< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه داخلی و خارجی

مقـدمـه: کلام در این باب بود که بحث مقدمهی واجب زیر مجموعهی کدام یک از علوم است.

 

فقهی یا اصولی بودن مقدمهی واجب: در این که آیا "مقدمهی واجب" اصولی است یا جزو مقدمات بحث فقه است، با توجه به این که ملاک و ضابطهی مسئلهی اصولی این بود که بتواند در فقه به عنوان دلیل مطرح شود (الدلیل فی الفقه) پس مقدمهی واجب یک مسئلهی اصول فقهی است.

بعباره اخری هر چیزی که نتیجهی آن، استنباط باشد، اصولی میشود و هر چیزی که تطبیق قاعدهای بر مورد باشد، فقهی میشود. فلذا مقدمهی واجب، یک بحث اصولی است.

 

تقسیم مقدمهی واجب: این بحث را مرحوم آخوند در کفایه مطرح نموده و مقدمهی واجب را به مقدمهی داخلی و مقدمهی خارجی تقسیم میکند. این بحث در واقع شرح و تفسیر یک شعر منظومهی سبزواری است. مرحوم سبزواری در شعری فرموده است:

"و الحصة الكلي مقيدا يجيء تقيّد جزء و قيد خارجي."[1] و[2]

و مرحوم آخوند این را توضیح میدهد.

این بحث که حصه یعنی چی؟ جزء یعنی چی؟ شرط یعنی چی؟ چه فرقی است بین رکوع و وضو، که یکی را جزء میدانیم و دیگری را شرط میدانیم. محل بحث همینجاست.

مقدمه از جهت قید و تقید، سه گونه است؛

     گاهی یک مقدمه هم قید است و هم تقید است.

     گاهی در یک مقدمه نه قید و نه تقید دخالت ندارند.

     گاهی در یک مقدمه قید دخالت ندارد ولی تقید دخالت دارد.

مثلا به نماز، یک حصهی کلی گفته میشود. حصه یعنی یک فردی که مقید به یک هیئت یا شکلی باشد. یعنی یک ارتباطی باشد. ارتباط هم چند گونه است. مثلا فردی که وضو میگیرد خارج از نماز است و نماز نمیخواند، اما وقتی نماز میخواند، این فرد صلاه یک ارتباطی با طهارت وضو دارد. یعنی این گونه نیست که یک وضو بخواهیم و یک نماز و ارتباطی هم با هم نداشته باشند. یک وضویی میخواهیم که نماز نیست ولی یک نمازی میخواهیم که مربوط به وضو است. این مربوط بودن را تقید میگوییم. یا مثلا وقتی میگوییم رکوع باید در نماز باشد، یعنی درست است که خم شدن جزء نماز است، اما این خم شدنی که بعد از قیام و قبل از سجود است وگرنه اگر این خم شدن بین دو سجده باشد مطلوب نیست و نماز هم باطل است.

فلذا این گونه نیست که در نماز این چند جزء کنار هم باشد، بلکه ربط اینها هم ملاک است و به این ربط، تقید میگوییم.

صورت اول که قید و تقید هر دو خالت دارند، یعنی رکوع جزء نماز است و امر به نماز، امر به رکوع هم است و این معنای قید بودن است. و تقید هم دارد یعنی این رکوعی که بدین صورت است که باید یکی باشد و جای مخصوص هم در نماز دارد و با قبل و بعد هم گره خورده است. و به این جزء نماز، مقدمهی داخلی گفته میشود. مقدمهی داخلی یعنی هم قید و هم تقید داخل در امر هستند و امر به نماز، امر به قید و تقید هم هست.

صورت دوم هم که قید و تقید در آن دخالت ندارد، مثلا این که کسی بخواهد نماز بخواند بایستی در جایی ایستاده باشد و در هوا نمیتوان نماز خواند. اما اگر کسی میتوانست در بین زمین و آسمان نماز بخواند درست بود. این ایستادن روی زمین، نه جزء نماز است و نه شرط نماز است. در این جا گفته میشود این "کون علی الارض" نه جزء است و نه شرط است و نه تقیدش دخالت دارد. یعنی نماز مقید به "کون علی الارض" یست. مثلا کسی میخواهد حج برود باید گذرنامه و بلیط هواپیما هم بگیرد، اما این موارد جزء حج نیست. اگر کسی بتواند با طی الارض حج نماید هم صحیح است. چنین مقدمهای نه قید و نه تقید در واجب ندارد.

صورت سوم هم جایی است که قید خارج از مأموربه است اما تقیدش داخل در مأموربه است. مثل وضو یا غسل یا استقبال، یا طهارت لباس و یا طهارت بدن، یا ستر عورت. مثلا ستر عورت نماز نیست، اما نماز به این ارتباط دارد. قید خارج از نماز است، اما آن چه خداوند میخواهد صلاه مع الطهارت است و این تقید است و این مع الطهاره بودن جزء نماز است.


[1] . دروس شرح منظومه حکیم متاله حاج ملا هادی سبزواری، ص168.
[2] . «قيد»يعنى ماهيت و«الحصة»مبتدا و«الكلى»خبر آن است.بنابراين، بين حصه و كلى و بين حصه و مفهوم وجود، تفاوت تفاوت چندانى نيست، زيرا حصه، همان مفهوم كلى است و تنها تقيد به قیدی به آن اضافه شده است و تقید نیز که استقلال ندارد. تقید مثل اضافه ایت. تار و پود اضافه، وابسته به مضاف و مضاف الیه و تار و پود تقید وابسته به قید و مقید است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo