« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1404/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

نذر احرام قبل از میقات/أحكام المواقيت /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/أحكام المواقيت /نذر احرام قبل از میقات

والأحوط اعتبار تعيين المكان، فلايصحّ نذر الإحرام قبل الميقات بلا تعيين على الأحوط، ولايبعد الصحّة على‌ نحو الترديد بين المكانين؛ بأن يقول: للَّه‌عليّ أن احرم إمّا من الكوفة أو البصرة وإن كان الأحوط خلافه.[1]

مسئله چهارم: تعیین مکان در نذر احرام قبل از میقات

چهارمین مسئله از مسائلی که ذیل فرع چهارم مطرح می‌شود و حضرت امام هم به آن اشاره کرده است، آن است که در مشروعیت و جواز نذر برای انجام احرام از یک مکان معین قبل از میقات، هیچ شک و شبهه‌ای نیست و روایاتی که در این باب وارد شده است، دلالتشان بر این مقدار مطمئن است.

انما الکلام در این است که اگر شخصی به صورت مردد نذر بکند، مثلاً بگوید که: «لله علیّ ان احرم من الکوفه او من المدینه». آیا ادله‌ای که دلالت بر مشروعیت نذر برای احرام داشت، این را شامل می‌شود یا خیر؟

حضرت امام در متن تحریر ذیل استثنایی که مطرح شد، می‌فرماید: والأحوط اعتبار تعيين المكان، این است که مکان احرام در نذر مشخص باشد. فلايصحّ نذر الإحرام قبل الميقات بلا تعيين لذا نذر احرام قبل از میقات بدون تعیین، علی الاحوط صحیح نیست. بعد می‌فرماید: ولايبعد الصحّة على‌ نحو الترديد بين المكانين؛ بأن يقول: للَّه‌عليّ أن احرم إمّا من الكوفة أو البصرة وإن كان الأحوط خلافه. هر چند که احوط خلاف است.

 

در این بیان، حضرت امام تفصیل می‌دهند بین آنجایی که اساساً مکان احرام در نذر کلاً نامعلوم باشد – بگوید: «لله علیّ ان احرم من مکان من المکان قبل المیقات» – که در این صورت می‌فرماید: احوط – و احتیاط وجوبی – این است که نذر صحیح نیست. اما در صورتی که به نحو تردید نذر را انجام بدهد – یعنی دو مکان معین ولی به نحو مردد – مثل اینکه بگوید: «لله علیّ ان احرم من الکوفه او من المدینه» – می‌فرماید در اینجا صحت بعید نیست، هرچند احوط این است که صحیح نباشد.

 

عرض می‌کنیم که آنچه که از روایات استفاده می‌شود، آن است که اگر کسی قبل از میقات نذر کند از یک مکان معین محرم بشود، اشکال ندارد. انما الکلام در این است که آیا از غیر مکان معین می‌شود نذر کرد؟ مفاهم عرفی از ادله و ظاهر آنها این است که نذر باید از مکان معین باشد. و اگر از ظهور ادله در مکان معین هم صرف نظر کنیم، حداقل انصراف به مکان معین دارد؛ به دلیل اینکه غالباً وقتی که شخصی می‌گوید من نذر کرده‌ام برای فلان امر از مکان، استعمال می‌شود در یک مکان معین. کما اینکه در روایات هم در مورد سوال، یک مکان معین مشخص شده است.

 

و اما نسبت به غیر مکان معین، فرقی نمی‌کند بین اینکه اصلاً مکان معین نشود – بگوییم مکان من المکان قبل المیقات – یا دو یا سه مکان معین شود. در هر صورت تردید وجود دارد. لذا اگر ما باشیم و ادله‌ای که دلالت بر مشروعیت در این خصوص دارد، قدر متیقن از آن – با توجه به اینکه نذر قبل از میقات علی خلاف القاعده می‌باشد – آنجایی است که مکان معین شده باشد.

 

و اساساً قاعده این را می‌گوید که هر جا یک تخصیص علی خلاف القاعده بود، باید به قدر متیقن آن اکتفا شود. قاعده این است که اشخاص از مواقیت محرم بشوند و اساساً وجه تعیین مواقیت توسط رسول مکرم اسلام همین است که قبل از مواقیت اشخاص محرم نشوند. لذا چه احرام قبل از میقات، چه احرام بعد از میقات، علی خلاف القاعده است. و وقتی که تخصیص خورد در مورد نذر، طبعاً احرام به نذر قبل از میقات می‌شود. احرام علی خلاف القاعده. و در مواردی که یک تخصیص علی خلاف القاعده باشد، باید اکتفا به قدر متیقن کرد. و اکتفا به قدر متیقن اقتضا دارد حکم به جواز را در خصوص آنجایی که شخص نذر کند از یک مکان مشخص و معینی محرم شود.

 

مسئله دیگر: الحاق عهد و یمین به نذر

مسئله دیگری که جا دارد در اینجا – هرچند در متن مطرح نکرده است – مورد اشاره قرار بگیرد، این است که آیا انجام احرام قبل از میقات به وسیله نذر – همون‌طوری که در روایات هم وارد شده است – اختصاص فقط به نذر دارد؟ یا اینکه عهد و یمین هم ملحق به آن می‌شوند؟

 

در فرمایشات فقها وجوهی دیده می‌شود. برخی می‌فرمایند مطلقاً عهد و یمین هم به نذر ملحق می‌شود، لذا شخص می‌تواند با عهد و قسم قبل از میقات محرم بشود از یک مکان معین. بعضی مطلقاً می‌گویند که عهد و یمین ملحق نمی‌شود. و برخی تفصیل داده‌اند گفتند: عهد ملحق به نذر می‌شود، اما یمین و قسم ملحق نمی‌شود.

 

**تحلیل روایات و نتیجه‌گیری**

در این خصوص عرض می‌کنیم که اگر ما باشیم و ظاهر روایت حلبی و علی بن ابی حمزه، می‌بینیم در متن این دو روایت، «جعل الشیء لله علی النفس» وارد شده است و این صیغه، صیغه مختص به نذر است. ولی در موثقه ابی بصیر دارد: «علی خراسان» و در آنجا «لله» دیگر اضافه نشده است که مختص به صیغه نذر است. بر اساس این عبارت، عهد هم ملحق به نذر می‌شود؛ چون در جهت جعل علی النفس یکسان هستند. و ذکر «جعل لله» ذیل روایت علی بن ابی حمزه و روایت حلبی می‌تواند از باب این باشد که سوال سائل اختصاص به نذر داشته است. یعنی در پاسخ به سوال سائل چون نذر را سوال کرده، به همان صورت. لذا الحاق عهد به نذر مستند به موثق ممکن است.

 

و اما قسم را شامل نمی‌شود؛ چون قسم، جعل علی النفس محسوب نمی‌شود. هر چند احوط این است که اگر کسی هم قسم خورد با قسم محرم بشود، ولی در میقات تجدید احرام کند یا در محاذات میقات دیگر تجدید احرام کند و محرمات احرام را از جایی که قسم یاد کرده و محرم شده ترک کند.

 

**خاتمه**

این هم تتمه این مطلب. تا برسیم به مسئله دومی که حضرت امام ذیل همین بحث مطرح می‌کند و در جلسه فردا این مسئله گفته می‌شود و تمام می‌شود انشالله.

 


logo