< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایات امتثال مجدد

مقـدمـه: بحث در مورد اجزاء بود و بیان شد که آخوند معتقد است امتثال هر امری، مجزی از آن امر است. اما آیا تبدیل امتثال یا امتثال بعد از امتثال جایز و صحیح است یا خیر؟ آخوند فرمود این جایز است و برای حل مشکل فرمود اطاعت یک امر، علت تامه سقوط امر نیست، بلکه مقتضی سقوط امر است.

 

مستند روایی: دلیل آخوند روایاتی است که داریم. سه گونه روایت وجود دارد؛

     دستهی اول برخی روایات در باب کسوف و نماز آیات است که اگر نماز آیات خواندید و دیدید هنوز کسوف برطرف نشده است، مجدد نماز آیات را بخوانید.

     دستهی دوم روایاتی است که میفرماید اگر نماز خود را فرادا خواندید، و بعد نماز جماعت برپا شد، دوباره به جماعت بخوانید.

     دستهی سوم روایاتی است که میفرماید اگر نماز عصر خود را خواندید، بعد دیدید اهل سنت نماز عصر خود را به جماعت میخوانند با آنها نماز خود را اعاده کنید.

 

بررسی روایات: روایت اول: "مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ صَلَاةُ الْكُسُوفِ‌ إِذَا فَرَغْتَ‌ قَبْلَ أَنْ يَنْجَلِيَ فَأَعِد."[1]

اگر از نماز کسوف، قبل از این که کسوف تمام شود، فارغ شدید، نماز را اعاده کنید.

بررسی سندی: روایت صحیحه است. سابق بر این معاویه بن عمار را بحث نمودیم که ساباطی است یا خیر و گفتیم ایشان عادل است.

بررسی دلالی: در روایات کلمهی کسوف و خسوف، یک معنی دارد. مراد آخوند اینست که این روایت دلالت بر جواز امتثال بعد از امتثال دارد. اما صاحب وسایل در ذیل این روایت آورده است که اصلا برخی گفتهاند واجب است نماز آیات را دوباره بخواند، زیرا "فَأعِد" امر است. اما اشکالش اینست که روایتهایی داریم که میفرماید این کار واجب نیست و مشخص میشود که اعاده مستحب است. فارغ از این که حاشیهی صاحب وسائل درست است یا غلط، اما این فهمیده میشود که امر داریم بر اعادهی نماز، حال یا این امر وجوبی است یا استحبابی. در این صورت این از بحث ما خارج است، زیرا بحث ما اینست که یک امر داریم و آن را اطاعت نمودیم، حال میخواهیم ببینیم این امر ساقط شد یا خیر. و بحث در این نیست که یک امری داریم و آن را اطاعت کردیم، حال یک امر دیگر بیاید و آن امر یا وجوب است یا استحباب. از حاشیه صاحب وسائل استفاده میشود که در اینجا مراد تکرار امر است، در حالی که بحث ما در وحدت امر و تکرار مأمورٌبه است، فلذا این روایات مفید فایده نیست.

 

روایت دوم: "مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي الصَّلَاةَ وَحْدَهُ ثُمَ‌ يَجِدُ جَمَاعَةً قَالَ يُصَلِّي مَعَهُمْ وَ يَجْعَلُهَا الْفَرِيضَةَ إِنْ شَاءَ."[2]

شخصی نمازش را فرادا خواند، سپس جماعتی پیدا کرد و با آنها نماز بخواند و اگر دلش خواست بگوید نماز واجبم همین است.

بررسی دلالی: معنای روایت اینست که کسی نمازش را فرادا بخواند و بعد نمازش را با سنیها اعاده کند. این که روایت میفرماید "یصلی معهم" ظاهرش یعنی صلاه مع اهل سنت است (دون الشیعه) و این دلیل نمیشود که اگر کسی نمازش را خواند، بعد که جماعت دید اعاده کند، بلکه میگوید اگر دیدی اهل سنت آمدند با آنها نمازت را اعاده کن.

 

روایت سوم: "وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ‌ يَدْخُلَ‌ مَعَهُمْ‌ فِي‌ صَلَاتِهِمْ‌ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً بَلْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَنْوِيَهَا وَ إِنْ كَانَ قَدْ صَلَّى فَإِنَّ لَهُ صَلَاةً أُخْرَى."[3]

سزاوار نیست انسانی با اهل سنت داخل شود ولی نیت نماز نداشته باشد. بلکه سزاوار است نیت نماز کند، حتی اگر نمازش را خوانده باشد، این یک نماز دیگر برایش حساب میشود.

بررسی دلالی: درست است که اسمی از شیعه و سنی نبرده است و صاحب وسائل نیز تصور نموده است که مراد نماز با شیعیان است، اما ظاهر این که میفرماید با آنها بایستید و نیت نماز نکنید، مراد نماز با اهل سنت است.

 

روایت چهارم: "قَالَ: وَ قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ ع أُصَلِّي‌ فِي‌ أَهْلِي‌ ثُمَّ أَخْرُجُ‌ إِلَى الْمَسْجِدِ فَيُقَدِّمُونِّي فَقَالَ تَقَدَّمْ لَا عَلَيْكَ وَ صَلِّ بِهِمْ."[4]

من در خانه نمازم را میخوانم، سپس به مسجد میروم و در آنجا مرا امام جماعت قرار میدهند. امام(علیه السلام) فرمودند اشکالی ندارد برای آنها نماز بخوان.

بررسی دلالی: این روایت هم مراد اینست که اهل سنت این شخص را امام جماعت قرار میدهند.

 

نتیجه گیری

پس احتمالا هیچ یک از این روایات در مورد این نیست که کسی نمازش را فرادا خواند، بعد اگر جماعت شیعه برقرار شد باز به جماعت بخواند، ظاهراً چنین مطلبی از این روایات استفاده نمیشود. تنها از این روایات استفاده میشود اگر کسی نمازش را فرادا خوانده است، بعد اگر جماعت اهل سنت تشکیل شد، با آنها بخواند. در این فرض دیگر ربطی به بحث ما ندارد. بحث ما در این بود که یک امر داریم، بعد بخواهیم دوباره همان را اطاعت کنیم. اما این روایات در مورد این است که شخص امر اول که به نماز بود را اطاعت کرد، بعد یک امر دوم دارد که به تقیه (هم خوفی و هم مداراتی) است که اگر رعایت کند، ثواب هم میبرد. فلذا ما دلیلی نداریم کسی که نمازش را فرادا خوانده است، مجدد به جماعت بخواند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo