1403/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه مقام دوّم: گستره و شرایط حجّیّت یا وجوب عمل به خبر واحد ثقه
موضوع: ادامه مقام دوّم: گستره و شرایط حجّیّت یا وجوب عمل به خبر واحد ثقه
بیان شد در این مقام لازم است به چند پرسش اساسی پاسخ داده شود. پاسخ از پرسش اول و پرسش دوّم بیان گردید. در ادامه به بیان پاسخ از پرسش سوّم خواهیم پرداخت.
پاسخ از پرسش سوّم
پرسش سوّم این بود که آیا خبر ثقه ای که بناء عقلاء دلالت بر حجّیّت و دلیل عقل دلالت بر وجوب عمل به آن دارد، خصوص خبر ثقه حسّی و یا قریب به حسّ می باشد که برای آن در خارج، مُخبِری وجود داشته و عرفاً به عنوان خبر شناخته می شوند یا اختصاصی به خبر حسّی نداشته و شامل خبر حدسی برخواسته از نظر و اجتهاد مُجتهد مثل اجماع منقول به خبر واحد نیز می گردد؟
تحقیق مطلب آن است که نهایت چیزی که ادلّه حجّیّت خبر واحد بر آن دلالت دارند، حجّیّت اخبار حسّیّه است یعنی خبری که بدون دخالت نظر و اجتهاد، مستقیماً مطلبی را از شارع نقل می نماید، چه دلیل بر حجّیّت خبر واحد، ادلّه نقلیّه ای مثل آیه نبأ باشد و چه بناء عقلاء، چون اگر دلیل حجّیّت خبر واحد، مثل آیه نبأ باشد، خبر مبتنی بر نظر، اجتهاد و حدس، فتوی بوده و نبأ بر آن صادق نمی باشد؛ و اگر دلیل حجّیّت خبر واحد، بناء عقلاء باشد، بناء عقلاء، دلیل لبّی بوده و اطلاق ندارد تا به اطلاق خود شامل خبر مبتنی بر نظر، اجتهاد و حدس بشود، بلکه قدر متیقَّن از بناء عقلاء، خصوص اخبار حسّیّه خواهد بود.
ثمرات فقهی مسأله
حجّیّت یا عدم حجّیّت اخبار حدسیّه، ثمرات فقهی مهمّی دارد که در ادامه به برخی از این ثمرات اشاره می شود.
ثمره اوّل: عدم حجّیّت فتوای یک مجتهد برای مجتهد دیگر
بر اساس قول به اختصاص حجّیّت به اخبار حسّیّه، ادلّه حجّیّت خبر واحد ثقه شامل فتوای مجتهد نشده و لذا فتوای یک مجتهد برای مجتهد دیگر حجّت نمی باشد، امّا بر اساس قول به تعمیم حجّیّت نسبت به اخبار حدسیّه، فتوای یک مجتهد عادل برای سایر مجتهدین حجّت بوده و می تواند مبنای فتوای ایشان قرار گیرد؛ اگرچه حجّیّت فتوای مجتهد برای مقلّدین خود از باب وجوب رجوع جاهل به عالم، بوده و مبتنی بر قول به تعمیم حجّیّت خبر واحد ثقه نسبت به اخبار حدسیّه نمی باشد.