1404/03/12
بسم الله الرحمن الرحیم
مكتب هاى جبرى گرى - المبسوط في علم الأصول ج3 چاپ دوّم - ص 339
موضوع: مسأله ی جبر و تفویض/شُبَهاتٌ و حُلولٌ /شُبهه ی سعادت و شِقاوت
در جلسه ی گذشته یک شُبْهه از شُبَهات چهارگانه ی بحث «شُبَهات و حُلول» از مسأله ی «جَبْر و تَفْویض» را مورد نَقْد و بررّسی قرار دادیم. در این جلسه به بیان سایر شُبْهات باقیمانده از این شُبَهات خواهیم پرداخت.
ب) شُبْهه ی «سَعادت و شِقاوت»: گاهی گفته شده که «حَسَنَة و سَیّئَة» دست خداست و گاهی گفته شده فقط «حَسَنَة» دست خداست.
اوّلاً: توجّه به این نکته ضروریست که مراد از «حَسَنَة و سَیّئَة» نمی تواند «واجبات و مُحَرَّمات» باشد؛ زیرا «حَسَنَة و سَیّئَة» در مورد فٔراعنه هم آمده. لذا می گفتند اگر «حَسَنَة» هست مال خودِ ماست و اگر «سَیّئَة» هست مال حضرت موسی (علیه السّلام) هست!! معلوم می شود معنای این گفته ی آن ها این بوده که اگر آب رود نیل بالاست مال خودمان است و اگر پایین بیاید مال موسی است. یا اگر بیماری هست مال موسی می باشد و اگر بهداشت هست مال خودمان است. و...
شاهد قرآنی:
﴿وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴾[1]
﴿فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَٰذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[2]
ثانیاً: طبق این دو آیه ی شریفه، مفسّرین در مورد «حَسَنَة و سَیّئَة» سه نظر بیان کرده اند:
۱. نظریّه ی نخست (قول فَراعِنه): اگر «حَسَنَة» هست مال خودِ ماست و اگر «سَیّئَة» هست مال حضرت موسی هست.
۲. نظریّه ی دوم: (قول مُسْتَضعفینِ ثَنَوي و منافقین): ﴿وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِكَ﴾[3]
اگر «حَسَنَة» هست، از جانب خداست و اگر «سَیّئَة» هست، از جانب پیامبر گرامی إسْلام (صَلّی الله علیه و آله و سَلَّم) است. معلوم می شود مُسْتَضعفین زمان رسول خدا بهتر از فَراعنه بودند.
۳. نظریّه ی سوم (قول نخست خداوند متعال): «حَسَنَة و سَیّئَة» هر دو از جانب خداوند متعال است. ﴿قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَٰؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا﴾[4]
۴. نظریّه ی چهارم (قول دوم خداوند متعال): «حَسَنَة» از جانب خداست ولی «سَیّئَة» از جانب خودِ بَشَر است. ﴿مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ۚ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚوَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا﴾[5]
نکته: البته این خِطاب، خِطاب به شخص رسول خدا نیست بلکه خِطاب نوعي است.
سؤال: چرا خداوند متعال در نظریّه ی سوم فرموده: «حَسَنَة و سَیّئَة» هر دو از جانب خداوند متعال است ولی در نظریّه ی چهارم فرموده: «حَسَنَة» از جانب خداست ولی «سَیّئَة» از جانب خودِ بَشَر است؟!
جواب: به نظر ما موضِع قول سوم غیر از موضِع قول چهارم است. در قول سوم خداوند متعال به «عالَم کَوْن و تَکوین» می نگرد لذا مراد این است که کلّ «عالَم إمْکان» مُتِعَلِّق به خداست بنابراین «کُلُّ مُمْکِنٍ یَنْتَهي إلی الله تبارک و تعالی»؛ هم «حَسَنَة» و هم «سَیّئَة» از قبیل «مُمْکِن» است. مِلاک در قول سوم غیر از مِلاک در قول چهارم است. در قول سوم مِلاک مَبْحَث در واقع «إمْکان، عِلَل و مَعالیل» است. ولی در قول چهارم مِلاک «مَبادي و أغْراض» می باشد؛ لذا چون بَشَر در انجام تکالیف و وظایف خود کوتاهی می کند، «حَسَنَة» خود را به «سَیّئة» تبدیل می کند و نتیجه «سَیّئة» می شود. بنابراین در قول چارم از این حیث مُقَصِّر خود بَشَر است. البته عرض کردیم خِطاب در اینجا «خِطاب نوعي» یعنی خِطاب به نوع بَشَر است نَه شخص پیامبر خدا و حضرت موسی (سلام الله علیهما).
سؤال: قرآن کریم فرموده: ﴿قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَىٰ نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ﴾[6]
این آیه ی کریمه کدام قول را می فرمایید؟
جواب: قول چهارم را می فرماید.
با اتمام این جلسه ی پایانی، سال تحصیلي امسال پایان یافت. إن شاءالله ادامه ی دروس را در سال تحصیلي جدید ادامه خواهیم داد.