1404/07/07
بسم الله الرحمن الرحیم
جحفه/أحكام المواقيت /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/أحكام المواقيت /جحفه
بررسی جواز تأخیر احرام از میقات ذوالحلیفه (مسجد شجره) به جُحفه
سخن درباره بررسی مشروعیت احرام و تعیین مواقیت مورد نیاز برای انجام احرام بود. عرض کردیم که حضرت امام در تحریرالوسیله فرمودند: مواقیتی که به عنوان مکانهایی در چند جهت مکه برای انجام احرام توسط پیامبر مکرم اسلام تعیین شده است، پنج مورد است. و سید یزدی در عروه فرمودند: به ده موضع میرسد.
میقات اول «ذوالحلیفه» بود که به عنوان میقات اهل مدینه و کسانی که از مسیر مدینه عبور میکنند، معین شده بود. در جلسه قبل و جلسات گذشته، ذیل چند فرع، مطالبی در خصوص این که مراد از ذوالحلیفه چیست و آیا لازم است احرام حتماً در داخل مسجد شجره انجام بگیرد یا در بیرون از آن هم قابل انجام است، مطرح شد و نتایجی بیان گردید.
پس از این، حضرت امام (رضواناللهتعالیعلیه) وارد مسئله مربوط به کیفیت احرام جنب و حائض و کسانی که در حکم این دو هستند، که آیا باید خارج از مسجد محرم شوند و یا اینکه داخل شده و از مسیر دیگر خارج گردند.
اما قبل از اینکه این مسئله را مطرح کنیم، شایسته است مسئلهای مطرح شود که در عروه، سید یزدی آن را مطرح کردهاند و حضرت امام متعرض آن نشدهاند.
متن مسئله این است که سید در کتاب عروه میفرماید: الأقوی عدم جواز التأخیر إلی الجحفة _ وهی میقات أهل الشام _ اختیاراً، نعم، یجوز مع الضرورة لمرضٍ أو ضعفٍ أو غیرهما من الموانع، لکن خصّها بعضهم بخصوص المرض والضعف لوجودهما فی الأخبار، فلا یلحق بهما غیرهما من الضرورات، والظاهر إرادة المثال، فالأقوی جوازه مع مطلق الضرورة.[1]
بحث درباره این است که اگر کسی بخواهد احرام را از میقات ذوالحلیفه (مسجد شجره) به تأخیر بیندازد و برود به «جُحفه» که نزدیکتر به مکه است و به عنوان میقات اهل شام شناخته میشود، و از آنجا محرم شود، آیا این عمل جایز است یا خیر؟ سید محقق یزدی میفرماید: «الأقوى» این است که جایز نیست که انسان از روی اختیار، احرام را در مسجد شجره (ذوالحلیفه) انجام ندهد و به جُحفه تأخیر بیندازد. بله، در صورتی که ضرورتی باشد، مثلاً مریض باشد یا ضعف جدی بر او حاکم شده باشد که نتواند احرام از مسجد شجره را تحمل کند، میتواند تأخیر انداخته و به جُحفه برود و از آنجا محرم شود.
عرض میکنیم که تحقیق پیرامون این مسئله مهم این است که در صورت ضرورت و وجود مریضی یا ضعف و امثال آن، بیشک و به اتفاق، تأخیر احرام از مسجد شجره به جُحفه و بلکه به هر یک از مواقیت دیگر جایز است و شکی در آن نیست. انما الکلام در این است که آیا مکلف در حالت اختیار (نه ضرورت) میتواند و حق دارد –یعنی جایز است– که از مسجد شجره عبور کند و به جُحفه، بدون اینکه مریض باشد یا ضعف داشته باشد، برای احرام برود؟ یا در صورتی که مانعی سر راه او نباشد، حق ندارد احرام را از این مکان (مسجد شجره) به جُحفه به تأخیر بیندازد؟
مشهور میان فقها آن است که مکلف در حالت عدم ضرورت و از روی اختیار، چنین حقی را ندارد. دلیلی که برای اثبات نظریه مشهور قابلیت استناد دارد، دو طایفه از روایات است:
طایفه اول، آن روایات عامهای است که دلالت دارند بر اینکه رسول مکرم اسلام برای اهالی مختلف از جوانب گوناگون مکه، یک میقات معین کرده است. وقت لأهل المدينة ذا الحليفة، وقت لأهل الشام الجحفة و وقتی رسول مکرم اسلام این اماکن را به عنوان مواقیت برای این اهالی معین میکند، عدول از آن مکانها به یک مکان دیگر نیاز به دلیل دارد. به خصوص اینکه در بسیاری از روایات، ما گذر از مواقیت بدون احرام ممنوع دانسته شده و از آن نهی شده است. مثلاً در صحیحه معاویه بن عمار میفرماید: من تمام الحج والعمرة أن تحرم من المواقيت التي وقتها رسول الله صلى الله عليه وآله لا تجاوزها إلا وأنت محرم،[2] حق ندارید که از این مواقیت عبور کنید مگر در حال احرام. لذا اگر ما این روایات عامه را داشته باشیم، اقتضا دارند که گذر از این مواقیت، حتی به هدف انجام احرام در یک میقات دیگر، جایز نباشد.
طایفه دوم از روایات، آن روایاتی هستند که در خصوص همین موضوع وارد شدهاند. در روایت ابوبکر حضرمی نقل میکند که قال أبو عبدالله علیهالسلام (امام صادق): إني خرجت بأهلي ماشيا فلم أهل حتى أتيت الجحفة وقد كنت شاكيا، فجعل أهل المدينة يسألون عني فيقولون: لقيناه وعليه ثيابه وهم لا يعلمون، وقد رخص رسول الله صلى الله عليه وآله لمن كان مريضا أو ضعيفا أن يحرم من الجحفة[3] . این روایت به وضوح دلالت دارد بر اینکه گذر از میقاتی مثل مسجد شجره و رفتن به جُحفه جهت انجام احرام، فقط برای کسانی که مریض هستند یا ضعیف هستند و ضرورت اقتضای آن را دارد، جایز است.
لذا اگر ما این روایاتی که مورد اشاره قرار گرفت را بپذیریم، اقتضای عدم جواز تأخیر احرام را از مسجد شجره به جُحفه –و بلکه به سایر موارد، مثل مثال جحفه برای این است که در مسیر هست– داریم.
انما الکلام در این است که برخی قائل به این هستند که احرام از جُحفه برای کسی که مسجد شجره میقات او محسوب میشود، مطلقاً –اعم از اینکه مریض یا ضعیف باشد و یا اینکه سالم بوده و از روی اختیار بخواهد این کار را انجام بدهد– جایز است. مستند این بزرگواران چیست؟ عرض میکنیم که مستند این بزرگواران، تعدادی از روایات است که برخی البته ضعف سندی دارد، ولی برخی دیگر از این روایات از نظر سند قوی هستند. لذا باید این روایات را ذکر کنیم و پاسخ این استدلال به این روایات –و به تعبیر دیگر، نقد استدلال به این روایات– چیست، بیان شود.
یکی از این روایات –حالا ما سعی میکنیم روایاتی را که از نظر سند مشکلی ندارند ذکر کنیم–:
1. اولین روایت، «صحیحه علی بن جعفر» است که در تعیین میقات اهل مدینه، اکتفای به ذوالحلیفه نکرده است. میفرمایند: وَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ مِنْ ذِی الْحُلَیفَةِ، وَ الْجُحْفَةِ؛[4] یعنی اهل مدینه –که طبعاً از نظر حکمی، «مَن یَمُرُّ عَلَی طَرِیقِهِم» را هم شامل میشوند– میقات اینها یا ذوالحلیفه است. اگر از آنجا محرم نشدند، چه کار کنند؟ بروند به جُحفه. این روایت دلالتش بر جایز بودن تغییر میقات بین ذوالحلیفه و جُحفه روشن و واضح است.
2. دومین روایت، «صحیحه معاویه بن عمار» است که میفرماید: أنه سأل أبا عبد الله عليه السلام عن رجل من أهل المدينة حرم من الجحفة، فقال: لا بأس؛[5] از امام سوال شد درباره یکی از ساکنین مدینه که از جُحفه محرم شده. امام فرمود: «لا بَأْسَ». این روایت نیز دلالتش روشن است.
3. سومین روایت، «صحیحه حلبی» است که سوال میکند از امام: مِنْ أَیْنَ یُحْرِمُ الرَّجُلُ إِذَا جَاوَزَ الشَّجَرَةَ؟ اگر مردی از مسجد شجره گذشت و محرم نشد، از کجا باید محرم شود؟ امام فرمود: مِنَ الْجُحْفَةِ، وَ لَا یُجَاوِزُ الْجُحْفَةَ إِلَّا مُحْرِماً.[6] این روایت هم ظاهرش اقتضا دارد که فرد –یعنی افرادی که اهل مدینه هستند یا در حکم اهل مدینه میباشند– مخیر باشند بین اینکه از مسجد شجره محرم شوند یا بتوانند به جُحفه بروند و از آنجا محرم شوند.
اما جواب این روایات چیست؟ چون ما که میگوییم تأخیر جایز نیست –که ما ذَهَبْنا إلیه مشهور و سید یزدی هم اختیار کردند– چه پاسخی به این استدلال و این روایات میتوانیم بدهیم؟ إنشاءالله عرض خواهم کرد.