< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

1402/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بررسی فقهی قانون تجارت/ورشکستگی شرکتها /مسائلی پیرامون افلاس شرکت‌ها

 

مسائلی پیرامون افلاس شرکت‌ها

مصادیقی از حقوق متزاحم در باب صلات

اگر امر بین ظرف طلا و نقره و ظرف غصبی دایر باشد؛ برخی گفته‌اند ظرف طلا و نقره بر ظرف غصبی مقدم است. اگر حق‌الناس را مقدم بدانیم، باید ظرف طلا و نقره استفاده کند ولی اگر حق‌الله را مقدم بدانیم باید از ظرف غصبی استفاده کند. دراین‌باره دلیل شرعی نداریم.

در ترتیب بین نمازهای قضا و نمازهای یومیه کدام‌یک مقدم است؟ مثلاً نماز صبح قضا شده است و هنگام ظهر است؛ آیا باید ابتدا قضای صبح را بخواند یا ابتدا نماز ظهر را؟ ابن حزم صاحب المحلی (که مذهب مالکی داشته است و از جهاتی نظریات او در فقه ما اهمیت دارد زیرا مانند شیعه قیاس، استحسان و سد ضرایع را قبول ندارد) گفته است: نماز قضا ندارد، زیرا آیه شریفه می‌فرماید: إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا. (نساء/103) یعنی نماز زمان خاص دارد و در غیر آن زمان، نماز نیست. ابن حزم گفته است: نماز زمان خاص دارد و اگر قبل از وقت بخواند، باطل است و پس از وقت هم همان‌طور است و باطل است لذا نماز قضا ندارد. ایشان بااینکه منکر قیاس است ولی در اینجا قیاس کرده است. ولی بقیه اهل سنت مانند شیعه می‌گویند نماز قضا صحیح است.

در تزاحم بین نماز قضا و نماز ادا، نماز ادا مقدم است ولی عده زیادی مثل صاحب عروه فتوا داده‌اند که اول نماز قضا خوانده شود سپس نماز ادا. این ترجیح به دلیل استحسان است و بهتر است بری الذمه شود سپس نماز ادا را بخواند.

اگر امر بین سه لباس دایر باشد: نجس، ابریشم و غیر مأکول اللحم و می‌خواهد نماز بخواند؛ احتمال دارد که بین این سه لباس، لباس نجس مقدم باشد؛ زیرا ابریشم ذاتاً برای مرد ممنوع است و غیر مأکول اللحم ذاتاً ممنوع است اما نجاست امر عارضی است و امر ذاتی بر امر عرضی مقدم است.

در دوران امر بین ایستاده نمازخواندن و ترک رکوع و سجود با نشسته خواندن نماز و انجام دادن رکوع و سجود؛ یک احتمال این است که مخیر است و ظاهراً چنین فتوایی نیز هست. ولکن احتمال دارد که بگوییم ایستاده و ترک رکوع و سجود مقدم است؛ چون اگر کسی قدرت بر یک‌رکعت ایستاده خواندن دارد، رکعت اول را باید ایستاده بخواند. کسی که از ابتدای نماز می‌داند یا ایستاده و ترک رکوع و سجود را قدرت دارد یا نشسته و انجام رکوع و سجود، ابتدا نماز را ایستاده بخواند تا رسید به رکوع و سجود، نشسته انجام بدهد، چون در هنگام قیام هنوز عاجز نشده است.

احتمال دیگر آن است که نشسته خواندن مقدم است چون اهمیت رکوع و سجود بیشتر است لذا بهتر است نشسته بخواند و قیام بدون رکوع و سجود را ترک کند.

در تزاحم ائمه جماعت زمانی که به خاطر آخرت باشد نه به خاطر دنیا؛ دلیل شرعی نداریم و تقدم سید و اسن و افقه و اعلم به تجوید و اورع دلیلی ندارد. بله راتب دلیل دارد و راتب و غیر راتب تزاحم ندارند و صاحب بیت بودن هم مثل راتب بودن است. نیز اگر کسی سن بیشتر را به معنای اقدم بودن در اسلام بداند، دلیل دارد مثل آیه: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ. (واقعه/11) حتی در کتاب‌های فقهی گفته‌اند: افقه مقدم است سپس قرشی سپس اسن سپس اور این‌ها دلیل ندارند چه برسد به ترتیب. هیچ‌یک از این موارد مرجح نیستند.

ممکن است کسی بگوید در باب تزاحم، ترجیح وجوبی و ترجیح استحبابی یا افضلیت داریم. آنچه در باب تزاحم مرجح دارد بر آنچه تزاحم ندارد، مقدم است وجوبا، مثل ترجیح نماز با لباس نجس به خون بر نماز با لباس نجس به بول. آیا در مانحن فیه می‌توان گفت ترجیح استحبابی با ترجیح به اولویت داریم؟ آیا ادله تسامح در ادله سنن می‌گوید در مستحبات دقت نکنید؟ امام خمینی و آیت‌الله مرعشی می‌فرمایند: تسامح در همه سنن صحیح نیست و مستحب هم باید مثل واجب سند قطعی و صحیح داشته است؛ اما اولی دلیل صحیح و قطعی نمی‌خواهد. مثلاً مستحب است نماز ظهر جمعه با صدای بلند خوانده شود و بهتر است که با صدای آهسته خوانده شود. یا در نماز استقساء در بیابان خوانده شد و در مسجد خوانده نشود. ثواب نماز در مسجد بیشتر است ولی اولی آن است که در بیابان باشد.

در مورد تزاحم ائمه جماعات مرجح و اولویت نداریم و تخیر است.

بلند کردن دیوار مسجد و ساخت منار و محراب، خوب نیست و حدیث داریم که امام زمان پس از ظهور، آن‌ها را خراب می‌کنند. این مسئله مثل شهادت به ولایت است که چون جزء اذان و اقامه نیست برخی آن را نمی‌گویند و برخی آن را می‌گویند. آیت‌الله حکیم در مستمسک می‌فرماید: بااینکه شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام جزء اذان و اقامه نیست، اما از شعائر دین است و باید مقدم شود. صحیح آن است که در اذان و اقامه شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام مستقلاً گفته شود ولی یک‌بار نه دو بار. دلیل داریم که هرگاه شهادت به توحید و نبوت بود باید شهادت به ولایت باشد و این دلیل بر یک‌بار گفتن است نه دو بار و دفعه دوم را رجاءً بگوید.

اینکه شیخ صدوق می‌گوید: غلات (لعنهم الله) شهادت به ولایت را در اذان و اقامه اضافه کردند، مرادش این نیست که نباید شهادت به ولایت در اذان و اقامه باشد. تنوخی در نشوار المحاضره (که معاصر شیخ صدوق است) می‌گوید در قم دیدم که پس از اشهد ان علیا ولی‌الله کلام زشتی را اضافه می‌کنند. صدوق این کلام زشت را که تنوخی نقل کرده است اراده کرده است ولی آن را نمی‌گوید.

در مورد مناره و محراب هم همین‌طور است که این‌ها امروزه از شعائر دین هستند و باید حفظ شوند و مرجح هستند.

اگر نماز جمعه و نماز آیات تزاحم داشتند؛ روایات فرموده‌اند: نماز جمعه حق است. اگر خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد، چون صاحب الوقت، نماز جمعه است، پس مقدم است. بین خطبه و نماز جمعه نباید فاصله شود. با توجه به این نکته اگر اول وقت نماز آیات خوانده شود بعد نماز جمعه، نماز جمعه باطل است. بله اگر قبل از اذان ظهر، نماز آیات را شروع کرد و در وسط نماز آیات، اذان گفته شد، می‌تواند نماز آیات را رها کند، سپس نماز جمعه را بخواند و پس از نماز جمعه نماز آیات را ادامه بدهد و صحیح هم همین است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo