« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1404/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

ذوالحلیفه/أحكام المواقيت /كتاب الحج

 

موضوع: كتاب الحج/أحكام المواقيت /ذوالحلیفه

بحث پیرامون بررسی مشروعیت میقات ذوالحلیفه در جهت تثبیت جواز احرام از این مکان به عنوان یکی از مواقیت خمسه، کما فی تحریر الوسیله، و یا مواقیت عشره، کما فی العروه، بود. و عرض کردیم که اصل مشروعیت این مکان به عنوان یکی از مواقیت، متفق علیه بوده و همه فقها آن را قبول کرده و پذیرفته‌اند. انما الکلام در چند فرع ذیل این مسئله بود که در جلسه قبلی فرع اول آن مطرح شد، مبنی بر این‌که آیا مقصود از ذوالحلیفه مکانی است، محوطه‌ای است، جایی است که مسجد شجره در آنجا واقع شده است، یا مقصود از آن، خصوص خود مسجد شجره می‌باشد؟

که در جلسه گذشته عرض کردیم: مستفاد از روایات، بعد از حمل مطلقات بر مقیدات، آن است که لازم است اشخاص از مسجد شجره محرم بشوند.

حالا فرع دوم این مسئله و این مطلب، در خصوص این است که آیا واجب است شخص حتماً در داخل مسجد شجره محرم شود، یا خیر؟ از خارج، نزدیک به این مسجد هم می‌تواند محرح بشود؟ و به تعبیر دیگر، آیا مقصود از مسجد شجره که عنوان برای میقات می‌باشد، داخل آن است، یا داخل و خارج آن که نزدیک به مسجد تلقی می‌شود؟

علی الظاهر، در داخل مسجد بودن، موضوعیّت ندارد. چون اگرچه در روایات، عنوان وَ هُوَ مَسْجِدُ الشَّجَرَةِ[1] وارد شده است، ولی علی الظاهر، مسجد در این روایات به عنوان مبدأیی جهت انجام احرام معرفی می‌شود. به این معنا که اشخاص حق ندارند نرسیده به مسجد، در یک فاصله‌ای که عرفاً فاصله معتدبه با مسجد دارد، و یا در بعد از مسجد با فاصله معتدبه، محرم بشوند. اما اگر کسی رفت کنار این مسجد محرم شد، ظاهر می‌کند که این شخص از مسجد شجره محرم شده است.

وقتی می‌گویند: مبدأ فلان شهر، مثلاً مسجد امام حسن است و شما باید از مسجد امام حسن علیه‌السلام سفرتان را شروع کنید، عرف از این کلمه نمی‌فهمد که باید حتماً در داخل مسجد... بعد که می‌فهمد نقطه آغاز سفر، مسجد امام حسن است، حالا می‌خواهید بروید داخل یا در خارج از آن. موید همین مطلب هم این است.

که در صحیحه حَلَبی، امام می‌فرماید: لا ينبغي لحاج ولا لمعتمر أن يحرم قبلها ولا بعدها،[2] قبل و بعد یک عنوانی است. داخل و خارج، یک عنوان دیگری است. نفرمود: لاینبغی لحاج و لالمعتمر ان یحرم خارج المسجد پس، نتیجه می‌گیریم که آنچه که به عنوان میقات برای اهل مدینه و ساکنین آن معرفی شده است، عبارت است از مسجد شجره، چه احرام در داخل آن انجام بگیرد و چه در خارج از آن.

 

فَرع سومی که در ادامه همین مسئله و همین مطلب باید مطرح شود، این است که آیا مسجد شجره به معنایی که بیان شد، میقات خصوص اهل مدینه است، کما اینکه در بعضی روایت تصریح به آن شده است: ووقت لأَهْلَ الْمَدِينَةِ ذو الحلیفه و هو مَسْجِدِ الشَّجَرَةِ؟[3] یا اینکه این میقات، مکانی مشروع برای احرام برای هم ساکنین مدینه و هم کسانی است که مسجد شجره در مسیر آنها قرار می‌گیرد؟

عرض می‌کنیم که معروف و مشهور آن است که حکم کسانی که اهل مدینه نیستند، ولی شهر مدینه و مسجد شجره در مسیر آنها به سمت مکه می‌باشد، حکمی است که برای ساکنین مدینه معرفی شده. به این معنا که ذَو الْحُلَيْفَةِ میقاتی است برای مجموعه ساکنین مدینه و کُلُّ مَنْ یَمُرُّ عَلَىٰ طَرِيقِهِمْ، حتی اگر اهل مدینه و ساکن مدینه نباشد.

إِنَّمَا الْکَلَام در دلیل بر این تعمیم است. چون ظاهر برخی از روایات که می‌فرماید: ووقت لأَهْلَ الْمَدِينَةِ آن است که مسجد شجره و ذوالحلیفه، میقات خصوص ساکنین مدینه معرفی می‌شود.

عرض می‌کنیم: دو طایفه از روایات است که این تعمیم را دلالت می‌کند.

طایفه اول، آن روایات عامه‌ای است که دلالت دارند بر تعیین مواقیت و می‌فرمایند: هیچ‌کسی حق ندارد از مواقیت عبور کند، مگر اینکه در مواقیت برای انجام مناسک محرم شود. مَصْطَفَاد از این روایات این است که این مواضع و مکان‌هایی که به عنوان میقات معین شده‌اند، در حقیقت میقات است برای هر کسی که از آنها عبور کند، می‌خواهد آن شخص از ساکنین شهرهای نزدیک به آن میقات باشد، یا از ساکنین آن شهرها نباشد، ولی از آن مسیرها حرکت کند. لذا روایاتی که می‌فرماید: ولا ينبغي لاحد أن يرغب عن مواقيت رسول الله صلى الله عليه وآله،[4] عام است و دلالت دارد بر این‌که هر کسی از هر جایی که میقاتی از مواقیت در مسیر او قرار گرفت، باید از آن میقات محرم شود. این، طایفه اول.

طایفه دوم، یک سری روایاتی است که در خصوص «مَنْ یَمُرُّ عَلَىٰ طَرِيقِهِمْ» وارد شده و در متن روایت، تعمیم داده است میقات را به کسانی که مثلاً اهل مدینه یا اهل کوفه و غیر ذلک هستند و سایرین.

من جمله این روایات، صحیحه علی بن جعفر است که می‌گوید: از احرام اهل کوفه و غیر اهل کوفه (یعنی احرام اهل عراق) سوال کردم. امام فرمود: وأهل السند من البصرة. يعني من ميقات أهل البصرة[5] و همین‌طور در صحیحه صفوان از امام رضا علیه‌السلام وارد شده است که: کتبت إِلَيْهِ إِنَّ بَعْضَ مَوَالِيكَ بِالْبَصْرَةِ یُحْرِمُونَ بِبَطْنِ الْعَقِيقِ، و لیس بذلک الْمَوْضِعِ ماء و لَا مَنْزِلٌ، وَ عَلَيْهِمْ فِي ذَٰلِكَ مؤنةٌ شَدِيدَةٌ، ويجعلهم أصحابهم وجمالهم من وراء بطن عقيق بخمسة عشر ميلا منزل فيه ماء وهو منزلهم الذي ينزلون فيه، فترى أن يحرموا من موضع الماء لرفقه بهم وخفته عليهم، (آیا می‌توانند این‌ها از جایی محرم شوند که به بطن العقیق نمی‌خورد و در مسیر آنها میقات دیگری قرار گرفته؟ فَکَتَبَ الإمامُ عَلِيُّ بْنُ مُوسَىٰ

امام رضا علیه‌السلام در جواب نامه ایشان نوشت: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَقَّتَ مَوَاقِيتَ لِأَهْلِهَا ومن أتى عليها مِنْ غَيْرِ أَهْلِهَا.[6] این، صریح نص است دیگر: لِأَهْلِهَا ومن أتى عليها مِنْ غَيْرِ أَهْلِهَا. امام رضا علیه‌السلام نوشت که اصلاً این مواقیتی که پیامبر مکرم ابلاغ و معین کرد، هم برای آن کسانی است که ساکنین آن هستند (اهل آن هستند)، هم برای کسانی که از جای دیگر می‌آیند و این مواقیت در مسیرشان قرار می‌گیرد.

 

روایت دیگری هم باز همین مسئله را تأیید می‌کند که معتبره ابراهیم بن عبدالحمید است که می‌گوید: سؤال کردم از قومی که به مدینه آمده بودند، فخافوا كثرة البرد وكثرة الأيام يعني الاحرام من الشجرة ترسیدند به خاطر سرمای زیادی که وجود داشته و راه زیادی که باید بپیمایند. اینها قومی بودند که آمده بودند مدینه – چنانچه احرام از مسجد شجره داشته باشند – و الآن نزدیک مکه است... دیگر ببینید اگر از مسجد شجره – مثل الآن که این نیست که آقا در فاصله با ماشینش الآن سه‌ونیم ساعت است، حالا با قطار شده دوونیم مثلاً ساعت – خب یک فاصله حدود ۴۰۰ کیلومتری را می‌خواسته بپیمایند تا بروند به مکه. اگر اهل مدینه... عده‌ای که آمده بوده – می‌گوید به مدینه – اینها فکر کردند زمستان هم بوده، هوا هم سرد بوده، گفتند: خب ما اگر بریم مسجد شجره محرم بشیم، این فاصله ۴۰۰ کیلومتر پیاده باید بریم، آن هم با یک لباس احرام، سرده، مشکله، اذیت می‌شیم. اینها خدمت شما عرض بشه چیکار؟ چرا این کار را کنیم؟ بریم به ذات عِرق که نزدیک خود مکه است و بریم... چرا لباسمان را دربیاریم، اذیت بشیم؟ بعد می‌فرماید که: وَ أَرَادُوا أَنْ يَأْخُذُوا مِنْهَا إلى ذات عرق فيحرموا مِنْهَا؛ این کار را می‌کنند، می‌روند از ذات عِرق چی می‌شند؟ محرم می‌شوند. فقال: لا وهو مغضب من دخل المدينة فليس له أن يحرم إلا من المدينة. [7] امام – یعنی در واقع – خیلی ناراحت شدن. بعد فرمودند که: اگر کسی وارد مدینه شد، چه باید بکند؟ محل احرام او میقات مدینه است.

 

حالا این چطور دلالت دارد بر اینکه اختصاص به اهل مدینه ندارد؟ ایشون می‌گوید: قومی بودند آمده بودند به مدینه، ولی اهل مدینه نبودند. امام فرمود: در واقع شما حق عبور از میقات را بدون احرام ندارید. و (چون) خارج از مدینه هستید، اهل مدینه هم نیستید، باید از کجا وارد بشوید؟ از همان مسجد شجره.

 

پس با این روایات ثابت می‌شود که میقات ذو‌الحُلَيْفَة، اگرچه در برخی از روایات وارد شده است که «لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ»، اختصاص به اهل مدینه ندارد، و مجموعه کسانی که از این راه می‌خواهند برای مکه بروند، چه اهل مدینه باشند، چه اهل مدینه نباشند، می‌توانند از میقات و مسجد شجره محرم بشوند.


logo