< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ثمره بحث مقدمه واجب

مقـدمـه : در کفایه بحثی تحت عنوان تذنیب دارد که در آن از ثمره مقدمه واجب بحث شده که آیا مقدمه واجب ثمره عملی دارد یا خیر؟

بحث ثمره علمی دارد و اگر هم نداشت مباحثی که در مقدمه واجب مطرح شد، آثار علمی بسیار خوبی دارد.

 

ثمره بحث در کفایه : در کفایه در ثمرات بحث مقدمه واجب آمده است:

برخی اصولیون گفتهاند ثمره یک مسئله اصولی آن است که نتیجهاش در کبرای قیاس استنباط قرار بگیرد. مثلا ما بحث میکنیم مقدمه واجب، واجب است؛ نتیجه اش این میشود که یک کبرا درست میکنیم و میگوییم هذه الوضو مقدمه للصلوه و هر مقدمه واجب هم واجب است، پس وضو واجب است. یعنی در اینجا نتیجه بحث مقدمه واجب، کبرای قیاس استباط شد.

برخی اصولیون اشکال کرده و فرمودهاند این نتیجه ثمرهای ندارد. چه ما بگوییم مقدمه واجب هست و چه بگوییم واجب نیست، نتیجه هر دو یکی است. در موارد دیگر وقتی گفته میشود چیزی واجب است باید انجام دهیم و اگر هم واجب نباشد لازم نیست انجام دهیم. اما در ما نحن فیه چه واجب باشد و چه واجب نباشد، ما باید انجام دهیم.

ممکن است کسی بگوید مقدمه واجب اگر واجب نباشد، یعنی شرع نگفته، ولی عقل میگوید باید انجام دهی. یعنی واجب نیست ولی انجامش ضرورت دارد.

فلذا این ثمره اهمیت زیادی ندارد.

 

ثمره دیگری که در کفایه ذکر شده است، این که در نذر ظاهر میشود و این فایدهای ندارد زیرا این ثمره مسئله اصولی نمیشود.

 

ثمره دیگر در قصد قربت ظاهر میشود که آن هم جوابش اینست که مقدمه واجب، حتی اگر واجب باشد، قصد قربت نمیخواهد زیرا چیزی که واجب غیری است، توصلی است و توصلی قصد قربت نمیخواهد.

 

یک ثمره مهم که برای مقدمه واجب در کفایه ذکر شده این که اگر یک ذی المقدمه واجب داشته باشیم و این ذی المقدمه، چند مقدمه داشته باشد و فرض کنیم ترک این ذی المقدمه گناه صغیره است. اگر کسی یک ذی المقدمه را ترک کرد، این یک گناه صغیره میشود، مقدمه دیگر را ترک میکند، این هم یک گناه صغیره است و تکرار گناه صغیره، میشود گناه کبیره. اما اگر کسی بگوید مقدمه واجب، واجب نیست، اگر مقدمات ترک شود و ذی المقدمه هم ترک شود، این گناه صغیره است.

توضیح این که برخی گناهان صغیره و برخی کبیره هستند. گناهان کبیره تقریبا معلوم هستند ولی گناهان صغیره مشخص نیست و جایز هم نیست کسی در این باره کتاب بنویسید یا منبر برود، زیرا شمردن گناه صغیره، خودش گناه کبیره است، زیرا صغیر شمردن گناهان، کبیره است. مطلب دیگر این که به برخی راهها، گناهان صغیره، کبیره میشوند، مانند اصرار بر صغیره، یا این که کسی گناه صغیره را در حالی که خشنود است انجام دهد این سبب کبیره شدن صغیره میشود. دیگر این که کسی گناه صغیره را صغیره بشمارد.

اصرار بر صغیره، صغیره را کبیره میکند. اصرار چند معنا دارد، یکی این که همان گناه را مجدد انجام دهد. معنای دیگر اصرار اینست که چند گناه متفاوت صغیره انجام دهد. یا این که بعد از ارتکاب صغیره، استغفار نکند. گاهی معنای اصرار اینست که در دفعات مختلف گناه انجام دهد، گاهی معنای اصرار اینست که یک دفعه چند گناه انجام دهد. همهی اینها معنای اصراری است که صغیره را به کبیره تبدیل میکند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo