< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: صحیح و اعم

 

مقدمه

دلیل آخری که در جلسه قبل در قول اعمیها مطرح نمودیم، مربوط به نذر ترک صلاه در مکان مکروه بود، مثلا کسی نذر میکند در حمام نماز نخواند، که آیا چنین نذری صحیح است و یا باطل است، یا از وجودش، عدم آن لازم میآید یا خیر؟

اولاً فقها گفتهاند نذر در عبادات مکروه (مانند نذر تلاوت قرآن در ایام حیض)، به معنی اقل ثواباً است (یعنی معنایش این نیست که بهتر است انجام نشود، بلکه ثواب کمتری دارد). و اگر واقعا معنایش بدین صورت باشد، فرض کنیم شخصی میخواهد در منزل نماز بخواند، شخصی میخواهد در مسجد نماز بخواند، شخصی هم میخواهد در مسجدالحرام نماز بخواند و .... نماز در مسجدالحرام ثوابش صدهزار برابر است، و ثواب نماز در حرم حضرت امیر دویست هزار برابر است. حال که ثواب نماز مسجد محله، نسبت به مسجد الحرام کمتر است، آیا اسم این نماز را میتوان اقل ثواباً گذاشت و نتیجتاً قائل شویم این نماز عبادتی مکروه است؟

مشکلی که این جا وجود دارد، وارد شدن این مطلب در باب اجتماع امر و نهی است، در باب اجتماع امر و نهی، هر عبادتی که نهی به خود آن عبادت بخورد، اصلا آن عبادت باطل است، و فرقی هم بین نهی تنزیهی و تحریمی وجود ندارد. پس چارهای نداریم جز این که این گونه بگوییم که:

اولاً گاهی نهی به ذات عبادت میخورد (مثلا شارع میگوید این عبادت را انجام نده، مانند سجده در دار غصبی)، و گاهی نهی به اعراض و لوازم عبادت میخورد. (مثلا وقتی شارع از نماز در حمام میکند، شارع از نماز نهی نکرده، اما از مکان نماز نهی کرده است). حال اگر کسی نذر کند در حمام نماز نخواند، در این جا خود عبادت مکروه نیست، بلکه یکی از لوازم عبادت مکروه است.

نتیجهی این مطالب این است که اگر کسی نذر کرد، نماز شب بخواند، حال باید نماز را به نیت واجب بخواند یا به نیت استحباب؟ باید به نیت استحباب بخواند، و در مورد نذر، وجوب به نفس اجابت نذر میخورد. نذر میگوید وفای به نذر واجب است، و نمیگوید آن عمل واجب است.

بنابراین فرقی نمیکند ما صحیحی باشیم یا اعمی باشیم، اگر کسی نذر کرد در حمام نماز نخواند، نمیگوید نذر میکنم رکوع و سجود انجام ندهم، بلکه نذر میکند نماز کامل را انجام ندهد. و این مشکل، مشترک الورود است.

بنابراین نه ادلهی اعمی تمام است و نه دلیل صحیحی. اما حق این است که باید صحیحی شویم، زیرا اعمیها جامع ندارند. (نه این که اعمیها دلیل ندارند، یا صحیحیها دلیل دارند.) هر کس توانست جامع برای اعم پیدا کند، خود به خود قول اعم ثابت میشود، ما نیز چون نتوانستیم، جامع برای اعم پیدا کنیم، صحیحی میشویم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo