1404/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
جواز تقدیم احرام بر میقات که در روایات مطرح شده است، اختصاص به خوف از فوت عمره رجبیه دارد، با.../أحكام المواقيت /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/أحكام المواقيت /جواز تقدیم احرام بر میقات که در روایات مطرح شده است، اختصاص به خوف از فوت عمره رجبیه دارد، با...
ثانيهما: إذا أراد إدراك عمرة رجب وخشي فوتها إن أخّر الإحرام إلى الميقات، فيجوز أن يحرم قبل الميقات، وتحسب له عمرة رجب وإن أتى ببقيّة الأعمال في شعبان،[1]
بعد از اینکه دلیل جواز احرام قبل از میقات را برای کسانی که خوف فوت عمره رجبیه را در صورت احرام از میقات دارند مطرح کردیم، بیان شد که چند فرع در ذیل این بحث قابل طرح است.
فرع اول این است که آیا جواز تقدیم احرام بر میقات که در روایات مطرح شده است، اختصاص به خوف از فوت عمره رجبیه دارد، یا اینکه چنانچه فرد خوف فوت عمره سایر ماهها را هم داشته باشد، میتواند مقدم بر میقات اقدام به احرام نماید تا بتواند عمره آن ماه را درک کند؟
عرض کردیم که دو روایت برای اثبات جواز تقدیم مطرح شده است:
یکی، موثقه اسحاق بن عمار که در متن آن سخن از عمره رجبیه بود؛[2]
و روایت دوم، صحیحه معاویة بن عمار [3] بود که اطلاق داشت و در متن آن تعبیر إِلَّا أَنْ يَخَافَ فَوْتَ الشَّهْرِ فِي الْعُمْرَةِ. آمده بود.[4]
در این خصوص، همانطوری که اشاره شد، اکثر اصحاب امامیه این مسئله را اختصاص به عمره رجبیه دادهاند. وجه این تخصیص، اولاً میتواند جمع بین این دو روایت باشد؛ بدین معنا که صحیحه معاویة بن عمار مطلق است و موثقه اسحاق بن عمار مقید، و راه جمع بین این دو آن است که اطلاق صحیحه معاویة بن عمار به وسیله آن موثقه تقیید شود.
علاوه بر این، در ذیل موثقه اسحاق بن عمار تعلیلی وارد شده است که میفرماید: لِأَنَّ لِرَجَبٍ فَضْلَهُ وَ هُوَ الَّذِي نَوَى (در جلسه دیروز به اشتباه لفظ «رجل» خوانده شد که باید «رجب» باشد). این تعلیل دلیل بر آن است که خود عمره رجبیه موضوعیت دارد و میخواهد بفرماید عمره رجبیه که فضیلت آن نسبت به سایر عمرهها بیشتر است و تأکید بیشتری نسبت به آن وجود دارد، نباید از دست برود. از اینرو، شخص استثنائاً میتواند برای درک چنین عمره مهمی قبل از میقات محرم شود تا احرام او در ماه رجب واقع شده و از این طریق عمره رجبیه را درک نماید.
بر این اساس، همانگونه که در متن هم آمده و میفرماید: إذا أراد إدراك عمرة رجب وخشي فوتها إن أخّر الإحرام إلى الميقات، فيجوز أن يحرم قبل الميقات،[5] تخصیص این جواز تقدیم احرام بر میقات به خصوص عمره رجبیه، موجه است.
فرع دوم این است که آیا در جواز تقدیم احرام بر میقات در عمره رجبیه، شرط است که وقت مضیّق باشد؟ به این معنا که در زمانی قرار گرفته باشد که اگر بخواهد در آن وقت به میقات برود، خوف از دست دادن عمره رجبیه وجود دارد، و لذا باید ملاحظه ضیق وقت را بنماید؛ یا اینکه ضیق وقت معتبر نیست و بلکه ملاک این است که بداند اگر اکنون اقدام به احرام ننماید، احرام در ماه رجب را از دست میدهد. مثلاً در وسط ماه رجب است، لکن میداند که اگر از الآن در اینجا قبل از میقات اقدام به احرام نکند، در هفت روز آخر ماه رجب میقات را میبندند و امکان اینکه این شخص بتواند از میقات محرم شود از دست میرود، هرچند این عدم امکان، به خاطر ضیق وقت نباشد.
كما أنّ الأحوط التأخير إلى آخر الوقت؛ وإن كان الظاهر جوازه قبل الضيق إذا علم عدم الإدراك إذا أخّر إلى الميقات،[6]
عرض میکنیم اگر ما باشیم و آنچه در صحیحه معاویة بن عمار آمده است، وجه دوم را تقویت میکند؛ زیرا در این صحیحه تنها چیزی که وجود دارد این است که « إِلَّا أَنْ يَخَافَ فَوْتَ الشَّهْرِ فِي الْعُمْرَةِ.»، و تمام ملاک جواز تقدیم احرام بر میقات، خوف از فوت عمره رجبیه در صورت اقدام به احرام از میقات است. فرقی نمیکند که منشأ این خوف، ضیق وقت باشد یا امر دیگری از امور. لذا در این جهت تفاوتی بین این دو فرض نخواهد بود.
فرع سوم که شایسته ذکر است و حضرت امام هم به آن اشاره دارند، این است که میفرمایند در خصوص این حکم و جواز تقدیم، فرقی نیست بین اینکه عمرهای که میخواهد اقدام به انجام آن کند، عمره مندوبه باشد یا عمره واجب. علیالظاهر مقصود ایشان از واجب، عمره واجب بالاصل نیست ـ مثل عمره مربوط به حج افراد ـ بلکه منظور، عمره واجب به نذر است. لذا میفرمایند: «و المنذور فیها و نحوه»، یعنی مانند موردی که عمره مورد نذر قرار گرفته است یا مثلاً به واسطه قسم واجب شده باشد و امثال اینها.
دلیل عدم تفاوت میان عمره مستحب و عمره واجب (به نذر و نظایر آن) در این حکم، اطلاق ادله است؛ و نیز تعلیل وارد در روایت که میفرماید: لِأَنَّ لِرَجَبٍ فَضْلَهُ وَ هُوَ الَّذِي نَوَى، و این فضیلت همانگونه که برای عمره مندوبه ماه رجب ثابت است، برای عمره واجب به نذر نیز ثابت میباشد. لذا حضرت امام در متن میفرمایند: والظاهر عدم الفرق بين العمرة المندوبة والواجبة والمنذور فيها ونحوه. [7] که کلمه «و المنذور فیها» به نظر، تفسیر «الواجبة» است و شامل واجب بالاصالة، مانند عمره افراد، نخواهد شد.
این هم مربوط به استثناء دوم. تا انشاءالله برسیم به ادامه بحث.
الحمدلله