« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد مهدی زمانی فرد

1403/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

صوم/صوم الکفارة/محدوده تتابع/محدوده تتابع در نذر شهرین متتابعین و شهر متتابع/اقوال/ادله

 

موضوع: صوم/صوم الکفارة/محدوده تتابع/محدوده تتابع در نذر شهرین متتابعین و شهر متتابع/اقوال/ادله

 

بررسی محدوده تتابع در نذر شهرین متتابعین

«و كذا لو كان من نذر أو عهد لم يشترط فيه تتابع الأيام جميعها و لم يكن المنساق منه ذلك»

     سوال: آیا تتابع در نذر، مثل تتابع در روزه است؟ یا 60 روز پشت سرهم است؟

در اینجا نذر چند صورت پیدا می کند:

1.جایی که تصریح به 60 روز پشت سرهم روزه گرفتن شده است. «لله علی ان اصوم ستین یوم متتابعا»:60 روز را باید پشت سرهم بگیرد

2. مقصود از شهرین متتابعین، انصراف به 60 روز دارد. مثلا می گوید «لله علی ان اصوم شهر رجب و شعبان»: باید 60 روز را بگیرد؛ بنابر «اوفوا بالنذور»که قاعده اصطیادی از روایات است، باید 60روز را بگیرد.

3. عند النذر، کلمه شهرین متتابعین را می گوید اما مقصودش اصطلاح قرآنی آن است: در اینجا همینکه 31 روز را روزه بگیرد، کفایت است و مابقی را بالتفریق اشکالی ندارد!

4.جایی که قصد ناذر از واژه شهرین متتابعین، معنای عرفی آن باشد(تصریح نکرده و اصطلاح قرآنی را قصد نکرده و انصرافی هم ندارد!): عرف 60 روز را می فهمد. [1]

با توجه به پاورقی اخیر، اصطلاح شرعی که مقدم بر اصطلاح عرفی می شود، قیدی دارد که باید گفت: تابع قصد مکلف نباشد. در جایی مقدم می شود که قصد مکلف مدخلیت نداشته باشد. لذا کلام صاحب جواهر را قبول نمی شود کرد.

 

بررسی محدوده تتابع در نذر شهر متتابع

«و ألحق المشهور بالشهرين، الشهر المنذور فيه التتابع فقالوا إذا تابع في خمسة عشر يوما منه يجوز له التفريق في البقية اختيارا و هو مشكل فلا يترك الاحتياط فيه بالاستيناف مع تخلل الإفطار عمدا و إن بقي منه يوم‌»

     سوال: اگر کسی نذر کند که یک ماه روزه بگیرد، آیا تتابع یک ماه، مثل تتابع شهرین است؟ یعنی اگر نصف به اضافه یک را روزه بگیرد، کفایت است؟

اقوال

قول سید یزدی: مشهور آن را ملحق به شهرین متتابعین کرده اند، اما این مشکل است؛ چراکه احتیاط واجب این است که تا آخر ماه تتابع را رعایت کند، و حتی اگر روز آخر را نگیرد، باید تمام ماه را دوباره بگیرد.

قول مشهور( و حکیم، و عبدالهادی شیرازی و خویی در مستند و مختار استاد): 15 روز بگیرد کافی است و تتابع در مابقی واجب نیست

ابن همزه در کتاب وسیلة: 15به اضافه1 روز را باید روزه بگیرد.

ادله

ادله مشهور

مقدمه: مقتضای قاعده، 30 روز است؛ یعنی عرف از کلام ناذر، 30 روز می فهمد.

سنت(روایت فضیل)

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عیسی الاشعری عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ[2] عَنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي رَجُلٍ جَعَلَ عَلَيْهِ صَوْمُ شَهْرٍ فَصَامَ مِنْهُ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً ثُمَّ عَرَضَ لَهُ أَمْرٌ. فَقَالَ إِنْ كَانَ صَامَ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً (فَلَه‌ أَنْ) يَقْضِيَ مَا بَقِيَ وَ إِنْ كَانَ أَقَلَّ مِنْ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً لَمْ يُجْزِهِ حَتَّى يَصُومَ شَهْراً تَامّاً.

تقریب استدلال

حضرت تحت جمله شرطیه اول می فرمایند اگر 15روز را روزه بگیرد، صدق تتابع می کند، که مفهوم مخالفش این می شود که اگر کمتر از 15روز روزه بگیرد، تتابع صدق نمی کند. اما امام علیه السلام تحت جمله شرطیه دوم، تصریف به مفهوم مخالف جمله شرطیه اول می کنند که دال بر تقویت دلالت و تایید مفهوم مخالف جمله شرطیه اول است.

بررسی روایت

جهت سندی: برخی آن را ضعیف و برخی موثق می دانند.

طرق تصحیح سند:

راه اول: مرحوم خویی در مستند می فرمایند که موسی بن بکر توثیق خاص ندارد، اما توثیق عام دارد. از توثیقات عام علی بن ابراهیم قمی است. اما در پایان عمرشان از مبنایشان که توثیقات عامه است، برگشتند. لذا این راه صحیح نیست

راه دوم: اگر هر راوی که در کتب رجال توثیق نشده باشد، با دوشاخص کثرت روایت، و روایت مشایخ و اجلاء عنه اماره بر ثقه بودن است؛ زیرا آدمی که ضعیف است، بزرگان از او روایت نقل نمی کند. مثلا صفوان، بزنطی، ابن ابی عمیر از او روایت کرده اند. لذا ثقه بودن ایشان ثابت است.

راه سوم: عمل مشهور، جابر ضعف سند است

ردیه محقق حکیم بر کلام ابن همزه

چه بسا ابن همزه اینجا را با شهرین متتابعین قیاس کرده که اجتهاد در برابر نص است، و قیاس است.

ردیه صاحب جواهر

اولا کلام ابن زهره موافقتی با روایات موجود در باب ندارد؛ و ثانیا اگر ایشان با توجه به حکم تتابع شهرین این کلام را فرموده اند، قیاس است و قیاسش هم قیاس مع الفارق است! [3]

ردیه بر صاحب عروه

با توجه به تصحیح سند، دیگر نیازی به احتیاط واجب ندارد.

مبنای صاحب عروه که عمل مشهور جابر ضعف سند است، نمی دانیم چرا عمل به مبنایشان نکرده اند. (بله محقق خویی عمل مشهور را جابر ضعف سند نمی داند، اما ایشان که می دانند!)

 


[2] شیخ طوسی فرموده است که وافقی است. نجاشی هیچ نگفته است.
logo