« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1404/02/23

بسم الله الرحمن الرحیم

رجوع به نظر امام خمینی ره در مورد معنای تعبیر "لاضرر"

موضوع: رجوع به نظر امام خمینی ره در مورد معنای تعبیر "لاضرر"

پس از آشنائی با مناصب سه‌گانه‌ای که برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ثابت بوده و توجه به وجود اختلاف در تعابیر روایاتی که از آن حضرت نقل شده اند، می گوئیم: همانگونه که در بحث از مدرک قاعده "لاضرر" گذشت در این رابطه دو نوع روایت وجوددارد: تعدادی از روایات با نقلهای مختلف و با سندهای متفاوت، مسئله سمرة بن جندب را مقل کرده اند، روایتی نیز از طریق اهل تسنن وارد شده[1] که در آن روایت مواردی از احکام صادره از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که با تعبیر "قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" صادر شده اند، جمع آوری شده (قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ان لاضرر و لاضرار – قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بالشفعه بین الشرکاء فی الارض و المساکن – قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم أن لایمنع فضل الماء لیمنع فضل الکلاء...) روایتی این روایت، عبادة بن صامت[2] است که از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و از رهبران محترم قبائل اصار بود که تقریبا در تمام نبردهای دوران رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم شرکت کرد فلذا این روایت از نظر اهل سنت برخوردار از کمال اتقان است (عمر بن خطاب او را برای قضاوت به شام فرستاد اما چون نسبت به بذل و بخشش ها و مخارج معاویه اعتراض کرد معاویه به درشتی با سخن گفت. عبادة به او گفت: به خدا سوگند با تو در یک سرزمین زندگی نخواهم کرد و از این رو به مدینه برگشت و خلیفه دوم را از جریان مطلع ساخت ولی عمر از او خواست به جایگاه خود باز گردد، زیرا خداوند سرزمینی را که عبادة و امثال او در آن نباشد از نیکی دور می کند و خطاب به معاویه نوشت: هیچگونه تسلطی بر عبادة [3] نداری) و بعضی از رجالیون شیعه مثل کشی ره ایشان را عظیم القدر و جلیل المنزلة شمرده اند.

مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی که به تتبّع در روایات مشهور است معتقد استدر بین روایات شیعه نیز روایتی به همین شکل وجود داشته که آن روایت را شخصیتی به نام "عقبة بن خالد" از امام صادق علیه السلام نقل کرده، در این روایت نیز همانند روایت عبادة بن صامت تمام مواردی که تعبیر " قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" در آنها وجود دارد جمع آوری شده بود و همانگونه که قبلاً نیز متذکر شدیم. محقق نائینی ره هم اتحاد سند روایاتی که تعبیر " قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم " در آنها وارد شده را دلیل بر وحدت روایت عقبة بن خالد دانسته است منتهی مصنفین کتب روائی، مانند کلینی ره چون در صدد مرتب کردن کتاب خود بر اساس اابواب فقهی بر آمدند روایت مزبور را تقطیع کرده و هر بخشی از آن را در باب مروبط به خودش نقل نمودند و نیز ممکن است تقطیع این روایت و تبدیل آن به روایات متعدد توسط کسانی که بین کلینی ره و عقبة بن خالد قرار داشته اند صورت گرفته باشد[4] .

هر چند ما در مباحث پیشین کلام شیخ الشریعه ره را مورد مناقشه قرار دادیم و وحدت روایت عقبة بن خالد را بپذیرفتیم؛ چرا که همانگونه که خود شیخ الشریعه ره نیز مطرح کرده، موارد زیادی از تعبیر "قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" توسط سکونی نقل شده است کما اینکه چنین تعبیری از روایت دیگر (غیر از عقبة بن خالد و سکونی) نیز نقل شده است ولی در عین حال قبول داریم که عقبة بن خالد نیز مانند بسیاری از محدثین دیگر دارای کتاب حدیث بوده که صدها روایت را در آن نقل کرده که بین آنها چند روایت در رابطه با قضاوتهای رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم بوده است، بنابراین عقبة بن خالد همان موارد مذکور در روایت عبادة بن صامت یا بسیاری از آنها را (هر چند به صورت پراکنده و متفرق و نه به صورت یکجا) نقل کرده است یعنی اگر عبارت عقبة بن خالد نیز مانند بسیاری از محدثین دیگر دارای کتاب حدیث بوده که صدها روایت را در آن نقل کرده که در بین آنها چند روایت در رابطه با قضاوتهای رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم بوده است، بنابراین عقبة بن خالد همان موارد مذکور در روایت عبادة بن صامت یا بسیاری از آنها را (هر چند به صورت پراکنده و متفرق و نه به صورت یکجا) نقل کرده است یعنی اگر هم عبارت عقبة بن خالد با عبارت عبادة بن صامت در همه موارد هم مطابق نباشد ولی در موارد فراوانی بین آن دو وجود دارد.

در نتیجه، روایت عبادة بن صامت اگرچه از طریق شیعه نقل نشده است ولی به نظر ما از اعتبار برخوردار است؛ چراکه انطباق آن در موارد عدیده ای با روایات عقبة بن خالد که تعبیر "قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" را نقل کرده، قرینه بر اعتبار آن خواهد بود.

حال می گوئیم: وقتی از سوئی در ورایت عبادة بن صامت جمله "قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بانه لاضرر و لاضرار" نقل شده و از سوی دیگر وجود تعبیر "قضی" در نقل فرمایشات آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم ظهور در صدور چنین کلامی از جایگاه حکومت آن حضرت صلی الله علیه و اله وسلم دارد روشن می شود که تعبیر "لاضرر و لاضرار" یک حکم الهی مانند: ﴿أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾[5] یا ﴿مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[6] نیست بلکه همانند فرامین حکومتی رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم است که مربوط به مقام حکومت و ولایت آن حضرت است درست همانند دستور آن حضرت مبنی بر حفر خندق در جنگ احزاب به دنبال پیشنهادی که از حضرت سلمان در مقام چگونگی انجام جنگ با دشمن، صادر شد لذا مستفاد از تعبیر "قضی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" نیز که در حدیث معتبر وارد شده است، حکم به عدم وارد کردن ضرر یک حکم حکومتی است مع با توجه به منصب حکومت آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم صادر شده است.

لازم به یادآوری است که ما فعلاً کاری به نقل های وارد در مورد قضیه سمرة بن جندب نداریم و بحث را با قطع نظر از آن، پیش می بریم و در ادامه به تطبیق آن نیز خواهیم پرداخت.

روشن است کخ با پذیرش معنا در رابطه با خطاب "لاضرر" جائی دیگر که مبتنی بر این بودند که "لاضرر" حکم الهی است، باقی نمی ماند.

 


logo