« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1403/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه نقد و بررسی اجماع لطفی

موضوع: ادامه نقد و بررسی اجماع لطفی

بیان شد اصولیّون، اجماع لطفی را از جهات مختلفی مورد نقد قرار داده اند. نقد اوّل یعنی نقد محقّق نائینی «رحمة الله علیه» و نقد دوّم یعنی نقد اوّل شهید صدر «رحمة الله علیه» بیان گردید. در ادامه به بیان نقد سوّم یعنی نقد دوّم شهید صدر «رحمة الله علیه» خواهیم پرداخت.

نقد سوّم: نقد دوّم شهید صدر «رحمة الله علیه»

شهید صدر «رحمة الله علیه» می فرمایند[1] : «در لطفی که ادّعا می شود وجوب آن بر خداوند، مقتضی ابراز حقیقت در صورت اجماع بر خلاف واقع و در نتیجه مقتضی حجّیّت اجماع می باشد، دو احتمال وجود دارد که هیچ یک صحیح نمی باشد: اوّل آنکه مراد از این لطف، لطف نسبت به برخی از فقهاء به القاء خلاف در میان فقهاء باشد و دوّم اینکه مراد از این لطف، لطف نسبت به همه فقهاء باشد به این صورت که دلیل اثبات حکم واقعی را در دسترس همه فقهاء قرار دهد به گونه ای که هر کس بیش از مقداری که برای اجتهاد لازم است، فحص نماید، بتواند علم به آن پیدا کند.

أمّا احتمال اوّل صحیح نیست، زیرا معیار و ملاک وجوب لطف بر خداوند متعال، عبودیّت عباد و احتیاج آنها به لطف معبود برای هدایت آنها می باشد و این عبودیّت و احتیاج، در تمامی مکلّفین وجود داشته و مقتضی آن است که لطف معبود، شامل حال همه مکلّفین شود، نه صرفاً برخی از مکلّفین، زیرا لطف نسبت به برخی از مکلّفین و رفع احتیاج آنها نسبت به هدایت به واقع، نمی تواند احتیاج سایر مکلّفین به هدایت به واقع را رفع نماید.

و أمّا احتمال دوّم صحیح نیست، زیرا در بسیاری از موارد یقین داریم حتّی اگر تلاش بیشتری در فحص ادلّه نماییم، به نتیجه ای بیش از آنچه مقتضای اصل یا قاعده در مسأله می باشد نخواهیم رسید و اینطور نیست که اگر شارع مقدّس، بر خلاف قواعد، دلیل حکم واقعی خود را نصب نموده باشد، با تلاش بیشتر بتوانیم به آن دسترسی پیدا کنیم.

بنا بر این اجماع لطفی نمی تواند به عنوان دلیلی بر حجّیّت اجماع، مطرح گردیده و کاشف از مطابقت مُجمَعٌ علیه با واقع قرار داده شود».

 


[1] - ایشان در بحوث فی علم الاصول، تقریرات عبد الساتر، جلد 9، صفحه 424 در مقام بیان اشکال دوّم خود بر استدلال به اجماع لطفی برای اثبات حجّیّت اجماع می فرمایند: «و الخلاصة هي أنّ هذا اللّطف المزبور في إبراز الحقيقة، إمّا أن يُدّعى أنّه لطف لازم من قبل الله تعالى بالنسبة إلى كلّ الفقهاء، أو إلى بعضهم بأن يرشد خمسةً منهم إلى الحقيقة مثلًا و هذا يكفي في إنجاز المهمّة العقليّة على الله سبحانه و تعالى.امّا الثاني من هذين الشقّين فغريب في نفسه كبرويّاً، فإنّ ميزان ترقّب اللّطف منه تعالى هو العبوديّة و الحاجة إلى هذا اللّطف و هذه الحاجة في الجميع على حدٍّ واحد، فكيف يختصّ ببعضهم؟ إذ لا يكفي إشباع حاجة البعض في سدّ حاجة غيرهم.و أمّا الأوّل بأن يفترض أنّ طريق الحقيقة مفتوح للجميع بحيث يمكن لكلّ فقيه أن يصل إلى الحقيقة، غاية الأمر أنّه يحتاج إلى بذل جهد أكثر من اللّازم في مقام الاستنباط فيما إذا كان في مقام الاكتفاء بإجراء الأصول و القواعد العامّة، فدعوى الجزم ببطلان هذه الدعوى حينئذٍ لا يكون مجازفة، فإنّنا في كثير من الموارد نقطع بعدم تغيّر النتيجة التي كانت مقتضى الأصل أو القاعدة، و مهما بذلنا من وسع و جهد».
logo