1404/08/03
بسم الله الرحمن الرحیم
هفتم دويرة الأهل/أحكام المواقيت /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/أحكام المواقيت /هفتم دويرة الأهل
ادامه بررسی میقات هفتم: اهل (منزل)
عرض شد هفتمین میقات برای احرام حج را سید یزدی در عروه با عنوان « دويرة الأهل» یاد کردند. بعد در تفسیر دويرة الأهل فرمودند: منزل. باز با وجود اینکه کلمه «المنزل» ابهام داشت، در تفسیر آن برای مکه، لمن كان منزله دون الميقات إلى مكة، [1] مقصود از دويرة الأهل ، منزل و سکنایی است که شخص در محدودهای دارد فاصله منزل او با مکه مکرمه کمتر از فاصلهای است که مواقیت خمسه دارد.
تبیین فاصله منزل تا مکه
حالا در خصوص اینکه آیا باید از مجموع مواقیت فاصله کمتر باشد یا هر کسی از یک جهتی باید فاصلهاش بین مکه و بین میقات رعایت شود، عرض میکنیم: آنطوری که از نصوص و روایات استفاده میشود و در جلسه قبل عرض کردیم، منظور آن است که منزل و مسکن شخص از اقرب مواقیت به مکه هم نزدیکتر باشد؛ یعنی از میقات قرن المنازل که نزدیکترین میقات به مکه مکرمه است.
نکات قابل بررسی
در خصوص این مسئله عرض کردیم چند نکته قابل بررسی است.
نکته اول: اصل اعتبار منزل به عنوان میقات
نکته اول: اصل اعتبار منزل در فاصله کمتر از میقات به مکه به عنوان میقات برای انجام احرام است. در خصوص اعتبار این میقات، روایات متعددی وجود داشت که در جلسه قبل این روایات را ذکر کردیم؛ از جمله صحیحه معاویه ابن عمار بود: من كان منزله دون الوقت إلى مكة فليحرم من منزله [2] روایات دیگر هم همین را دلالت میکرد. لذا در اصل مشروعیت این منزل به عنوان میقات و به تعبیر صحیحتر به عنوان مکانی که میتواند از آنجا محرم شود، لا شک ولا کلام. این امر اول.
تفاوت دیدگاه امام و سید یزدی در شمارش مواقیت
در همین جا قبل از اینکه وارد امر دوم بشیم، یک نکته را باید متوجه شده باشیم. آن نکته مربوط به این است که حضرت امام در متن تحریر، چند تا نام برد؟ فرمود پنج. اما سید یزدی ده میقات نام میبرد، دلیل اینکه حضرت امام مواقیت را پنج تا ولی سید یزدی ده تا معرفی کردن، در اصطلاح همین میقات است. در اصطلاح، آنچه را امام در متن تحریر پنج عنوان مطرح کردند، مکانهایی بود که وقّت رسول الله – رسول مکرم اسلام – آن مکانها را برای کسانی که وظیفه آنها حج تمتع است تعیین کرده بود. لذا عنوان میقات داشتند. چرا؟ چون وقّت رسول الله اما این موارد پنج گانه دیگری را که سید یزدی مطرح میکند، مکانهایی است که احرام از آنها جایز است، بلکه برای برخی لازم است، اما مکان وقت رسول الله نیست. مثلاً خود مکه، محل احرام برای حج تمتع بود، اما دیگر وقت رسول الله نمیباشد. مکانیست که در روایت اینطور آمد. دقت بکنید ظرافت را فرمود که من كان منزله دون الوقت إلى مكة فليحرم من منزله [3] – مواقیت کجاست؟ آن پنج تا است. پس میقاتها آن پنج تا است. این چی؟ «فلیحرم من منزله». بله، وظیفهاش این است که از منزل محرم بشه.
لذا اینکه حضرت امام این پنج تای دیگر را مطرح نکرده، نه به این معناست که حضرت امام احرام از اینجاها را جایز نمیداند. نه، بنای حضرت امام در تحریر، ذکر مواقیت؛ یعنی مکانهایی که عنوان وقّت داشت بود. اما بنای سید یزدی، ذکر مجموعه مکانهایی است که از آن مکانها میشود محرم شد. این امر اول.
نکته دوم: ملاک در تعیین فاصله (اقرب)
امر دوم و نکته دوم از نکاتی که ذکر باید مطرح بشود در خصوص این مطلب است که آیا فاصلهای که میان میقات قرن المنازل و مکه لحاظ شده است، ملاک در آن، اقرب بودن منزل به شهر مکه است یا ملاک آن اقرب بودن منزل به عرفات است؟ همانطوری که از روایات استفاده میشود که در آنها تصریح شده است به «الی مکه». میبینیم بسیاری از فقها در این خصوص تصریح کردهاند که ملاک، اقرب بودن منزل به مکه است. برخی دیگر از فقها هم مطلق اقرب بودن منزل را مطرح کردهاند بدون اینکه اسمی از مکه بیاورد؛ مثل محقق در کتاب شرایع [4] یا علامه در الارشاد[5] . و ظاهر اطلاق کلام آنها این است که میخواهند بفرمایند ملاک، اقرب بودن به شهر مکه است؛ به خصوص اینکه همین بزرگواران برای اثبات لزوم احرام از منزل، تمسک به مثل صحیحه معاویه بن عمار[6] میکنند که در متن آن «الی مکه» آمده است.
بررسی دیدگاه مخالف (ملاک بودن عرفات)
ولو که از ظاهر بعضی عبارات فقها استفاده میشود که ملاک، اقرب بودن به عرفات است. همانطور که مستحضرید، عرفات فاصله دارد با شهر مکه؛ حدود ۱۱-۱۲ کیلومتر با شهر مکه فاصله دارد. مثلاً محقق حلی در کتاب المعتبر[7] میفرماید: باید منزل شخص به نسبت میقات، اقرب به عرفات باشد. از ظاهر کلام شهید اول در کتاب لمعه [8] هم همین مطلب استفاده میشود.
تحقیق نهایی در ملاک
لکن تحقیق مطلب این است که اگر ما باشیم، مستند لزوم احرام از منزلی که دارد، ملاک اقرب بودن الی خود مکه میباشد. و دلیل واضح و روشنی که روشن کند مستند مثل محقق حلی در المعتبر که افرب بودن الی عرفات را مطرح کرده است چه چیزی میباشد، وجود ندارد. الا اینکه استفاده کرده باشند که عرفات جزئی از محدوده مکه است. و این هم بعید است؛ چون الحاق عرفات به شهر مکه در عصر حاضر که شهر مکه توسعه بسیار عظیمی پیدا کرده است و از سمت منطقه عزیزیه به منا دیگه چسبیده است، تصور اینکه عرفات جزئی از مکه باشد نمیرود، چه رسد به زمان مرحوم محقق حلی که شهر مکه دایره بیش از محدوده مسجد الحرام اصلاً نداشته است.
لذا به صورت کلی عرض میکنیم که با وجود دلالت این نصوص و روایات – که روایات معتبر بود – بر اینکه ملاک اقرب بودن منزل به مکه میباشد، بلا اشکال ملاک، اقرب بودن به شهر مکه است. و انما الکلام در اینکه آیا در این خصوص بین حج و عمره تفاوت است یا نه.
شمول حکم برای عمره
به تعبیری آیا لزوم احرام از منزل (نرفتن به میقات) اختصاص احرام حج دارد یا نه؟ شامل احرام عمره هم میشود؟ چه عمره مفرده شود. در پاسخ عرض میکنیم: اطلاق روایات معتبری که ذکر شد، اقتضای این را دارد که چه برای حج باشد و چه برای عمره باشد، این منزلی که اقرب به شهر مکه است نسبت به میقات، محل احرام است. این هم یک نکته.
نکته سوم: شمول حکم برای اهل مکه و مجاورین
نکته سوم از نکات که در ذیل این مسئله مطرح میشود این است که این حکم اختصاص به کسانی که موطن اصلی آنها اطراف مکه میباشد ندارد، بلکه اهل مکه هم میشود. چون وقتی اقرب بودن الی مکه مطرح میشود، به ذهن میآید که پس خود مکه را شامل نشد. در حالی که بر اساس ادله و روایات – مضاف بر مشهوری که شهرت – که میان فقها وجود دارد، همانطوری که منازل اطراف مکه محل احرام برای اهالی خود میباشد، خود مکه هم در حقیقت، محل برای احرام خود اهل مکه است.
ادله شمول حکم برای اهل مکه
از جمله ادلهای که دلالت بر این مطلب میکند، آن روایت نبویست: فمن کان دونهن فمهله من اهله[9] میفرماید: هر جایی که فاصلهاش کمتر بود – یعنی در اقرب مواقیت قرار گرفته بود – محل احرامشان را همان مکان تعیین بکنید؛ آنها را از همانجا محرم بکنید. یکی از مکانهایی که در اقرب مواقیت قرار میگیرد کجاست؟ خود شهر مکه میباشد.
بحث در مورد مجاورین مکه
بر این اساس، این سوال مطرح میشود: برخی افراد، اهل مکه نیستند ولی به شهر مکه هجرت میکنند و از مجاورین شهر مکه میشوند. کسانی که مجاور شهر مکه بشوند، حکم اهل مکه را پیدا میکنند؛ به این معنا که همانطور که اهل مکه، وظیفهشان انجام حج قران و یا افراد است، این اشخاصی هم که به شهر مکه هجرت میکنند و مقیم شهر مکه میشوند، وظیفه آنها از حج تمتع تبدیل به حج قران میشود.
سوال درباره مجاورین و میقات
سخن درباره این مطلب: این اشخاص آیا میتوانند شهر مکه را به عنوان محل احرام تعیین کنند؟ یا این اختصاص به کسانی است که آنجا انجام حج قران وافراد وظیفه اصلی آنها باشد، نه وظیفه انتقالی آنها؟ دقت فرمودید. ببینید، خب کسانی که موظف به حج تمتع هستند، کیها هستند؟ ۴۸ میل باید از مکه فاصله محل سکناشون وجود داشته باشه. که اینا قاعدتاً بیرون از مکه. کسانی که در مکه هستند، خوب اهل مکه شناخته میشوند، وظیفهشان حج قران و افراد است. کسانی هم که در فاصله بین قرن المنازل و مکه قرار میگیرند، قطعاً وظیفهشان حج قران و افراد است. اما حج قران و افراد، وظیفه اهل مکه و کسانی که بین قرن المنازل و شهر مکه قرار گرفتن، به عنوان وظیفه اصلی است اینها باید حج قران و افراد انجام بدهند. به خلاف آن کسی که اهل مکه نیستند؛ سکنا و مسکن او هم در فاصله بیشتر است مثلا در ایران است، در عراق. این آقا میرود در شهر مکه، مقیم شهر مکه میشود. مقیم میشود، امسال میخواهد به حج برود. آیا این شخص حکم آن کسی را دارد که شهر مکه با اصالت مسکنش بوده؟ نه اینکه مقیم بشه و وظیفه اصلیش حج قران و افراد بود؟ یا چنین شخصی ببگوید شهر مکه را به عنوان منزل خودش نمیتواند تعیین کند؟ چرا؟ چون وظیفه اصلیش تمتع بوده، الان وظیفهاش منتقل به قران و افراد شده است. در این خصوص انشالله نکاتی هست که جلسه بعد عرض میکنم.