< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حقیقت شرعیه و متشرعه

 

مقدمه

بحث حقیقت شرعیه و حقیقت متشرعه، از مباحث سابقه دار علم اصول فقه است. نظرات برخی اصولیون که مرتبط به بحث ما است، را مرور مینماییم؛

مرحوم میرزا حبیب الله رشتی در کتاب بدایع فرموده است: بحث حقیقت شرعیه، بحث تعارض حقیقت لغویه با حقیقت شرعیه است.

مرحوم آخوند خراسانی در کفایه به صورت خلاصه در مورد حقیقت شرعیه فرموده است: اگر وضع به وسیلهی استعمال صحیح باشد. (یعنی استعمـال خـودِ وضع باشد.) یا اگر کسـی بگوید همانگونه که با قول میتوان چیزی را وضع کرد، با فعل هم میتوان وضع کرد، به طور یقین حقیقت شرعیه داریم.

مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی فرموده است: برخی اصولیون برای اثبات حقیقت شرعیه، یک دلیل خطابی[1] را مطرح نمودهاند. آن هم این که در هر علمی، اصطلاحاتی مخصوص آن علم وجود دارد، شارع مقدس نیز مانند بقیهی عقلا، برای خود اصطلاحاتی دارد. یعنی حقیقت شرعیه وجود دارد.

 

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مواردی را وضع نمودهاند، علی الخصوص کلماتی که استعمال بیشتری دارد، و بیشتر مورد استفادهی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است مانند وضو، صوم، صلاه، غسل، حج و ... این نمونه کلمات حتما وضع به معنای حقیقت شرعی دارند. و به نظر ما تمام دوازده امام(علیهم السلام) از منظر شارع بودن، هیچ تفاوتی با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ندارند، فلذا کلامی که امام(علیه السلام) در یک معنا به کار میبرد حقیقت شرعی[2] است. (در مقابل حقیقت متشرعه[3] ) اهل سنت تنها کلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را حقیقت شرعی و کلام صحابه و تابعین و امثالهما را حقیقت متشرعه میدانند.

 

بررسی یک اشکال عقلی

برخی یک اشکال عقلی به فرمایش مرحوم آخوند که در کفایه که فرموده است: "گاهی خودِ استعمال، وضع است." مطرح نمودهاند که خلاصهی آن چنین است؛

اشکال: فرمایش آخوند در کفایه، جمع بین لحاظ آلی و استقلالی است و جمع بین لحاظ آلی و استقلالی محال است. زمانی که انسان میخواهد کلامی را وضع نماید، باید توجه استقلالی به لفظ داشته باشد، زمانی هم که میخواهد کلمه را در یک معنا استعمال نماید، لفظ فانی در معنا است و نباید به لفظ توجه داشته باشد.

 

پاسخ: بحث معانی بیان و فصاحت و بلاغت، بهترین شاهد است بر این که لفظ، فانی در معنا نیست. و این گونه نیست که متکلم در مقام استعمال، لفظ را نمیبیند. شخصی که حرف میزند و مقید است درست حرف بزند، یعنی به لفظ توجه دارد، مانند این که شخصی حرف میزند در میان کلام میگوید این لفظ را اشتباه گفتم و درستش این بود، این مبین این است که در مقام استعمال، به صورت آلی نیز لفظ را لحاظ نموده است. پس این که قائل شویم لفظ فانی در معنا است و جمع آلی و استقلالی محال است، نظر درستی نیست.

 

ثمره بحث

از قدیم معروف بوده است که اگر کسی حقیقت شرعیه را قبول داشته باشد، احادیثی که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) صادر شده است را بایستی بر معنای شرعی حمل نماید، و اگر کسی قائل باشد حقیقت شرعیه نداریم و فقط حقیقت متشرعه داریم، احادیثی که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است را در صورت عدم وجود قرینه، باید بر معنای لغوی حمل نماید. اما احادیثی که از ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده است، باید بر معنای شرعی حمل شود (چون اینها متشرع است.)

برخی از اصولیون مانند صاحب فصول نیز گفتهاند در بحث حقیقت شرعیه هیچ ثمرهای متصور نیست، زیرا ما یا حدیث از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) با سند صحیح نداریم، یا اگر هم داریم احادیثی است که ائمه معصومین(علیهم السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل نمودهاند؛ بنابراین وقتی ائمه معصومین(علیهم السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) حدیثی نقل نماید، در همان معنای شرعی به کار برده است. فلذا بحث حقیقت شرعیه بی ثمره است.

 


[1] . دلیل خطابی در حقیقت دلیل نیست، حرف هایی است که خوب است اما دلیل نیست.
[2] . حقیقت شرعی: شارع کلامی را در یک معنا وضع نماید.
[3] . حقیقت متشرعه: مردم و متشرعین کلامی را در یک معنا وضع نمایند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo