درس تفسیر استاد مهدی زمانیفرد
99/08/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:تفسیر
دلیل مفسران شیعه بر اینکه واو، عاطفه است:
۲ دلیل عقلی و قرآنی:
۱-دلیل عقلی: اگر علم به تأویل متشابه، مخصوص خدا باشد نزول آیات متشابه لغو میشود یعنی خدا آیاتی را فرستاده که هیچکس متوجه آن نمیشود (متکلم عاقل این طور سخن نمیگوید چه رسد به خدای متعال) .
۲-دلیل قرآنی: ﴿انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لایمسه الا المطهرون﴾[1] منظور از کتاب مکنون، همان تأویل است که در اختیار همگان نیست. علت مخفی بودن این است که چون مربوط به عالم غیب است. آیه ۳۳ احزاب ﴿انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس...﴾[2] از کنار هم گذاشتن این ۲ آیه، نتیجه میگیریم: صغری : اهلبیت پیامبر به مقام طهارت رسیدند. کبری: هر کس به مقام طهارت برسد به باطن قرآن که همان تأویل قرآن است دسترسی پیدا میکند. نتیجه: اهلبیت به تأویل متشابهات قرآن دسترسی دارند.
نظریه سوم که علامه طباطبایی فرموده: راسخون در علم، علم به تأویل متشابه دارند اما درعین حال، واو در آیه استیناف می گیریم یعنی این آیه در مقام بیان این حرف است که راسخون در علم در برابر آیات متشابه تسلیم هستند سؤال: اگر راسخون در علم، به تأویل آیات متشابه، علم دادند چرا واو استیناف بگیریم؟ زیرا اگرچه راسخون در علم، علم به تأویل متشابه دارند اما اصل علم به تأویل متشابه مال خداست (یعنی به صورت بالاصاله و بالذات علم به تأویل متشابه مال خداست) و علم دیگران بالاصاله و بالاستقلال نیست در اینجا این آیه، شبیه آن آیاتی میشود که علم غیب را مخصوص خدا میداند (و از طرفی هم آیاتی داریم که میگوید پیامبران علم غیب دادند)