< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع: تعلق قید واجب مشروط به اراده

مقـدمـه: کلام در باب واجب مشروط بود. چند نکتهی دیگر را هم بیان مینماییم.

 

قول ثالث: در واجب مشروط بحث در این بود که قید به هیئت بر میگردد یا ببه ماده بر میگردد؟ ممکنست کسی بگوید برگشت قید یا شرط، به ارادهی متکلم است و به هیچ یک از ماده و هیئت بر نمیگردد.هر قید یا شرطی، فرضی برای موضوع است و چون فرض موضوع است، مربوط به قضیه حقیقیه میشود. وقتی میگوید: ان جائک زید فاکرمه، یعنی در فرض آمدن زید، روی این فرض من مولا ارادهای به اکرام زید دارم. یعنی ارادهی اکرام که این اراده معلق بر قید و شرط است.

 

صفت نفسانی بودن اراده: این هم اشکال ندارد که کسی تصور کند اراده یا شوق از صفات نفسانی است؛ در این صورت دلایلی که شیخ و آخوند آوردهاند هم دلیل و هم جواب هر دو کنار میروند زیرا اینها در فرض مصلحت داشتن است در حالی که اراده صفت نفسانی است و صفت نفسانی مااند شوق و علاقه و قصد و ... مصلحت و مفسده ندارند و مصلحت و مفسده برای فعل خارجی است. استدلال شیخ و جواب آخوند در فرض اینست که ما فعلی را در خارج ملاحظه کنیم و بعد ببنیم این فعل مصلحت یا مفسده دارد. اما وقتی بگوییم اراده صفت نفسانی است، دیگر فعل نیست پس مصلحت و مفسده ندارد.

 

نتیجه گیری: نتیجه این که اگر همین سبک متعارف کفایه را بحث کنیم حق با آخوند و مشهور است و قید و شرط به هیئت بر میگردد. اما احتمال وجود دارد که بگوییم در تمام واجبات مشروط، قید نه ماده و نه به هیئت بر میگردد. بلکه به ارادهی شخص بر میگردد. و این که اراده شخص هم با شوق متفاوت است یا همان است، داخل در بحث اوامر میشود.

از آن چه ذکر شد فهمیده میشود بازگشت همهی قیود و شرایط در باب تکلیف به نوعی به قضیهی حقیقیه بر میگردد. قضیه حقیقیه هم به فرض موضوع مرتبط است. یعنی هر وقت موضوع را فرض کردیم حکمی بر آن بار میشود. شرطها یا قیود به موضوع بر میگردند. طبق این معنا قید دیگر نه به هیئت بر میگردد و نه به ماده بر میگردد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo