< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

98/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله حرمت نماز جمعه در غیبت

 

مقـدمـه: تا اینجا بیان نمودیم نماز جمعه واجب است ولی وجوب تعیینی ندارد، بلکه وجوب تخییری است. دو نفر از فقهای شیعه فرمودهاند نماز جمعه در زمان غیبت حرام است و مشروع نیست. چند نفر هم فرمودهاند نماز جمعه واجب تعیینی است و هر کسی باید نماز جمعه اقامه کند و بخواند.

 

ادلهی قائلین به حرمـت نماز جمعه در زمان غیبت و نقد آن: ابن ادریس حلی صاحب سرائر و سلار در کتاب مراسم فرمودهاند نماز جمعه در زمان غیبت حرام است. دلایلی که آوردهاند نیز بدین شرح است که ابتدا این دو بزرگوار لازم نبوده دلیلی بیاورند. زیرا نماز جمعه عبادت است و باید دلیلی بر وجوب آن باشد و همین که دلیلی نباشد یعنی آن عمل حرام است زیرا چیزی که امر ندارد مشروع نیست. (و قائلین به وجوب نماز جمعه باید دلیل بیاورند.)

اما با این وجود، این دو بزرگوار استدلال نمودهاند که اجماع داریم نماز جمعه در عصر غیبت مشروع نیست و حرام است.

البته این اجماع اعتبار ندارد، هم مدرکی است و هم غیر این دو نفر مخالفی یافت نشد که ادعای اجماع را بتوان پذیرفت فلذا اجماع در این مسئله دلیل نمیشود.

دلایل دیگری که ابن ادریس بر حرمت نماز جمعه بیان نموده است عبارتست از سیره، مسئله حفظ نظام و روایات.

سیره بدین صورت استدلال شده است که سیره پیامبر اکرم و معصومین بر این بوده که هر گاه امام جمعه تعیین میکردند نماز جمعه اقامه میشد و هرگاه امام جمعهای تعیین نمیشد، کسی نماز جمعه اقامه نمیکرد. سیرهی اهل بیت(علیهم السلام) بر نصب امام جمعه بود و اگر هم بر نصب نبود، بر اذن بود. و چون در زمان غیبت نصب و اذن امکان ندارد، نماز جمعه حرام است.

پاسخ به این استدلال، اینست که چنین سیرهای یا متعلق به پیامبر اکرم است یا امیرالمومنین و یا باقی معصومین (علیهم صلوات الله اجمعین) است. در مورد پیامبر اکرم(ص) ما چیزی نمیدانیم ایشان چگونه نماز جمعه را در جامعه اداره میکرده است، فقط میدانیم ایشان در مدینه اقامه نماز میکرده است. پیامبر هم کسی را به عنوان امام جمعه نصب نکرد که بگوییم ایشان کسی را نصب میفرمودهاند. در زمان حضرت علی، این صحیح است که ایشان افرادی را برای استانداری یا قضاوت نصب میفرمودند و این افراد نماز جمعه میخواندند و غیر این اشخاص کسی نماز جمعه نمیخواند، اما این معلوم نیست که این اشخاص را حضرت بر امامت جمعه تعیین کردهاند یا این که او را به عنوان رییس نصب نموده و در ذهن مردم ایسنت که هر کس رییس است باید نماز جمعه بخواند و ما چنین موردی نداشتهایم که حضرت کسی را به عنوان امام جمعه تعیین نموده باشد. شاید این گونه باشد که هر کس ریاستی دارد میتواند نماز جمعه بخواند و از این فهمیده نمیشود شرط نماز جمعه، نصب است. در مورد باقی معصومین هم هیچ اخباری به ما نرسیده ایشان کسی را نصب فرموده باشند، حداکثر این که به افرادی اذن نماز دادهاند. فلذا سیره دلیل نمیشود که نماز جمعه حرام باشد.

دلیل دیگر، مسئله حفظ نظام بود. افرادی مانند ابن ادریس معتقدند که شارع مقدس هرگز کاری نمیکند که بین مردم اختلاف ایجاد شود و جان مردم در خطر قرار بگیرد، حفظ نظام به اینست که جامعه آرامش داشته باشد. این فقها معتقدند ما میدانیم اگر نماز جمعه آزاد گذاشته شود، هر کس میخواهد امام جمعه شود و بین مردم اختلاف میافتد و ممکن است خون مردم در این اختلافات ریخته شود و مطمئنا شارع کاری نمیکند بین مردم اختلاف ایجاد شود، فلذا شارع باید امام جمعه را نصب کند و هر کس هم نصب نشود حق خواندن نماز جمعه ندارد. نتیجه این که نماز جمعه در زمان غیبت حرام است.

جواب این استدلال هم بدین صورتست که درست است حفظ نظام واجب است، اما وقتی بین دو نفر در امامت جمعه دعوا میشود آیا به خاطر اجازه شارع در اقامه نماز جمعه است یا این که علت اختلاف اینست که سر موقعیت و شهرت و رفاهی که ممکن است به سبب امام جمعهای برای شخص حاصل شود دعوا درست میشود؟ موارد نزاع بخاطر این نیست که کسی را شارع تعیین نموده یا خیر، بلکه دعوا برای مقام است، ثانیاً این که شارع برای رفع اختلاف، مواردی چون درس اخلاق و جلسه روضه و ... تجویز نموده است و اگر کسی این موارد را رعایت کند، آن اختلاف حاصل نمیشود.

دلیل دیگر هم روایات است. مرحوم ابن ادریس به برخی روایات استدلال نموده که این روایات دلالت بر این دارند که نماز جمعه در عصر غیبت مشروع نیست. روایات از این قبیل است که مثلا هر جا نماز جمعه میخوانند مردم تا دو فرسخی باید در نماز شرکت کنند و کسانی که دورتر هستند، نماز ظهر بخوانند. ابن ادریس میفرماید اولاً معلوم است مراد این روایات مسافر نیست، بلکه مراد روستاییانی است که بیش از دو فرسخ فاصله دارد؛ معنای روایات اینست که مشروعیت نماز جمعه به دو فرسخ و کمتر است و کسی که از دو فرسخ دورتر است نماز جمعه ندارد، یعنی نماز جمعه عبادت است و مشروع نیست.

جواب این استدلاه اینست که در نماز جمعه باید بین اقامه نماز جمعه و حضور نماز جمعه فرض گذاشت. این روایات، اشاره به حضور دارد. این روایات نمیخواهد بگوید چه کسی اقامه کند و چه کسی اقامه نکند، بلکه میخواهد بفرماید چه کسی برود و چه کسی نرود. یعنی این روایات نمیخواهد بفرماید کسی که راهش دور است حرام است نماز را اقامه کند، بلکه میخواهد بفرماید کسی که دور است واجب نیست شرکت کند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo