« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1404/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

/ ماهو الواجب خصوص الستر عن الغیر او یجب الستر حتی عن نفسه /مسألة 14

 

موضوع: مسألة 14/ ماهو الواجب خصوص الستر عن الغیر او یجب الستر حتی عن نفسه /

0.1- مساله 14

مسألة هل يجب الستر عن نفسه

بمعنى أن يكون بحيث لا يرى نفسه أيضا أم المدار على الغير قولان الأحوط الأول و إن كان الثاني لا يخلو عن قوة فلو صلى في ثوب واسع الجيب بحيث يرى عورة نفسه عند الركوع لم تبطل على ما ذكرنا و الأحوط البطلان هذا إذا لم يكن بحيث قد يراها غيره أيضا و إلا فلا إشكال في البطلان

مسئله چهاردهم از مسائل ستر صلاتی، مربوط به این است آیا علاوه بر اینکه دیگران نباید عورت یا بدن نمازگزار را ببینند، خود نمازگزار هم نباید قادر به رؤیت عورت یا بدن خود باشد؟

بنابر لزوم ستر عن النفس در مواردی که شخص لباسی می‌پوشد که مثلاً یقه و گریبان او وسیع است، در حالت رکوع اگر مرد عورت خودش را ببیند یا امکان رؤیت عورت وجود داشته باشد، این شخص ستر واجب را رعایت نکرده است. یا در زن که نماز می‌خواند، اگرچه تمام بدنش از دید غیر پوشانده شده، ولی مثلاً در حال سجده، در حالی که چادر بر تمام بدنش مستولی است، دست خودش را (مثلاً در حالی که آستین کوتاه پوشیده) ببیند، در این صورت نیز ستر لازم برای او محقق نشده است..

مرحوم سید در مسئله چهاردهم به این موضوع متعرض شده و فرموده‌اند آنچه لازم است، «ستر از غیر» است و «ستر عن نفسه» لزومی ندارد.

ایشان می‌فرمایند:
هل یجب الستر عن نفسه بمعنی أن یکون بحیث لا یری نفسه أیضا؟ أم المدار علی الغیر؟ قولان، الأحوط الأول و إن کان الثانی لا یخلو عن قوة. »
آیا ستر از خود نیز واجب است، به این معنا که [پوشش] به گونه‌ای باشد که خودش را هم نبیند؟ یا اینکه مدار بر [پوشیده بودن از] دیگران است؟ دو قول در مسئله وجود دارد، احوط قول اول است (یعنی ستر از خود هم لازم باشد)، اگرچه قول دوم (کفایت ستر از غیر) خالی از قوت نیست.

مرحوم سید فتوا به کفایت ستر از غیر و عدم لزوم ستر عن نفسه داده‌اند. البته ستر از نفس در حد احتیاط استحبابی جا دارد، اما احتیاط واجب یا فتوا در این مورد وجود ندارد.

تعبیر «لا یخلو عن قوة»: این تعبیر از الفاظی است که در مقام فتوا استفاده می‌شود.

مرحوم سید در ادامه می‌فرمایند:
فلو صلّی فی ثوبٍ واسع الجیب بحیث یری عورة نفسه عند الرکوع، لم تبطل علی ما ذکرنا، و الأحوط البطلان. »
پس اگر در لباسی با یقه گشاد نماز بخواند، به طوری که عورت خود را هنگام رکوع ببیند، بنابر آنچه ما ذکر کردیم (یعنی قول اقوی که کفایت ستر از غیر است)، نمازش باطل نمی‌شود، ولی احوط (احتیاط مستحب) بطلان نماز است.

نکته مهم در کلام مرحوم سید
اینکه فرمودند اگر در لباس وسیع‌الجَیب نماز بخواند و خودش عورتش را ببیند، نماز صحیح است، این مربوط به جایی است که در همان حال رکوع که قرار گرفته است، دیگری (غیر) عورت او را نبیند.اما اگر در حال رکوع به نحوی باشد که هم خود مصلی عورت خودش را ببیند («یری عورة نفسه») و هم غیر، عورت او را ببیند، معلوم است که اینجا نمازش باطل است، به خاطر اینکه ستر «عن الغیر» تحقق پیدا نکرده است.
لذا مرحوم سید اضافه می‌کنند:
هذا إذا لم یکن بحیث قد یراها غیره أیضا. و إلا فلا إشکال فی البطلان. ».

بررسی تعلیقات و شروح بر کلام مرحوم سید

نوعاً فقها، فرمایش مرحوم سید را (مبنی بر عدم لزوم ستر عن النفس و کفایت ستر عن الغیر) قبول کرده‌اند.

تعلیقات مخالف (قائلین به لزوم ستر عن النفس):

مرحوم محقق عراقی: ایشان در تعلیقه خویش بر این مسئله بیان داشته‌اند که قول اقوی، لزوم «ستر عن النفس» است.
دلیل ایشان: مناط اعتبار ستر، «محجوب» بودن شخص در هنگام نماز است. محجوبیت نمازگزار با امکان رؤیت عورت خویش در برخی حالات، سازگاری ندارد.
اگر ملاک، صرفاً «مستوریت عن الغیر» می‌بود، این امر با عدم رؤیت عورت توسط دیگران، حتی در صورت رؤیت آن توسط خود نمازگزار (مثلاً در حال رکوع)، قابل جمع بود.اما با توجه به قوت احتمال اعتبار «محجوبیت» نمازگزار، «ستر عن النفس» نیز باید محقق گردد. ایشان در ذیل عبارت مرحوم سید که فرموده‌اند: «و إن کان الثانی لا یخلو عن قوة»، چنین تعلیقه زده‌اند: «فی القوة نظرٌ، لقوة احتمال الإطلاق بعد کون المناط فی المقام علی نفس المحجوبیة، لا المستوریة عن الغیر.»
در قوی بودن آن (قول دوم مبنی بر کفایت ستر از غیر) تأمل است، زیرا احتمال اطلاق ادله ستر (شامل ستر از خود و دیگران) قوی است، خصوصاً پس از آنکه مناط در این مقام، نفس محجوبیت نمازگزار است، نه صرفاً پوشیدگی از دیگران.(

توضیح اطلاق: مقصود از اطلاق ادله ستر، شمول آن نسبت به «ستر از نفس» و «ستر از غیر» هر دو است. بنابر اینکه مناط و معیار در مسئله، «نفس محجوبیت» شخص در حال نماز دانسته شد، يعنی خودِ محجوبیت است که اعتبار و موضوعیت دارد، نه فقط پوشیدگی از دیگران

مرحوم آیت‌الله فیروزآبادی : ایشان در مورد احتیاطی که مرحوم سید مستحب دانسته‌اند (لزوم ستر از نفس)، آن را احتیاط وجوبی («لایُترک الاحتیاط») می‌دانند.
برخی دیگر از اعلام: نیز در تعلیقه بر عروه، در این بخش، احتیاط مذکور را وجوبی دانسته‌اند، نه استحبابی. بدین معنا که «ستر عن النفس» نیز بنا بر احتیاط لازم، باید رعایت شود و صرف «ستر عن الغیر» کافی نیست.

0.1.1- دلیل قائلین به لزوم «ستر عن النفس» (علاوه بر «ستر عن الغیر)

دلیل اول: اطلاق ادله ستر: وجه لزوم ستر از نفس، توجه به اطلاق در ادله ستر است. عنوان «ستر» که در ادله، موضوع وجوب در نماز قرار گرفته است (مانند لزوم پوشاندن عورت برای مرد و تمام بدن برای زن «بالقمیص و الخمار» و تعابیر مشابه در روایات)، اطلاق دارد. معنای این اطلاق آن است که عورتین باید به نحوی پوشیده باشند که هم از دیگران و هم از خود نمازگزار مستور بمانند.

دلیل دوم (محقق عراقی): ملاک محجوبیت: همان‌طور که پیشتر ذکر شد، ملاک، محجوب بودن نمازگزار است و این امر با رؤیت عورت خود، سازگاری ندارد.

0.1.2- دلیل قائلین به عدم لزوم «ستر عن النفس»

0.1.2.1- دلیل اول: انصراف ادله ستر به «ستر عن الغیر»:

اگرچه عنوان «ستر» در ادله به ظاهر اطلاق دارد و به «ستر عن الغیر» تقیید نشده است، اما این تعابیر به «ستر عن الغیر» انصراف دارند.
به عبارت دیگر، به ظهور انصرافی، این ادله به «ستر عن الغیر» اختصاص می‌یابند.
یعنی متفاهم عرفی و متبادر از ادله ستر (لزوم پوشاندن عورت در نماز برای مرد، یا پوشاندن تمام بدن برای زن) آن است که این پوشش در مقابل دیگران باشد و به گونه‌ای باشد که از انظار محفوظ بماند. همان‌گونه که در صورت حضور ناظر محترم، ستر از وی وجوب نفسی دارد، در حال نماز نیز شخص باید بدن خود را به همان نحو بپوشاند. در موارد ستر از ناظر محترم، آنچه موضوعیت دارد «ستر عن الغیر» است.با توجه به اینکه متفاهم عرفی از این تعابیر، خصوص «ستر عن الغیر» است و شامل «ستر عن النفس» نمی‌شود، وجهی برای لزوم ستر از نفس باقی نمی‌ماند.

در صورت شک در لزوم ستر از نفس، در مرحله شک و رجوع به اصول عملیه، مقتضای اصل عملی، برائت از این شرطیت اضافی است. این مورد، مشابه سایر موارد دوران امر بین اقل و اکثر است؛ پس از احراز اصل شرطیت ستر، اگر در سعه و ضیق آن (شمول نسبت به ستر از نفس) شک کنیم، اصل برائت، عدم شرطیت زائد (ستر از نفس) را اقتضا می‌کند.

0.1.2.2- دلیل دوم: اطلاق روایات مربوط به کیفیت پوشش در نماز (مانند اکتفاء به قمیص واحد یا قمیص و خمار برای زن):

در برخی روایات، عنوان «ستر» ذکر شده و این عنوان فی حد ذاته اطلاق دارد و می‌تواند «ستر عن النفس» را نیز همچون «ستر عن الغیر» شامل شود.
اما ادله‌ای که بیانگر جواز اکتفای مرد به یک قمیص، و اکتفای زن به «قمیص و خمار» هستند، اطلاق دارند:
این اطلاق شامل هر دو نوع قمیص می‌شود؛ چه قمیصی که «واسع الجیب» (یقه گشاد) باشد، به طوری که نمازگزار در حال رکوع عورت خود را ببیند، و چه قمیصی که «ضیّق الجیب» (یقه تنگ) باشد.
از این جهت، ادله مذکور اطلاق دارند. اینگونه نیست که در زمان صدور نصوص، تمامی لباس ها ضیق الجیب بوده باشند. همواره، چه در آن زمان و چه در زمان‌های دیگر، ممکن است لباس مورد استفاده افراد، از جهت گشادی یقه، وسیع یا تنگ باشد.
با توجه به اینکه قمیص‌های موجود در زمان صدور نص، منحصر به قمیص‌های ضیق الجیب نبوده‌اند، اطلاق ادله‌ای که نماز با قمیص را جایز می‌دانند، اقتضا می‌کند که نماز حتی با لباسی که به دلیل گشادی یقه، منجر به رؤیت عورت توسط خود شخص می‌شود، صحیح باشد.

0.1.2.3- دلیل سوم: روایات مربوط به جواز نماز با دکمه‌های باز (محلول الازرار):

در روایات (باب ۲۳ از ابواب لباس مصلی) آمده است که شخصی که با قمیص نماز می‌خواند، لازم نیست دکمه‌های قمیصش بسته باشد، بلکه با «محلول الازرار» (دکمه‌های باز) نیز می‌تواند در لباسی که دکمه‌های آن باز است، نماز بخواند.
طبیعتاً، اگر شخصی تنها با یک پیراهن و بدون شلوار نماز بخواند و دکمه‌های لباسش باز باشد، در حال رکوع عورت خود را خواهد دید.

روایت اول (صحیحه زیاد بن سوقه):

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زِيَادِ بْنِ سُوقَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا بَأْسَ‌ أَنْ‌ يُصَلِّيَ‌ أَحَدُكُمْ‌ فِي الثَّوْبِ الْوَاحِدِ وَ أَزْرَارُهُ مُحَلَّلَةٌ إِنَّ دِينَ مُحَمَّدٍ حَنِيفٌ.

اشکالی ندارد که یکی از شما با یک لباس و در حالی که دکمه‌هایش باز است، نماز بخواند. همانا دین محمد (ص) دینی آسان و خالی از حرج است. این تعلیل بیانگر آن است که شریعت اسلام، شریعتی آسان و به دور از سخت‌گیری‌های بی‌مورد است و الزام به کیفیت خاصی در پوشش تا حدی که باز بودن دکمه‌ها نماز را باطل کند، در آن وجود ندارد.

روایت دوم مرسله ابن فضال:

وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ رَجُلٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا صَلَّى وَ أَزْرَارُهُ مَحْلُولَةٌ وَ يَدَاهُ دَاخِلَةٌ فِي الْقَمِيصِ إِنَّمَا يُصَلِّي عُرْيَاناً قَالَ لَا بَأْس

استدلال: این روایات دلالت دارند که حتی اگر نماز با دکمه‌های باز منجر به رؤیت عورت توسط خود شخص شود، نماز صحیح است.
روایت معارض در مساله:
در حدیث سوم از همین باب ۲۳ (موثقه غیاث بن ابراهیم) آمده است:

محَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: لَا يُصَلِّي الرَّجُلُ مَحْلُولَ الْأَزْرَارِ إِذَا لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ إِزَارٌ.

مردی که لنگ یا شلوار زیرین ندارد، با دکمه‌های باز نماز نخواند.
جمع بین روایات: این نهی، حمل بر کراهت می‌شود و نهی الزامی نیست. زیرا روایت اول نص در جواز نماز با لباسی است که دکمه اش باز است و بواسطه این نص دست از ظهور روایت معارض در حرمت برداشته می شود مخصوصا اینکه این روایت مشتمل بر تعلیل است که در آن بیان شد «إنّ دین محمد (ص) حنیف» و این تعلیل نیز خود سبب می شود دست از ظهور این روایت در حرمت برداشته شود و حمل بر کراهت گردد.

مناقشه مرحوم آیت‌الله خویی در مثال مرحوم سید و پاسخ به آن:

ایشان می‌فرمایند از جهت کبروی، فرمایش مرحوم سید مبنی بر عدم وجوب ستر از نفس، صحیح است.
اما تفریعی که در این مثال (نماز خواندن شخص با لباسی گشاده یقه به نحوی که در حال رکوع عورت خود را ببیند و نماز صحیح باشد) مطرح کرده‌اند، تطبیق درستی نیست.
دلیل: ملاک در لزوم ستر از غیر، «معرضیت» برای نگاه دیگری است، نه «نظر کردن فعلی» ناظر محترم. فعلیت نظر، موضوع حکم نیست. ملاک آن است که به گونه‌ای باشد که در معرض نگاه دیگری قرار گیرد و احتمال و امکان نگاه دیگری وجود داشته باشد.
در مثال مذکور (ثوب واسع الجیب)، همان‌طور که در معرض دید خود نمازگزار است، اگر یقه لباس به این کیفیت گشاد باشد، شخص دیگری که در مقابل او قرار دارد نیز می‌تواند نگاه کند (مثلاً اگر در راستای یقه گشاد این نمازگزار قرار گیرد، یا اگر برای صحبت با نمازگزار سر خود را پایین بیاورد، عورت او را از طریق یقه گشاد خواهد دید).
بنابراین، این مثال، مندرج در فرض اخیر کلام مرحوم سید است (جایی که ستر از غیر هم محقق نیست و نماز باطل است)، نه فرض صحت نماز.

پاسخ به اشکال مرحوم آیت‌الله خویی (نظر استاد):
این مناقشه وارد نیست. مقصود از امکان رؤیت توسط دیگری، رؤیت از موضع متعارف است، نه اینکه فردی با تکلف و نزدیک شدن غیرمتعارف، مانند وارد کردن سر خود در یقه نمازگزار، بتواند عورت او را ببیند. چنین فرضی ملاک بررسی نیست.
در مثالی که مرحوم سید مطرح کرده‌اند، فرض بر این است که در حالت عادی، دیگری عورت او را نمی‌بیند، مگر اینکه تکلفی به خرج دهد و سر خود را در یقه او وارد کند. این مثال دارای دو شق است و منحصر در فرضی که مرحوم آیت‌الله خویی فرموده‌اند، نیست.
بنابراین، هم اصل فرمایش مرحوم سید از حیث کبرا صحیح است و هم تطبیق ایشان در مثال مذکور و تفریع آن، تمام و صحیح به نظر می‌رسد.

0.2- مساله 15

هل اللازم أن يكون ساتريّته في جميع الأحوال حاصلاً من أوّل الصلاة إلى آخرها، أو يكفي الستر بالنسبة إلى كلّ‌ حالة عند تحقّقها مثلاً إذا كان ثوبه ممّا يستر حال القيام لا حال الركوع فهل تبطل الصلاة فيه، و إن كان في حال الركوع يجعله على وجه يكون ساتراً أو يتستّر عنده بساتر آخر أو لا تبطل‌؟ وجهان أقواهما الثاني، و أحوطهما الأوّل، و على ما ذكرنا فلو كان ثوبه مخرّقاً بحيث تنكشف عورته في بعض الأحوال لم يضرّ إذا سدّ ذلك الخرق عند تلك الحالة بجمعة أو بنحو آخر و لو بيده على إشكال في الستر بها

طرح مسئله: آیا در ستر لازم برای نماز، شرط است که آنچه در ابتدای نماز به عنوان ساتر دارد خاصيت ستر در تمام حالات نماز را داشته باشد يعنی از ابتدا تا انتهای نماز واحد باشد، یا اینکه اگر در اثنای نماز ساتر تغییر کند یا کیفیت ستر دگرگون شود، اشکالی ندارد؟ (البته به شرط آنکه در تمام حالات، ستر لازم – چه از نفس بنابر قول به لزوم، و چه از غیر بنابر هر دو قول – محقق باشد.)
هل اللازم أن یکون ساتریته فی جمیع الأحوال، حاصلاً من أول الصلاة إلی آخرها؟ أو یکفی الستر بالنسبة إلی کل حالة عند تحققها؟»
مثال: اگر لباسی دارد که «یستر حال القیام لا حال الرکوع» (در حالت ایستادن می‌پوشاند اما در حالت رکوع نمی‌پوشاند).
آیا نماز با این لباس باطل است، حتی اگر در حال رکوع آن را به گونه‌ای جمع کند یا با چیز دیگری بپوشاند که عورتش مکشوف نشود؟
یا اینکه این عمل کافی است و نمازش صحیح خواهد بود؟

نظر مرحوم سید:
وجهان، أقواهما الثانی.» (دو وجه در مسئله وجود دارد، که قوی‌ترین آن دو، وجه دوم است؛ یعنی کفایت می‌کند که در هر حالتی، سترِ متناسب با آن حالت محقق باشد.)
و علی ما ذکرنا، فلو کان ثوبه مخرّقاً بحیث تنکشف عورته فی بعض الأحوال، لم یضرّ إذا سدّ ذلک الخرق فی تلک الحالة بجمعه أو بنحو آخر و لو بیده، علی إشکال فی الستر بها.»

و بنابر آنچه ذکر کردیم (یعنی قول اقوی)، پس اگر لباسش پاره باشد به طوری که عورتش در بعضی حالات آشکار شود، ضرری ندارد، هنگامی که آن پارگی را در آن حالت با جمع کردن آن (لباس) یا به نحو دیگری ولو با دستش بپوشاند؛ البته در پوشاندن با دست، اشکالی وجود دارد.

مرحوم سید به کفایت تحقق ستر در هر حالت به اقتضای همان حالت، فتوا داده‌اند و لزوم اینکه یک ساتر از اول تا آخر نماز به یک کیفیت ثابت باشد را نپذیرفته‌اند.
اما در خصوص ستر به وسیله دست، خود مرحوم سید در متن عروه، اشکال مطرح کرده‌اند.
مرحوم آیت‌الله خویی و مرحوم آیت‌الله گلپایگانی در این قسمت تعلیقه دارند که ستر به وسیله دست کافی نیست، بلکه باید ستر به وسیله «ساتر» (غیر از اعضای بدن نمازگزار) تحقق یابد.

 

logo