< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استحقاق عذاب متجری

 

مقدمهبحث در این بود که تجری عنوان تَمَرُّد در برابر خداوند را دارا می باشد و همین تَمَرُّد ملاک معصیت و موجب استحقاق عقاب است. بعباره اخری تجری یک عنوان اولی دارد (مانند خوردن فلان مایع (که خوردن آن مایع فی نفسه مباح است) مثلا خوردن آب و یا خوردن چایی و امثالهما) و یک عنوان ثانوی ( مانند تَمَرُّد در برابر خداوند) که این عنوان ثانوی حرام است.

 

اشکال آیت الله خوئی(ره) و پاسخ به آن

ایشان میفرماید: تجری حرام نیست، این عدم حرمت هم به این دلیل است که تجری در برابر انقیاد است، هر چه را برای تجری گفتیم باید عکس آن را برای انقیاد بپذیریم؛ هر کس قائل شود تجری یک نوع معصیت و حرام است، در نتیجه باید قائل شود انقیاد نیز اطاعت است. در حالی که هیچکس این را نمیپذیرد زیرا اجماع داریم اگر کسی عملی را به صورت انقیاد انجام داد بعد کشف شد که این عمل واجب نبوده است، این عمل باطل است و مجزی نیست. مانند این که کسی یقین نماید وقت نماز شده است و نماز را اقامه کند، سپس معلوم می شود در غیر وقت نماز خوانده است، اجماع می فرماید نماز خارج وقت باطل است و مجزی نیست. پس حال که انقیاد اطاعت نیست و مجزی به حساب نمیآید، در نتیجه عکس آن نیز در معصیت صدق میکند و تجری نیز معصیت و حرام نیست.

پاسخ این فرمایش نیز این است که چند اشکال به این نظر وارد است:

اولین اشکال این است که کلام در باب ثواب و عقاب است و بحث دربارهی اجزاء و عدم الإجزاء نیست. کسی که نماز قبل الوقت میخواند یک بحث در این باب است که ثواب برده است یا خیر، یک بحث در باب مجزی بودن و عدم آن است. در باب اجزا اجماع داریم که اطاعت اوامر ظاهریه مجزی نیستند، مگر در مواردی که دلیل خاص داشته باشیم. فلذا بحث بطلان نماز کسی که قبل الوقت نماز میخواند از باب مسئله عدم الاجزا در احکام ظاهری است. بحث تجری و اقیاد ارتباطی به اجزا و عدم اجزا ندارد، و هیچ اشکالی ندارد بگوییم نماز قبل الوقت، اگر مستند به یقین شخص باشد، مستحق ثواب است.

اشکال دوم این است که آیت الله خویی فرمودند: در باب تجری میشود گفت عدم عقاب به دلیل امر غیر اختیاری اشکالی ندارد، آن که محل اشکال است، عقاب به خاطر امر غیر اختیاری قبیح است. (مانند این که شارع مقدم در قیامت بگوید هر که سیاه پوست است به جهنم برود، این قبیح است، زیرا سیاه پوست و سفید پوست بودن، خارج از اختیار انسان است.) عقاب به دلیل امر غیر اختیاری قبیح است، اما عقاب نکردن به دلیل کار غیراختیاری (مانند این که خداوند در قیامت بگوید هر کس که غیبت کرده، اگر سیاه پوست است بخشیده می شود، اما اگر سفید پوست است مواخذه می شود و به جهنم برود؛) قبیح نخواهد بود. در مانحن فیه اگر کسی واقعا شراب خورد و یکی هم چایی را به تصور این که شراب است خورد. هر دو یقین دارند این شراب است و آن را خوردهاند. آیت الله خویی میفرماید شارب خمر مواخذه می شود و به جهنم می رود و دلیل آن هم روشن است، اما آن یک نفر که یقینش اشتباه بود و چایی خورده، جهنم نمی رود، زیرا اشتباه بودن یقین یک امر غیراختیاری است، و خداوند اگر او را به دلیل امر غیراختیاری عقاب نماید قبیح است، اما اگر او را به دلیل امر غیراختیاری عقاب نکند هیچ قبحی ندارد، فلذا بین معصیت و تجری تفاوت است، معصیت عقاب دارد و تجری عقاب ندارد. جواب این هم این است که ما هم قبول داریم عدم عقاب برای امر غیراختیاری قبیح نیست، اما این که بگوییم تجری کننده استحقاق عقاب ندارد، قبیح است. بحث ما در مورد تجری در مورد استحقاق عقاب است و در مورد فعلیت عقاب نیست.

نتیجتاً این که تجری عین معصیت حقیقتاً عقاب دارد، همانگونه که انقیاد عین اطاعت حقیقتاً ثواب دارد. (البته مجزی نخواهد بود.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo