< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قطع قطاع

 

مقدمه

از دیگر مباحث مرتبط با قطع، مطرح میشود، این است که در حجیت قطع تفاوتی نمیکند که قطع بر چه کسی و از چه راهی حاصل بشود. یک مطلب این که در اشخاص تفاوت پیدا نمیکند، بنابراین قطع قطاع حجت است.

 

حجیت قطع قطاع

قطاع یعنی چه؟ به انسان کثیر القطع قطاع گفته میشود. علت این کثیر القطع بودن یا زیرک بودن است و یا این که شخص خیلی خوب حدس میزند و حدسش همیشه مطابق واقع است. قطاع به چنین معنایی از کمالات است و قطعش حجت است. چنین شخصی ارتباطات و ملازمات را خوب میفهمد و چنین شخصی محل بحث نیز نیست.

اما گاهی قطاع، شخصی است خوش باور که از چیزهایی قطع پیدا میکند که نوع مردم از این چیزها به قطع نمیرسند؛ قطاع به این معنی، محل بحث ما است. آیا این گونه افراد وقتی قطع پیدا میکنند، قطع آنها حجت است یا خیر؟ روشن است که قطاع واقع را میبیند و احتمال خلاف نمیدهد؛ و همانگونه که نمیتوان از قطع نهی کرد یا بگوییم قطع حجت نیست (چون مستلزم تناقض است) قطع قطاع هم حجت است و قابل نهی نیست. فرقی هم نمیکند این قطع از چه راهی حاصل شده باشد، و به هر وسیلهای هم باشد حجت است.

فقط آن چیزی که مهم است این است که وقتی میگوییم قطع قطاع حجت است، در باب قطع طریقی است. اما اگر قطع موضوعی بود، شارع میتواند بگوید اگر قطع از کدام راه یا برای چه شخصی، حاصل شود حجت است و بالعکس. به عنوان مثال، شارع میفرماید سراغ تفسیر به رأی در قرآن نروید، حالا اگر کسی سراغ تفسیر به رأی رفت و از همین طریق هم به حکم شرعی، قطع پیدا کرد. این قطع از راهی حاصل شده که شرع از ورود به آن منع کرده بود. یا در باب حدود، اگر خود قاضی از راهی به علم برسد، حجت نیست، اما اگر از طریق شهادت شهود بود، حد جاری کن. در این دو فرض قطع شخص، محل اعتبار و توجه نیست. همچنین قطع از راه ابوحنیفه، قیاس، خواب، ممارست با کتاب صحیح مسلم، رمل و جفر، چشم برزخی، قائف و ..... چنین حکمی دارند. زیرا این یقینها موضوعی هستند، یعنی شارع میفرماید اگر قطع شما از فلان راه حاصل شد معتبر است و در غیر این صورت محل اعتبار نیست و حجیت ندارد.

 

قطع از مقدمات عقلیمطلب بعدی این است که قطع از هر راهی حاصل بشود، بعباره اخری اخباریین قبول ندارند هر قطعی از هر راهی حاصل بشود حجت است. یکی از اصلی ترین اختلافات مرحوم شیخ و مرحوم آخوند در رسائل و کفایه نیز اینست که:

شیخ میفرماید اخباری ها معتقدند قطعی که از غیر طریق کتاب و سنت حاصل بشود حجت نیست، بعباره دیگر اخباریها صغری را قبول دارند، در کبری اشکال دارند، یعنب اخباریها میگویند قطع گاهی از راه کتاب و سنت حاصل میشود، گاهی از راه غیر کتاب و سنت (مانند دلیل عقلی)؛ اما قطعی که از راه غیر کتاب و سنت حاصل شده است، حجت نیست، یعنی اشکال کبروی دارند. (شیخ انصاری میفرماید: اخباریها معتقدند انسان از راه فلسفه و عقل به یقین میرسد، اما این یقین معتبر نیست.)

 

مرحوم آخوند در کفایه معتقد است اشکال اخباریها صغروی است. یعنی اخباریها معتقدند قطع از غیر طریق کتاب و سنت حاصل نمیشود. اما اگر از غیر این طریق، قطعی حاصل شد، معتبر است. (آخوند خراسانی میفرماید: اخباریها معتقدند انسان از راه فلسفه و عقل به یقین نمیرسد، اما اگر جایی انسان به وسیلهی دلیل عقلی به یقین رسید، این یقین معتبر است.)

 

این تفاوت نظر مرحوم شیخ و مرحوم آخوند است. حال بحث ما در این است که آیا از مقدمات عقلی، یقین حاصل میشود یا خیر؟ و اگر حاصل میشود حجت است یا حجت نیست؟

اولاً این که اخباریها مختلف هستند. برخی افراطی[1] و برخی معتدل[2] هستند. برخی هم که اصلا فیسلوف و اهل دلیل عقلی هستند.[3] البته به این دسته بندی دو گروه دیگر را نیز میشود اضافه کرد، یکی عدهای که به تازهگی ایجاد شدهاند و به "مکتب تفکیک" مشهور هستند، این گروه معتقدند ما اخباری نیستیم، بلکه اخبارگرا هستیم که ما معتقدیم ایشان بازی با کلمات میکنند، وگرنه ایشان نیز اخباری هستند. یکی نیز گروه شیخیه هستند.

 


[1] . مانند ملا امین استرآبادی (صاحب کتاب فوائد المدنیه)، سید نعمت الله جزایری و ....
[2] . مانند علامه‌ی مجلسی (صاحب بحار الانوار)، شیخ حر عاملی (صاحب وسائل الشیعه) و ....
[3] . مانند فیض کاشانی، میرداماد و.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo