« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد مهدی زمانی فرد

1403/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

ادله ظنیه عقلیه/استحسان/تعریف/اقسام

موضوع: ادله ظنیه عقلیه/استحسان/تعریف/اقسام

بررسی ادله ظنیه عقلیه

مقدمه: اقسام ادله ظنیه

         ادله نقلیه(مثل کتاب و سنت)

         ادله عقلیه: بیشتر در اصول فقه عامه کاربرد دارد و در شیعه کاربردی ندارد. اما بخاطر اطلاع از نحوه اجتهاد اهل سنت، داخل در این بحث می شویم. می دانیم که ادله ظنیه اهل سنت 7مورد است.(اولین مورد آن(قیاس) بحث شد، و مورد دوم(استحسان) را بحث خواهیم کرد.

 

ذی المقدمه: بررسی استحسان

یکی از ادله ظنیه عقلیه استحسان است که در 3مرحله انجام می شود.

مرحله اول: تعریف

     معنای لغوی: مصدر باب استفعال از کلمه حسن، به معنای خوب دانستن یک چیز است.

     معنای اصطلاحی: استحسانی که در عامه بکار می رود، 6قسم دارد که هرکدام یک معنایی دارد.

 

اقسام استحسان

         قسم اول(استحسان الاجماع):

             تعریف: هرگاه مقتضای یک قیاس، مخالف با اجماع باشد، آن اجماع مقدم بر قیاس می باشد.(یعنی اجماع پسندیده شده، و قیاس کنار گذاشته شده است.)

             مثال: بیع الاستصناع؛ مراد از استصناع این است که صانع وسیله ای، قبل از ساختش، آن را پیش فروش می کند. اگر قیاس با دیگر بیع ها بخواهیم بکنیم، باطل است؛ چراکه بیع معدوم صحیح نیست؛ چراکه «لاتبع مالیس عندک»؛ اما اجماع بر این است که بیع صنعت قبل از ساختش اشکالی ندارد.

         قسم دوم(استحسان السنة)

             تعریف: هرگاه مقتضای قیاس مخالف با دلیل نقلی باشد، آن دلیل نقلی بر قیاس مقدم می شود.

             مثال: در باب صوم، اگر صائمی فراموش کند که روزه است و چیزی بخورد؛ با عمل به قیاس، روزه باطل است؛ چراکه در باب روزه اگر فراموش کند جنب است و روزه بگیرد، روزه اش باطل است، اما با توجه به دلیل نقلی بر صحت روزه اینچنین شخصی داریم که نقل مقدم بر قیاس می شود.

         قسم سوم(استحسان الضرورة)

             تعریف: هرگاه مقتضای قیاس مخالف با مقتضای قاعده ی عسر و حرج بشود، در اینجا عسر و حرج مقدم بر قیاس می شود

             مثال: چاهی که آبش متنجس شده است و حیوانی در آن مرده باشد، آب چاه متنجس می شود و باید تطهیر شود. مقتضای قیاس این است که آب متنجس چاه مثل دیگر متنجس ها باید تطهیر شود؛ اما تطهیر مستلزم عسر و حرج است؛ چراکه هیچ وقت آب چاه پاک نمی شود؛ زیرا با ریختن آب قلیل در آن، پاک نمی شود؛ و اگر بخواهیم آب چاه را بکشیم، دلو با ملاقات آب نجس، متنجس می شود، و اگر بخواهیم با همان دلو دوباره آب چاه خالی کنیم، دوباره آب نجس می شود! لذا قاعده عسروحرج مقدم می شود و می گوید مردار خارج شود و آب به مرور پاک می شود

         قسم چهارم(استحسان العرف)

             تعریف: هرگاه مقتضای قیاس با فهم عرفی و متفاهم و مرتکز اهل عرف مخالف باشد، فهم عرفی مقدم بر قیاس می شود.

             مثال: یک انسانی قسم می خورد که تا آخر عمر گوشت نخورد. حال این شخص می تواند ماهی بخورد؟ در اینجا مقتضای قیاس این است که نباید بخورد؛ چراکه گوشتش با گوشت گوسفند فرقی نمی کند، اما عرف از لحم، ماهی را نمی فهمد، بلکه منصَرف به لحم گوسفند و گاو و مرغ است نه ماهی! و عرف باید مقدم بر قیاس شود

         قسم پنجم(استحسان القیاس)

             تعریف: هرگاه دوقیاس داشته باشیم، یکی جلی و یکی خفی باشد؛ اما ملاک قیاس خفی اقوا از ملاک قیاس جلی باشد. در اینجا قیاس خفی مقدم می شود.

             مثال: در باب وقف، اگر شخصی یک زمین زراعی را وقف کند، آیا وقف زمین زراعی، مستلزم وقف حق آب آن هم هست یا نه؟ در اینجا دوقیاس وجود دارد

                 قیاس اول(جلی): اگر وقف را قیاس با بیع بکنیم، اگر مورد خریدو فروش، شخصی زمین را بفروشد و اسمی از حق آب نیاورد، حق آب داخل در مبیع نخواهد بود!

                 قیاس دوم(خفی): قیاس وقف به اجاره. اگر کسی زمین زراعی را اجاره بدهد، 100%حق آب هست؛ زیرا زمین برای انتفاع است و مستاجر از زمین بی آب انتفاعی نمی تواند ببرد! در اینصورت حق آب داخل است. در اینجا قیاس خفی مقدم بر قیاس جلی می شود. زیرا در وقف نیز موقوف علیهم می خواهند از موقوفه بهره ببرند؛ و بدون حق آب انتفاعی نخواهد داشت!

 

logo