« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/10/30

بسم الله الرحمن الرحیم

استحقاق عقوبت بر عدم فحص در واجب مشروط

موضوع: استحقاق عقوبت بر عدم فحص در واجب مشروط

قدر متیقن برای ثبوت استحقاق عقوبت بر مخالفت واقع در صورت ترک فحص، واجب مطلق است که مشروط به شرط یا موقت به وقت خاصی نباشد ولی وجوب در واجب فحص مشروط و موقت، در صورتی که مکلف قبل از تحقق شرط یا قبل از دخول وقت یا احتمال چنین واجبی را بدهد، محل بحث است مثل اینکه مکلف احتمال می دهد که از سوی مولا خطابی مثل "إن جاءک زیدٌ فأکرمه" صادر شده ولی هنوز شرط آن که مجیئ زید است، تحقق پیدا نکرده است، در این صورت اگر مکلف فحص کند و بداند که چنین خطابی از سوی مولا صادر شد، به هنگام مجیئ زید، او را اکرام می کند ولی اگر به دنبال چنین احتمالی، اقدام به فحص نکند و بر فرض که چنین خطابی به او توجه پیدا کرده باشد چه بسا عدم فحص او منجر به ترک واجب می شود؛ چرا که به جهت غفلت از واجب یا به جهت دیگری، پس از تحقق شرط، در مقام تحقق واجب بر نمی اید، لذا لازم است وجوب یا عدم وجوب فحص، قبل از تحقق شرط و فعلیت واجب، مورد بحث قرار داده شود.

ممکن است گفته شود: در چنین صورتی فحص بر مکلف واجب نیست؛ زیرا وجوب فحص یک وجوب مقدمی است و وجوب مقدمه تابع وجوب ذی المقدمه است و وقتی ذی المقدمه از وجوب فعلی برخوردار نیست نمی توان بر وجوب ترشحی است حکم کرد؛ زیرا وجوب ترشحی فرع بر وجوب مترشحٌ‌منه است.

آنچه گذشت در واجب موقت نیز جاری است؛ چرا که واجب موقت شعبه ای از واجب مشروط است منتهی شرط آن عبارت از وقت است.

حال با توجه به تأکیدی که عقل در رابطه با فحص دارد نمی توان وجوب فحص را در واجب مشروط نادیده گرفت و آن را به واجب مطلق اختصاص داد لذا راههائی برای تصویر وجوب فحص در واجب مشروط ارائه شده است که در ادامه بحث به بررسی آنها می پردازیم.

راه اول: تصویر واجب معلق فصولی: صاحب فصول ره برای حل این مشکل، در باب تقسیمات واجب، تقسیم واجب به معلّق و منجز را بر تقسیمات واجب افزودند[1] ؛ زیرا در بعضی از واجبات (مثل حج) اگر بگوئیم: تا وقتی موسم حج وجوب پیدا نمی کند لازمه اش این است که تحصیل مقدمات حج (ثبت نام، گرفتن ویزا، بلیط، تعیین کاروان، واکسیناسیون و...) برای مستطیع واجب نباشد؛ چرا که مقدمات حج، وجوب غیری مقدمی دارند و تا زمانی که ذی المقدمه (حج) واجب نشده باشد، واجب نمی شود.

صاجب فصول ره برای حل این مشکله، مسئله واجب معلق را مطرح کرد به این معنا که زمان قید برای واجب و از خصوصیات معتبر در حج باشد اما فعلیت وجوب حج، مشروط به خصوص استطاعت قرار گیرد یعنی وقتی مکلف، مستطیع شد حج برای او واجب شده و فعلیت پیدا می کند و لازم است مقدمات آن را تحصیل نماید ولی انجام حج متوقف بر شرائطی است که یکی از آنها فرا رسیدن أشهر حج (شوال، ذی القعده و ذی الحجه) است، بنابراین وقتی استطاعت برای مکلف حاصل شد لازم است، اقدام به فراهم آوردن مقدمات انجام حج بکند تا در موسم حج، متمکن از انجام آن باشد.

البته بحثی که در اینجا مطرح می شود بحث از امکان برگرداندن همه واجبات موقته و مشروطه به واجب معلق است یعنی مراد مولا از خطاب "إن جاءک زیدٌ فأکرمه" فعلیت وجوب اکرام باشد و مجیئ زید، قید برای اکرام باشد نه برای وجوب، به بیان روشن تر گفته شود که مراد از چنین خطاب مشروطی این است که "الإکرام علی تقدیر المجیئ واجبٌ بالفعل" نه اینکه حکم (وجوب اکرام) مقید به مجیئ زید باشد.

در صورت امکان ارجاع همه واجبات مشروط و موقه به واجب معلق، اشکال مطرح شده در رابطه با فحص، حل خواهد شد؛ زیرا در این صورت می توان گفت: در موردواجبات مشروطه و موقته، قبل از حصول شرط و فرارسیدن وقت، احتمالِ وجوبی مطرح است که از فعلیت برخوردار است لذا فحص، واجب می شود.

اما در حقیقت این است که التزام به چنین مطلبی، ممکن نیست و منجر به انکار واجب مشروط می شود در حالی که مشهور اصولیها معتقدند که در شریعت، واجبات مشروط در مقابل واجبات مطلقه وجود دارند که قبل از تحقق شرط، وجوب در آنها فعلیت ندارد، در مثل

"إن جاءک زیدٌ فأکرمه" تا زمانی که شرط (مجیئ زید) تحقق پیدا نکند نمی توان برای وجوب اکرام، فعلیتی قائل شد کما اینکه در واجبات موقته نیز جریان از همین قرار است و از نظر مشهور فقهای شیعه، قبل از رسیدن مغرب، نماز مغرب واجب نیست و نمی توان گفت: قبل از فرارسیدن مغرب، نماز مغرب واجب است و غروب آفتاب فقط قید برای خود نماز است و در وجوب آن دخالتی ندارد، چنین گفتاری بر خلاف مشهور بین فقهای شیعه است و قبول واجب معلق در یک واجبی مثل حج، لازم هاش این نیست که ارجاع همه واجبات مشروط و موقته به واجب معلق، ممکن باشد.

نتیجه: از طریق راه اول که صاحب فصول ره ارائه فرمودند نمی توان مشکل وجوب فحص در واجبات مشروطه را حل کرد.

 


logo