مفسده است. مرحوم نائینی فرموده است: اشکالاتی که در اینجا است، برخی اشکالات ملاکی[1] و برخی اشکالات خطابی[2] است. امام خمینی نیز فرموده است: برخی از اشکالات ملاکی است، برخی اشکالاتی خطابی است، برخی اشکالات مربوط به مقدمات خطاب و برخی مربوط به آثار خطاب است. ثمرهای بر این بحث بار نیست، اما کلیت این است که حق با امام خمینی است.

 

تقریر محل اشکال

آن چه که اهمیت دارد این است که اگر شارع بگوید به امارات غیر علمی (مانند خبر واحد) عمل نمایید، اولین اشکالی که پیش میآید این است که تفویت مصلحت و یا القاء در مفسده پیش میآید که قبیح است. مثلا اگر شارع بفرماید به خبر واحد عمل کنید، برخی مواقع، واقعاً نماز جمعه واجب است، اما خبر واحد، حکم به عدم وجوب نماز جمعه میکند. یعنی خبر واحد ما را به خلاف واقع میرساند و مصلحت نماز جمعه از ما فوت میشود. گاهی نیز یک چیزی حرام استف اما خبر واحد میگوید واجب است، ما نیز آن را انجام میدهیم و در مفسده قرار میگیریم.

 

نظر شیخ انصاری در حل مشکل

شیخ در رسائل در مورد این اشکال، این گونه فرموده است که ما معتقد به مصلحت سلوکی هستیم، یعنی نفس عمل کردن به خبر واحد، مصلحت دارد. و مصلحت آن نیز به اندازهای است که مصلحت واقع را جبران میکند.

 

اشکال امام خمینی به نظر شیخ انصاری

امام خمینی به شیخ انصاری اشکال نموده است که اولا این وجدانی است که عمل کردن به خبر واحد هیچ مصلحتی ندارد. زیرا خبر واحد طریق است و طریقیت طریق یک امر عقلائی است. شارع نیز تنها طریق عقلاء را امضا نموده است. به عنوان مثال وقتی شخصی از دیگری آدرس نانوایی را میپرسد و آن هم آدرس اشتباهی میدهد، در اینجا شخص به هیچ جایی نمیرسد و هیچ نفعی نیز نمیبرد.

بر فرض هم که مصلحت باشد، و حرف شیخ درست باشد فرض کنید که به خبر واحدی که مبتنی بر عدم وجوب نماز جمعه عمل نمودید، و بعد از خواندن نماز ظهر فهمیدید نماز جمعه واجب نیست، طبق نظر شیخ باید قائل شویم دیگر خواندن نماز جمعه واجب نیست، زیرا مصلحت سلوکی جبران آن را نمود. اما اتفاق نظر وجود دارد که در چنین فرضی، خواندن نماز جمعه واجب خواهد بود.

 

نظر امام خمینی(ره) در حل مشکل

خود امام خمینی بعد از اشکال به شیخ راه حلی را ذکر مینماید و آن هم این که: تفویت مصلحت هیچ اشکالی ندارد، زیرا مصلحت و یا ثواب، یک تفضل الهی است مانند این که وقتی شخص نماز میخواند، چیزی از خدا طلبکار نمیشود، بلکه خدا اگر صلاح بداند تفضل میکند و چیزی میدهد و اگر هم صلاح نداند که هیچ. یعنی در ثواب کسی استحقاق ندارد، و تماماً تفضل خدا است. ممکن است خداوند کاری را به بنده امر کند و در مقابل ثوابی ندهد.

اما در مورد القاء در مفسده باید بگوییم، مفسده یا اخروی است و یا دنیوی. مفسدهی اخروی یعنی این که شخص در قیامت مواخذه و عقاب شود، که این معلوم است که وجود ندارد. زیرا کسی که به خبر واحد عمل میکند، مواخذه نخواهد شد، زیرا نسبت به حکم واقعی جاهل بودیم و به حکم ظاهری عمل نمودیم. اما در مورد مفسدهی دنیوی، مثلا اگر شخصی در غذا کشمش بریزد، و کشمش در غذا جوش بیاید، آیا این حلال است یا حرام است؟ یک خبر واحد حکم نموده که اگر کشمش جوش بیاید حلال است و ما آن را بخوریم بعد کشف شود این روایت اشتباه بوده و حکم این کشمش حرمت باشد و خوردن آن حرام بوده است. در این جا روایت ما را در مفسده انداخته است. امام خمینی در این مورد میفرماید ما معتقدیم احکام تابع مصالح و مفاسد نیست، یعنی این گونه نیست که ما بگوییم شراب و یا کشمشی که جوشیده است، مفسده دارد، بلکه ما میگوییم این موارد مفسده ندارد و القاء در مفسده نشده است. (امام خمینی اصل مفسده را انکار میکند.)

 

اشکال استاد عابدی به امام خمینی

ما معتقدیم تمام مطالب نقل شده از امام خمینی قابل خدشه است. امام خمینی بر خلاف نظر خودش در همه جا معتقد شده است که احکام تابع مصالح و مفاسد نیست، ما نیز همیشه بیان نمودیم احکام تابع مصالح و مفاسد نیست، بلکه احکام تابع اوامر و نواهی شارع است. (مثلا گاهی یک چیزی مصلحت دارد، اما خداوند آن را نهی میکند و گاهی یک چیزی مفسده دارد، اما خداوند امر به انجام آن میدهد باید آن را انجام داد مانند "فاقتلوا انفسکم" زیرا هیچ مفسدهای بزرگتر از کشتن خود نیست)

اما اشکالی که امام به شیخ کردند نیز وارد نیست و فرمایش شیخ درست است. زیرا بحث شیخ این است که عمل به خبر واحد مصلحت دارد یا ندارد. اما امام خمینی بحث را برد روی طریق عقلایی؛ و جواب امام خمینی این است که، شیخ در مورد روایات حرف میزند. روایات یعنی شما حرف اهل بیت(علیه السلام) را گوش کنید، و اگر کسی حرف اهل بیت(علیه السلام) را در فرض تقیهی ایشان نیز گوش کند، این گوش کردن و التفات به فرمایش اهل بیت(علیه السلام) به خودی خود مصلحت دارد. (یعنی درست است انجام این کار مفسده دارد، اما چون امام صادق(علیه السلام) فرموده است، این اطاعت از امام صادق(علیه السلام) مصلحت دارد.)


[1] . اشکالات ملاکی:. یعنی اشکال مربوط به ملاک حکم مانند مصلحت و مفسده، و یا اراده و کراهت است
[2] . اشکالات خطابی:. یعنی جمع شدن بین ضدین و یا جمع شدن بین مثلین، اشکال خطابی است

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo