« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1404/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله سوم/أحكام المواقيت /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/أحكام المواقيت /مسئله سوم

(مسألة 3): لايجوز تأخير الإحرام عن الميقات، فلايجوز لمن أراد الحجّ أو العمرة أو دخول مكّة؛ أن يجاوز الميقات اختياراً بلا إحرام، بل الأحوط عدم التجاوز عن محاذاة الميقات- أيضاً- وإن كان أمامه ميقات آخر، فلو لم يحرم منه وجب العود إليه، بل الأحوط العود وإن كان أمامه ميقات آخر. وأمّا إذا لم يرد النسك ولا دخول مكّة- بأن كان له شغل خارج مكّة وإن كان في الحرم- فلايجب الإحرام.[1]

فرع دوم از فروعی که در ذیل مسئله سوم مطرح می‌شود، در خصوص این است که اگر شخصی که باید از میقات محرم شود، به هر دلیلی احرام خود را به تأخیر انداخت و از میقات بدون احرام تجاوز کرد، و از طرفی در مسیری که برای رفتن به مکه طی می‌کند، میقات دیگری قرار گرفته باشد؛ مثلاً شخصی می‌خواهد از مدینه به مکه برود. قاعده این است که موظف است از مسجد شجره محرم شود و از مسجد شجره بدون احرام عبور نکند، ولی فرض این است که از مسجد شجره محرم نمی‌شود و از آن میقات عبور می‌کند، در حالی که در مسیر او جُحفه ـ که یکی از مواقیت پنج‌گانه است ـ قرار دارد.

 

در این فرض، حکم این شخص چیست؟ آیا می‌تواند اقدام به احرام از الجحفه بنماید و لازم نیست به میقات مسجد شجره برگردد؟ و از طرفی آیا می‌توان گفت چون در مسیر او میقات دیگری قرار گرفته است، عبورش از مسجد شجره بدون احرام جایز است و اشکالی ندارد؟ یا خیر، در هر صورت حتی اگر در مسیرش میقات دیگری باشد، چنانچه بتواند، باید به همان میقات قبلی برگردد و از همان‌جا محرم شود، و عبور او از میقات اول بدون احرام نیز جایز نیست؟

 

در حقیقت، در اینجا دو نکته مورد بحث است.

 

نکته اول این است که آیا احرام این شخص از میقات بعدی، با وجود اینکه می‌توانست از میقات اول یعنی مسجد شجره محرم شود، احرام صحیحی است یا نه؟ در این خصوص مشهور معتقدند که این شخص حق ندارد احرام خود را از میقات اول، یعنی مسجد شجره، به تأخیر بیندازد مگر اینکه ضرورت اقتضا کند؛ مثلاً مریض باشد، ضعف داشته باشد یا عذر شرعی دیگری داشته باشد که نتواند از مسجد شجره محرم شود. در این صورت، طبعاً می‌تواند از جُحفه محرم شود. بنابراین، اگر بتواند به مسجد شجره برگردد، حتماً باید دوباره به همان میقات، یعنی مسجد شجره، برگردد و از آن‌جا محرم شود.

 

از نظر حکم تکلیفی نیز، با توجه به اطلاق روایاتی که دلالت بر نهی از گذر از میقات اول داشت، می‌توان استفاده کرد که تجاوز از میقات اول بدون احرام جایز نیست، چه در مسیر او میقات دیگری برای انجام احرام وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد.

 

فرع سوم در این مسئله آن است که: اول، بحث از حکم وضعی بود و دوم، بحث از حکم تکلیفی. اکنون به عنوان نکته‌ای دیگر ـ که در حقیقت فرع سوم است ـ بحث در جایی است که شخص می‌خواهد از میقاتی عبور کند بدون اینکه در آن میقات محرم شود، و در مسیر او میقات دیگری نیست، ولی محاذات با میقات وجود دارد؛ یعنی یا در سمت راست او یا در سمت چپ او، پس از طی چند کیلومتر، یکی از مواقیت قرار می‌گیرد.

 

در اینجا نیز دو نکته مورد بحث است. نکته اول این است که آیا همان‌طور که گذشتن از خود میقات بدون احرام جایز نیست، و تکلیفاً حرام است، گذشتن از محاذات میقات نیز بدون احرام جایز نیست یا خیر؟

 

عرض می‌کنیم: در پاسخ به این مسئله حضرت امام می‌فرمایند: بل الأحوط عدم التجاوز عن محاذاة الميقات- أيضاً- یعنی حتی از محاذات هم نباید بدون احرام عبور کند. اما آنچه به نظر می‌رسد این است که با توجه به روایاتی که در این خصوص وارد شده، ما با دو طایفه از روایات مواجه هستیم:

 

طایفه اول، روایاتی است که می‌فرماید شخص حق عبور از میقات بدون احرام را ندارد. این طایفه نهایت چیزی که دلالت می‌کند این است که گذر از خود میقات جایز نیست، اما نسبت به محاذات ساکت است؛ لذا دلیلی که ثابت کند گذشتن از محاذات همانند گذشتن از خود میقات بدون احرام جایز نیست، در دست نداریم.

 

طایفه دوم، روایاتی است که می‌فرماید احرام از محاذات میقات جایز است و مشهور نیز به آن ملتزم شده‌اند. این طایفه نهایت چیزی که دلالت می‌کند، جواز و صحت وضعی احرام از محاذات میقات است. در حقیقت شارع مقدس به مکلف این فرصت را داده است که اگر به هر دلیلی از خود میقات محرم نشد، بتواند از محاذات محرم شود. اما اینکه عبور از محاذات بدون احرام جایز نیست، از این روایات استفاده نمی‌شود.

 

بنابراین، از نظر تکلیفی نمی‌توان ملتزم شد که همان‌گونه که عبور از خود میقات بدون احرام جایز نیست و ارتکاب آن گناه محسوب می‌شود، عبور از محاذات نیز بدون احرام حرام باشد؛ هرچند احتیاط اقتضا دارد که انسان از محاذات نیز بدون احرام عبور نکند.

 

نکته دوم در این فرع، مربوط به حکم وضعی احرام از محاذات است. در این خصوص عرض می‌کنیم که لاشک و لا ریب در صحت احرام از محاذات میقات وجود دارد، به دلیل برخی از روایاتی که در گذشته مورد اشاره قرار گرفت، مانند روایت «فإن کانت الشجرة و البیداء ستة أمیال منها»، و روایات دیگری که در این باب وارد شده است.

 

فرع چهارم این است که اگر کسی از میقات محرم نشد، آیا بعد از گذشتن از میقات، در صورتی که فرصت کافی برای بازگشت و محرم شدن از همان میقات را دارد، واجب است برگردد یا خیر؟ حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه در اینجا احتیاط می‌کنند و احتیاط وجوبی را مطرح می‌فرمایند که این شخص، هرچند در روبه‌روی او میقات دیگری از مواقیت باشد، باید به همان میقات اول برگردد و از آن‌جا محرم شود.

 

در مقابل، سید یزدی رضوان‌الله تعالی علیه می‌فرماید اگر میقات دیگری در مسیر او وجود دارد، لازم نیست دوباره به میقات گذشته برگردد و از آن‌جا محرم شود، بلکه کافی است از همان میقات دیگر ـ مثلاً جُحفه ـ محرم شود. البته احتیاط استحبابی در نظر سید یزدی این است که برگردد.

 

پس دو مبنا شکل می‌گیرد:

یک مبنا این است که حتماً باید برگردد و احرام از میقات مقابل کفایت نمی‌کند، که نظر حضرت امام است.

مبنای دوم این است که احرام از همان میقات دومِ روبه‌رو کافی است و نهایتاً یک گناه انجام داده است، که نظر سید یزدی است.

 

به نظر می‌رسد فرمایش سید یزدی أقرب به مقتضای روایات باشد؛ زیرا آنچه در روایات وارد شده، نهی از گذشتن از میقات است و این نهی، نهی تکلیفی است. ما نمی‌توانیم از این نهی تکلیفی، عدم جواز وضعی احرام از میقات دیگر را استفاده کنیم. بلکه اطلاق روایاتی که می‌فرماید اهل هر مکانی از میقات خودشان، یا «من مرّ علیه» ـ کسانی که از میقات عبور می‌کنند ـ باید محرم شوند، بر کسی که از مسجد شجره عبور کرده و به جُحفه رسیده نیز صادق است. بنابراین احرام از میقات روبه‌رو صحیح است و از جهت حکم وضعی هیچ اشکالی ندارد.

 

این نیز مربوط به فرع آخر از مسئله سوم بود.

 

اما همه این مطالب در صورتی است که شخص بتواند برگردد و فرصت کافی برای بازگشت به میقات قبلی و احرام از آن داشته باشد. حال اگر کسی احرام از مسجد شجره را به تأخیر انداخت و رفت، اما فرصت بازگشت به مسجد شجره را نداشت؛ یعنی اگر برگردد، دیگر نمی‌تواند به اعمال حج برسد، در این صورت تکلیف چنین شخصی چیست؟ این بحث را ان‌شاءالله به جلسه شنبه واگذار می‌کنیم.

 

الحمدلله، اللهم صلّ علی محمد و آل محمد.


logo