« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1404/01/17

بسم الله الرحمن الرحیم

ثالثاً (دلیل سوم بر عدم ارتباط حدیث لاضرر با جریان شفعه و فضل الماء)

موضوع: ثالثاً (دلیل سوم بر عدم ارتباط حدیث لاضرر با جریان شفعه و فضل الماء)

شیخ فتح الله شریف اصفهانی (1266تا1339ق) معروف به شیخ الشریعه، از برجسته ترین مراجع تقلید مجتهد شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود که از جامعیت علمی برخوردار بود و خصوصاً در رجال و علوم حدیث و قرآن گوی سبقت را از دیگران ربوده، او علاوه بر فضائل علمی، مجتهدی روشن بین و متعهد بوده و به سرنوشت سیاسی و اجتماعی جهان اسلام و ترفندهای استعمار، وقوف کامل داشت و طوری که فتوای تحریم وی در خصوص استفاده از کالاهای فرنگی معروف است و از مراجع مشروط خواه نجف بود.

او که در روایات تتبع زیادی داشته در صدد برآمده تا از طریق روایات به این نتیجه برسد که "لاضرر" هر چند به دنبال قضیه شفیعه مطرح شده است ولی ربطی به آن ندارد.

ایشان می فرماید: دو روایت وجود دارد که در صدد (جمع کردن احکام صادر شده از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم برآمده و با تعبیر "قضی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم" این احکام را مطرح کرده اند، یکی از آن دو روایت از طریق راویان اهل سنت و روایت دیگر از طریق شیعه نقل شده است.

روایتی که اهل سنت نقل کرده اند روایت مفصلی است که احمد بن حنبل در مسندش از عباده به صامت که از اهالی مدینه در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم است از آن حضرت روایت کرده است، در این روایت هر کدام از احکام به نحو مستقل نقل شده اند مثل اینکه آورده است: قضی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم: "أن لاضرر و لاضرار" و " قضی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم: بِالشُّفْعَةِ بَيْنَ الشُّرَكَاءِ فِي الْأَرَاضی و المساکین" و " قضی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم: وَلَا يُمْنَعُ فَضْلُ مَاءٍ لِيُمْنَعَ بِهِ الْكَلَأُ[1] .

همانگونه که ملاحظه می شود این جملات به نحو مستقل و بدون اینکه به یکدیگر ربطی داشته باشند، نقل شده اند، به طوری که جمله "لاضرر و لاضرار" به عنوان ذیل مسئله شفعه یا ذیل فضل الماء و مرتبط با آن نیست.

در بین علمای شیعه نیز احکام صادر شده از نفس نبودی صلی الله علیه و اله وسلم گاهی به صورت "قضی رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم" در قالب روایت جمع آوری شده است، در قالب جمع آوری، البته نه در یک روایت، بلکه در روایت پراکنده که در ابواب مختلف فقهی مطرح شده اند، اکثر این روایت را عقبه بن خالد روایت کرده است.

محقق خوئی ره به نقل از رجال شیخ ره در مورد عقبة بن خالد می نویسد: عقبة بن خالد، له كتاب. أخبرنا به جماعة من أصحابنا، عن محمد بن علي بن الحسين، عن أبيه، و محمد بن الحسن، عن سعد بن عبد الله، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن عبد الله بن هلال، عنه». و عده في رجاله من أصحاب الصادق، قائلا: «عقبة بن خالد الأسدي الكوفي»[2] .

البته اگرچه توثیق خاصی در مورد عقبه بن خالد وارد نشده ولی چون در سلسله اسناد نوادر الحکمة وارد شده است او را ثقه می دانیم.

مرحوم شیخ الشریعه می فرماید: این احتمال وجود دارد که عقبه بن خالد هم همانند عبادة بن صامت اقدام به جمع آوری موارد مزبور، در یک روایت کرده باشد، منتهی کسانی که در مقام نقل از وی بر آورده اند، آن روایت را تجربه کرده و هر بخشی را در باب مناسب با آن در ابواب فقهی مختلف قرار داده اند و ما وقتی روایت عقبه بن خالد را با روایت عبادة بن صامت مقایسه می کنیم به این نتیجه می رسیم که در روایت عبادة بن صامت در رابطه با شفعه و فضل الماء از همان عبارتی استفاده شده که در روایت عقبة بن خالد نیز به کار رفته است با این تفاوت که در روایت عبادة بن صامت نه در ذیل جریان شفعه و نه در ذیل فضل الماء از عبارت "لاضرر و لاضرار" ذکری به میان نیامده است و از این جا معلوم می شود که در روایت عقبه بن خالد نیز جمله "لاضرر و لاضرار" در ذیل شفعه و فضل الماء قرار نداشته است.

ایشان ره در ادامه می فرماید: از آنچه گفتیم معلوم می شود که جمله "لاضرر و لاضرار" ربطی به این دو قضیه (شفعه، فضل الماء) نداشته بلکه مطلبی بوده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آن را مستقلاً و یا در ضمن جریان دیگری نقل فرموده اند.

با عنایت به فرمایش ایشان ره می توان گفت: احتمال اینکه جمله "لاضرر و لاضرار، در ذیل حدیث شفعه و فضل الماء بوده و عبادة بن صامت آنرا عمداً خذف کرده، احتمال بسیار ضعیفی است: زیرا؛

اولاً: حذف جمله "لاضرر و لاضرار" برای عبادة بن صامت نفعی نداشته و از وجود چنین جمله ای نیز متضرر نمی شده تا انگیزه شخص سبب شود که جمله مزبور را از آخر این نقلها خارج نماید.

ثانیاً: با شناختی که از مطالعه شخصیت عبادة بن صامت بدست می آید معلوم می شود که ایشان در کمال اتقان و ضبط بوده است.

نتیجه: آنچه گفتیم مؤید این مطلب است که جمله "لاضرر و لاضرار" در آخر روایت عقبة بن خالد، حکم مستقلی بوده و ربطی به شفعه ندارد فلذا نمی توان ادعای ارتباط آن با حدیث شفعه را پذیرفت بلکه محتمل است که این جمله، جمله مستقلی باشد.

 


logo