« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1404/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

/ التستر من الجوانب/مسألة 13

 

موضوع: مسألة 13 / التستر من الجوانب/

چهار مطلب مطرح‌شده توسط مرحوم سید یزدی (صاحب عروه) در مسئله ستر عورت در نماز

• مطلب اول:
نخستین مطلب آن است که «سَترٌ مِن جَميعِ الجَوانِبِ لازِمٌ است»؛ یعنی پوشاندن عورت از تمام جوانب ضروری است و پوشش از برخی جهات بدونِ جهاتِ دیگر کفایت نمی‌کند.

• مطلب دوم:
مطلب دوم، که در حقیقت تقییدی بر مطلب اول محسوب می‌شود، عبارت است از اینکه ستر از جهت پایین، در مواردی که شخص روی زمین نماز می‌خواند، لازم نیست. بدین معنا که ستر از جهت پایین ضرورت ندارد، اما ستر از جوانب دیگر همچنان لازم است.

• مطلب سوم:
مطلب سوم، که آن نیز به منزله تبصره و تقییدی بر مطلب دوم است، بیان می‌دارد که عدم لزوم ستر از جهت پایین - که در مطلب دوم بدان اشاره شد - مختص به حالتی است که شخص به صورت متعارف روی زمین نماز بخواند، به گونه‌ای که در این موارد، «لَو کانَ ناظِرٌ مُحتَرَمٌ»، عورت شخص مکشوف نخواهد بود. اما در مواردی که «لَو کانَ ناظِرٌ مُحتَرَمٌ» عورت شخص مکشوف باشد، ستر از جهت پایین نیز لازم خواهد بود.

• مطلب چهارم:
مطلب چهارم نیز ناظر به این نکته است که لزوم ستر از جهت پایین به سبب وجود ناظر محترم، مربوط به مواردی است که حضور ناظر محترم در آن مکان متعارف باشد. اما اگر حضور ناظر محترم در آن مکان متعارف نباشد، چنانکه در مورد نماز خواندن با پیراهنی بر لبه چاه چنین است، در این موارد ستر از جهت پایین لازم نیست.

این چهار مطلب، مطالبی بودند که در عبارت مرحوم سید در کتاب "عروة الوثقی" آمده است. بحث به مطلب سوم رسیده بود. مطلب سوم، که به مثابه استثناء و تبصره‌ای بر مطلب دوم بود، این بود که عدم لزوم ستر از جهت پایین، که در مطلب دوم بیان شد، در صورتی است که مکان نماز به گونه‌ای باشد که اگر در آنجا بیننده محترمی می‌بود، عورت شخص مکشوف و قابل رؤیت نباشد. اما اگر قابل رؤیت باشد، همانگونه که چنین است در موردی که بر روی بامی نماز بخواند یا بر روی جسمی شبکه‌شبکه و «مُثَقَّب» (سوراخ‌دار) نماز بگزارد، مانند نماز خواندن بر روی «شِباک» (پنجره یا شبکه)، در این موارد که اگر ناظر محترمی در قسمت پایینِ سطح یا پایینِ آن شبکه حضور می‌داشت، عورت شخص دیده می‌شد، لازم است که ستر از جهت پایین نیز انجام شود. این، خلاصه مطلب سوم بود.

بررسی تفصیلی مطلب سوم: شرطیت وجود ناظر محترم برای وجوب ستر از جهت پایین

اما دلیل این مطلب چیست؟
چنانکه در کلام مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله خویی آمده است، ایشان فرموده‌اند: اگر با توجه به عناوین مذکور در نصوص بخواهیم مسئله را بررسی و حل کنیم، در این موارد نیز ستر از جهت پایین لازم نیست. زیرا در روایات آمده است که مرد می‌تواند به یک «قمیص» یا «دِرع» اکتفا کند. این عنوان اطلاق دارد و شامل هر مکانی می‌شود که شخص بخواهد در آن نماز بخواند، از جمله مکانی که «عَلی طَرَفِ سَطحٍ» نماز می‌خواند. بر این اساس، در آنجا نیز ستر از جهت پایین لازم نیست.

استدلال به مناسبت حکم و موضوع:
اگرچه مقتضای جمود بر عناوین مذکور در نصوص، در موردی که شخص بر لبه بام نماز می‌خواند، عدم وجوب ستر است، اما با توجه به مناسبت حکم و موضوع، باید به وجوب ستر در این مورد ملتزم شویم.
به چه بیانی مناسبت حکم و موضوع، وجوب ستر در این مکان را اقتضا می‌کند؟
فرموده‌اند به این بيان که بر حسب اقتضای مناسبت حکم و موضوع، یا با تعبیری که در کلام مرحوم آیت‌الله خویی آمده، با تأمل در علت وجوب ستر عورتین در نماز، به این نتیجه می‌رسیم که آنچه مورد نظر شارع در شرط صحت صلات است، این است که مکلف در حالت «سَيِّئَةٍ ذَميمَةٍ» قرار نگیرد و «مَهتوكُ السِّترِ وَ الحِجاب» نباشد. موضوع شرطیت، با اعمال مناسبت حکم و موضوع، این معنا را می‌رساند. اینکه شخص در حالت سیئه و نامناسب قرار نگیرد، همان‌طور که در صورت وجود ناظر محترم باید شأن خود را رعایت کند و هتک ستر و حجاب نکند، در حال نماز نیز باید این خصوصیت را داشته باشد. نمازگزار باید در حالتی باشد که «مَهتوكُ السِّترِ وَ الحِجاب» نباشد و در وضعیت نامطلوبی قرار نگیرد.

توضیح بیشتر با استناد به آیه شریفه:
برای توضیح بیشتر این تعبیر که در کلام مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله خویی آمده، گفته می‌شود: همان‌طور که از جهت آداب، بر اساس آنچه در آیه شریفه «خُذوا زينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ» (اعراف/۳۱) آمده، مطلوبیت دارد و از آداب محسوب می‌شود که انسان هنگام ورود به مسجد و در حال نماز، با لباس مناسب که مصداق زینت است، وارد نماز شود و زینت متناسب با نماز داشته باشد، این حالت به نحو استحبابی در باب «اخذ زینت» مطلوبیت دارد. همان‌گونه که در باب آداب، این حالت مطلوبیت غیر لزومی دارد، در باب ستر نیز با اعمال مناسبت حکم و موضوع، از ادله چنین استنباط می‌شود که شخص باید در حالتی قرار گیرد که آن حالت، سیئه و مذموم نباشد و هتک ستر و حجاب محسوب نشود.
بنابراین، هنگامی که موضوع بدین‌گونه تبیین شد و به واسطه مناسبت حکم و موضوع دریافتیم که آنچه در مقام جدّ، موضوع است این معناست، شخص باید در این حالت، ستر از جهت پایین را رعایت کند. زیرا اگر در این حالت، ستر از جهت پایین را رعایت نکند و مثلاً در کنار پشت‌بامی که مشرف به کوچه پر رفت‌وآمد است نماز بخواند، این شخص در حالت سیئه نماز خوانده است و در نتیجه، نمازش صحیح نخواهد بود.

این مطلب در کلام مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله خویی آمده است. ایشان فرموده‌اند بر همین اساس است که در کلمات فقهای متقدم نیز این مطلب ذکر شده که اگر شخص بر لبه بام نماز می‌خواند، باید نسبت به جهت پایین نیز ستر لازم را رعایت کند. فرموده‌اند بر همین مبنا، جمعی از فقها، از جمله مرحوم علامه در "تذکره" و کتاب "نهایه"، و مرحوم وحید بهبهانی در "حاشیه مدارک"، تصریح کرده‌اند که اگر شخص بر لبه بام و مانند آن، یا بر روی شبکه نماز بخواند، باید ستر کند.
البته در مقابل، برخی از فقها در این قسمت تردید کرده‌اند. مرحوم شهید اول در "ذکری"، در مورد نماز «عَلی طَرَفِ سَطحٍ» (بر لبه بام)، تردید کرده و فرموده‌اند که مسئله دارای دو وجه است و نمی‌توان به یک طرف ملتزم شد.
اما در موردی که شخص بر روی شبکه نماز بخواند، فتوای به صحت داده‌اند. با توجه به نکته‌ای که در وجوب ستر وجود دارد، معلوم می‌شود که نه تردید در مورد بر لبه بام نماز خواند صحیح است و نه در قسمتی که فتوای به صحت نماز داده‌اند.
آنچه مرحوم شهید در "ذکری" فرموده‌اند، در کلام مرحوم آیت‌الله حکیم به اجمال نقل شده، اما در "جواهر" چنین آمده است که مرحوم شهید در "ذکری" فرموده‌اند:

و تردد فيه في الذكرى من أن الستر انما يلزم من الجهة التي جرت العادة بالنظر منها، و لذا جزم الشافعي بالصحة، و من أن الستر من تحت أنما لا يراعى إذا كان على وجه الأرض لعسر التطلع حينئذ، أما في صورة الفرض فالأعين تبتدر لإدراك العورة، قال: «و لو قام على مخرم لا يتوقع ناظر تحته فالأقرب أنه كالأرض، لعدم ابتدار الأعين». (صاحب جواهر)[1]

 

در جایی که شخص در لبه بام نماز بخواند، دو وجه وجود دارد:

وجه اول (عدم لزوم ستر از پایین): ستر، همانا فقط از جهتی لازم می‌آید که عادت بر نگاه کردن از آن جهت جاری شده باشد. ستر عورتین نمازگزار، تنها از جهتی لازم است که معمولاً افراد از آن سو به او می‌نگرند؛ و آن جهتی که معمولاً افراد از آن می‌نگرند، همین جوانب چهارگانه است، نه از جهت پایین. وجه اینکه (در کسی که بر لبه بام نماز خواند نمازش صحیح است و ستر از جهت پایین لازم نیست، آن است که ستر لازم، ستر «مِنَ الجِهَةِ الَّتي جَرَتِ العادَةُ بِالنَّظَرِ مِنها» است. مقصود این است که جهتی که «جَرَتِ العادَةُ بِالنَّظَرِ مِنها»، همین جوانب اربعه است، نه نگریستن از پایین. این، وجه صحت و عدم لزوم ستر و در نتیجه صحت نماز در حالتی است که بدون ستر از جهت پایین خوانده شده باشد. در ادامه آمده است: و به همین دلیل شافعی به صحت جزم کرده است در همین مورد وقوف بر بام، فتوای به صحت داده‌اند.

وجه دوم (لزوم ستر از پایین به دلیل عدم عسر تطلّع): وجه لزوم ستر از جهت پایین در این مورد (مطلب سوم که وقوف بر لبه بام باشد)، آن است که از ادله چنین استنباط می‌شود که ستر باید «مِن جَميعِ الجِهات» باشد، نه فقط از جهتی که معمولاً نگاه به آن سو است. از ادله، لزوم ستر «مِن جَميعِ الجَوانِبِ السِّتَّة» استفاده می‌شود. اما اینکه اگر شخص روی زمین نماز بخواند، ستر از جهت پایین لازم نیست - چنانکه از روایات مربوط به اکتفا به درع و قمیص نیز همین معنا مستفاد می‌شود - نکته‌اش این است که در این موارد، یعنی در جایی که شخص روی زمین نماز می‌خواند، «تَطَلُّع» (سرک کشیدن و نگاه کردن) به عورت این شخص برای ناظر محترم، خالی از مشقت نیست، یعنی با عسر و مشقت همراه است. این‌گونه نیست که نگاه ناظر محترم به راحتی به عورت این شخص بیفتد. اگر کسی بخواهد نگاه کند، باید مثلاً پیراهن او را کنار بزند و سرش را زیر پیراهن ببرد تا نگاه کند. وگرنه به صورت عادی، بدون عسر و مشقت نیست. در نماز بر روی زمین، عدم لزوم ستر از جهت پایین، به دلیل دشواری سرک کشیدن بود. هر جا عسر تطلع باشد، آنجا ستر از جهت پایین لازم نیست. ولی در جایی که شخص بر لبه بام، نماز می‌خواند، اگر ناظر بخواهد نگاه کند، نگریستن دشواری ندارد و به آسانی نگاهش به عورت شخص می‌افتد. چون به آسانی نگاهش به عورت شخص می‌افتد، پس ستر از جهت پایین در این مورد لازم است. این، وجه لزوم ستر از جهت پایین در مواردی است که شخص بر لبه بام ایستاده باشد. فرموده‌اند: «وَمِن أنَّ السَّترَ مِن تَحتٍ إنَّما لا يُراعی» یعنی «لا يَجِبُ، إذا کانَ عَلی وَجهِ الأرضِ لِعُسرِ التَّطَلُّعِ حينَئِذٍ. وَ أمّا في صورَةِ الفَرضِ» اما در صورت فرض مسئله یعنی در فرضی که مورد بحث در مطلب سوم است و شخص بر لبه بام نماز می‌خواند، «فَالأعيُنُ تَبتَدِرُ لِإدراكِ العَورَةِ» یعنی چشم‌ها به سرعت عورت را درک می‌کنند و این‌گونه نیست که با مشکل بخواهند نگاه کنند.
در مورد شخصی که بر لبه بام نماز خواند، فرموده‌اند که مسئله محل تردید است؛ از یک سو وجه لزوم ستر وجود دارد و از سوی دیگر وجه عدم لزوم ستر. ولی در جایی که شخص بر مکانی نماز بخواند که آن مکان روزنه دارد و سوراخ‌سوراخ است، مانند شبکه، که اگر کسی از پایین نگاه کند، نگاهش به عورت می‌افتد، در آنجا، در عبارت "ذکری" فرموده نماز شخص صحیح است. «وَلَو قامَ عَلی مِخرَمٍ» (و اگر بر روی چیزی که سوراخ‌هایی دارد بایستد) یعنی همان مکان یا سطحی که دارای روزنه و مانند آن باشد، « لا يُتَوَقَّعَ ناظِرٌ تَحتَهُ، فَالأقرَبُ أنَّهُ كَالأرضِ، لِعَدَمِ ابتِدارِ الأعيُنِ» این، نظر مرحوم شهید در "ذکری" است که بین این دو مورد تفصیل قائل شده‌اند.

• اشکال به تفصیل مرحوم شهید و پاسخ آن:
به این تفصیل مرحوم شهید، که در وقوف بر لبه بام تردید کرده‌اند و در مورد «مِخرَم» قائل به صحت شده‌اند، هم در "مستمسک" در ابتدای بحث و هم در کتاب "جواهر" و کتب دیگر، اشکال شده است که این تفصیل و فرمایش مرحوم شهید در "ذکری" وجهی ندارد. زیرا با همان بیانی که گفته شد، مناسبت حکم و موضوع اقتضا می‌کند که موضوع شرطیت در باب ستر صلاتی، این باشد که شخص در حالت ذمیمه قرار نگیرد. و اگر شخص بر روی بام این‌گونه نماز بخواند، این قرار گرفتن در حالت مذموم است. اگر شخص روی شبکه‌ای با این کیفیت نماز بخواند، قرار گرفتن شخص در حالت مذموم است. بر این اساس، حکم به بطلان نماز در این صورت و لزوم رعایت ستر از جهت پایین داده می‌شود

0.0.1- بررسی مطلب چهارم

در مطلب چهارم، موضوع بحث این است که آیا در وجوب ستر از جهت پایین معتبر است تعارف وجود ناظر محترم؟ وجود فعلی ناظر محترم که یقیناً شرط و معتبر نیست. آیا تعارفِ وجود ناظر محترم شرطیت دارد یا خیر؟ مرحوم سید در متن عروه فرموده است که اگرچه در مواردی که شخص در مکانی نماز می‌خواند که عورت شخص دیده می‌شود اگر آنجا بیننده محترمی باشد، ستر لازم است، اما این وجوب ستر مربوط به جایی است که وجود ناظر محترم در آنجا متعارف باشد. ولی اگر متعارف نباشد، ستر از جهت پایین لازم نیست؛ همانگونه که چنین است در جایی که شخص بر لبه چاهی نماز خواند. در چنین موردی، اگر کسی در چاه باشد، عورت شخص را می‌بیند. ولی چون وجود ناظر محترم در چاه متعارف نیست، این امر موجب وجوب ستر از جهت پایین در این مورد نمی‌شود. این، فرمایش مرحوم سید در متن عروه است.

• اشکالات به تفصیل مرحوم سید
اما نسبت به این فرمایش مرحوم سید، اشکالاتی وارد شده است. چهار اشکال به این ملاک و ضابطه‌ای که مرحوم سید در اینجا برای تفکیک بین این دو حالت فرموده‌اند، مطرح شده است.

اشکال اول از مرحوم محقق عراقی است که در "حاشیه عروه" فرموده‌اند تفاوتی بین این دو کیفیت و حالت وجود ندارد؛ یعنی بین حالتی که وجود ناظر محترم متعارف باشد و حالتی که وجود ناظر محترم متعارف نباشد. در هر دو صورت باید ستر از جهت پایین انجام شود. چرا؟ فرموده‌اند به این دلیل که آنچه از ادله وجوب ستر عورت استفاده می‌شود، این است که شخص در حال نماز باید «مَحجوبُ العَورَة» باشد، ولو ناظر محترمی در آن مکان نباشد. این محجوب‌العوره بودن نیز «لا يَتَحَقَّقُ إلّا بِسَترٍ مِن جَميعِ الجَوانِبِ»؛ یعنی هم از جهات چهارگانه و هم از جهت پایین باید ستر محقق شود. بر همین اساس، اگر کسی بر لبه بام نماز بخواند، به نحو مطلق محجوب‌العوره نیست؛ همچنین اگر بر لبه چاه نماز بخواند، به نحو مطلق محجوب‌العوره نیست.

گفته نشود که در خود روایات بیان شده است که شخص می‌تواند به پوشیدن درع و قمیص اکتفا کند. در صورت عادی که شخص روی زمین نماز می‌خواند، می‌تواند به درع و قمیص اکتفا کند؛ در حالی که در حالت عادی که شخص فقط درع و قمیص دارد، طبق بیان شما، این نیز به نحو مطلق محجوب‌العوره نیست، زیرا از جهات پنج‌گانه محجوب است ولی از جهت پایین محجوب نیست. پس معلوم می‌شود که محجوب بودن از جهات پنج‌گانه معتبر است، نه از جهت پایین. وگرنه اگر محجوب‌العوره بودن از جهت پایین هم معتبر بود، در اینجا باید حکم به بطلان نماز داده می‌شد، در حالی که در روایات به صحت نماز تصریح شده است.

مرحوم عراقی از این اشکال چنین پاسخ داده‌اند که اگرچه در روایات بیان شده است که شخص می‌تواند به درع و قمیص اکتفا کند، ولی در همین مواردِ نماز بر روی زمین، محجوبیت عورت به نحو مطلق محقق است. زیرا از پنج طرف، آن ساتر و قمیصی که دارد، حجاب و ستر را ایجاد می‌کند و از ناحیه تحت نیز، زمین نقش ساتر را ایفا می‌کند. در اینجا شخص محجوب‌العوره است؛ حجاب عورت نسبت به پنج جهت با لباس محقق شده و نسبت به یک جهت (جهت تحت) با سطح زمین محقق شده است. از حکم به صحت در این مورد، نمی‌توان حکم به صحت نماز در جایی را استفاده کرد که برای جهت تحت، ساتری وجود نداشته باشد، چنانکه در مورد شخصی که بر لبه چاهی نماز خواند چنین است. فرموده‌اند که بر این اساس، در اینجا هم باید ستر از جهت پایین رعایت شود. ایشان می‌فرمایند:

و في الفرق تأمل، إذ المناط في باب الصلاة على محجوبية العورة في نفسها و لو لم يتعارف النظر إليها فكان الأرض بمنزلة الحاجب من طرف التحت، فمع عدم ذلك فلا يكون تحته محجوبا من دون فرق بين الشباك و البئر. (عراقی)[2]

یعنی آنچه در روایات آمده مبنی بر اکتفای به قمیص، به خاطر آن است که زمین حالت ساتریت دارد.

پاسخی که به این اشکال داده می‌شود، این است که بله، آنچه از ادله استفاده می‌شود، این است که شخص باید محجوب‌العوره باشد، اما محجوب‌العوره به واسطه لباس. بر اساس آنچه در مسئله شانزدهم می‌آید که آیا در ستر صلاتی، ستر به هر نحوی کافی است یا باید با لباس ستر محقق شود؟ بر این اساس، اگر شما گفتید محجوب‌العوره بودن تمام‌الموضوع است، آن محجوبیتی که در نماز بر روی زمین اتفاق می‌افتد، محجوبیت از جهت لباس است که لازم می‌باشد؛ و آن محجوبیت از جهت لباس فقط جهات خمسه را پوشش می‌دهد، اما از جهت پایین محجوبیت از جهت لباس وجود ندارد. آنچه معتبر است، محجوبیت از جهت لباس است و این محجوبیت در آنجا (از جهت پایین) وجود ندارد. در عین حال که در آنجا وجود ندارد، حکم به صحت نماز شخص داده شده است. از اینکه نماز شخص در موارد عادی که بر روی زمین نماز می‌خواند، صحیح است، معلوم می‌شود که ستر از جهت پایین فی‌نفسه موضوعیت ندارد، بلکه به خاطر این است که آن حالت ذمیمه و سیئه برای شخص پیش نیامده است. آن حالت سیئه برای شخصی که بر روی بام نماز می‌خواند وجود دارد، ولی در مثال نماز بر روی زمین وجود ندارد و نسبت به شخصی که بر لبه چاه نماز می‌خواند (که اصلاً تعارفی برای حضور ناظر در آنجا نیست)، آن حالت سیئه نیز وجود ندارد. پس بر اساس این اشکال، نمی‌توان این تفصیل مرحوم سید و تفکیک ایشان بین نماز بر لبه چاه و نماز بر لبه بام را مورد مناقشه قرار داد. این تفصیل با این اشکال از بین نمی‌رود.

اشکال دوم؛ مرحوم حکیم

مرحوم آیت‌الله حکیم پس از توجیه لزوم ستر از جهت پایین در مواردی که اگر آنجا بیننده محترمی می‌بود عورت شخص دیده می‌شد، و پس از توضیح اینکه ملاک، بودن در حالت سیئه است و این حالت سیئه در مثال چاه وجود ندارد اما در مثال نماز بر لبه بام وجود دارد، فرموده‌اند که این مطلب محل اشکال است. اشکال عبارت است از اینکه اگر ما گفتیم ملاک، بودن یا نبودن در حالت سیئه است (چنانکه در مورد نماز بر لبه بام چنین است ولی در مورد نماز بر لبه چاه وجود ندارد )، لازمه این سخن آن است که اگر شخص برهنه در حفره‌ای نماز بخواند که آن حفره تمام بدن نمازگزار را در بر می‌گیرد و جایی برای حضور ناظر محترم باقی نمی‌گذارد تا شخص دیگری وارد شود و به او نگاه کند – یعنی در حفره‌ای نماز بخواند که «يُساوي فِراغُها بَدَنَ المُصَلّي» (فضای خالی آن با بدن نمازگزار برابر باشد) – باید در اینجا نماز شخص عاریا صحیح باشد. چرا؟ چون با توجه به اینکه وجود ناظر محترم در چنین مکانی متعارف و ممکن نیست، آن حالت سیئه‌ای که برای شخص از جهت هتک ستر و حجاب پیدا می‌شود، در اینجا وجود ندارد. در حالی که کسی به اين امر ملتزم نمی‌شود و چنین التزامی در مثل این مورد قابل قبول نیست که بگوییم نماز شخص در اینجا صحیح است.

مورد دیگر نقض، فرموده‌اند در جایی که شخص در مکان وسیعی نماز می‌خواند ولی در حالت قیام مثلاً خود را کنار دیوار قرار دهد و به دیوار بچسباند. در حالت قیام به دیوار مسجد یا اتاق بچسبد، در آن قسمت کسی نمی‌آید و امکان حضور ناظر محترم نیست. باید گفت در حال قیام، این ستر کافی است. اگر در حالت رکوع و سجود ستر را رعایت کند، باید نماز این شخص در این موارد صحیح باشد؛ و این نیز از چیزهایی است که التزام به آن ممکن نیست. لازمه اینکه ما تعارف را موضوع لزوم ستر قرار دهیم و عدم تعارف را موضوع برای عدم لزوم ستر بدانیم (یعنی همین تفصیل مرحوم سید بین نماز بر لبه چاه و نماز بر لبه بام)، جواز نماز عاریا در حفره‌ای است که فضای آن با بدن نمازگزار برابر است، و جواز نماز عاریا در مکانی است که دیواری وجود دارد و نمازگزار در حال قیام به دیوار متصل است و مکشوف القبل است. در این صورت باید حکم به صحت نماز شود؛ و همه اینها از مواردی است که التزام به آن ممکن نیست. پس معلوم می‌شود که تعارفِ وجود ناظر محترم، در حکم دخالتی ندارد. از همین جا نیز فرموده، معلوم می‌شود که ما اصلاً باید اصل مسئله وجوب ستر از جهت پایین را کنار بگذاریم و از آن رفع ید کنیم و همان نظر مرحوم شهید در "ذکری" را بپذیریم. همان‌طور که در مورد نماز خواندن روی شبکه، ایشان نماز را صحیح دانستند، در مورد نماز بر لبه بام نیز حکم همان خواهد بود و به آن ملحق می‌شود. نتیجه این می‌شود که در این موارد، حتی اگر وجود ناظر محترم متعارف باشد، ستر از جهت پایین لازم نیست و اگر بدون ستر هم نماز بخوانند، نماز شخص صحیح است. این امر باعث می‌شود که از اصل لزوم ستر از جهت پایین رفع ید کنیم و به همان نظر مرحوم شهید در "ذکری" ملتزم شویم.

این، اشکال مرحوم آیت‌الله حکیم در این مقام است. به این اشکال در "تعلیقه موسوعه مرحوم آقای خويی" پاسخ داده شده است. پاسخ مقرر به این اشکال مرحوم آیت‌الله حکیم، همان پاسخی است که به اشکال محقق عراقی داده شد. به اینکه در مواردی که شخص برهنه در حفره‌ای نماز بخواند که وسعت آن تنها به اندازه بدن نمازگزار است، نماز این شخص باطل و غیرصحیح است، به خاطر اینکه ستر به وسیله لباس را رعایت نکرده و عاریا عن الثوب نماز خوانده است. یا در آنجایی که شخص متصل به دیوار مسجد یا منزل خود نماز بخواند، بدون ستر از جهت قبله، نمازش باطل است به خاطر اینکه ستر به وسیله لباس نکرده است. اگر ما در مسئله شانزدهم گفتیم ستر به هر نحوی کافی است، بله در آن صورت این حکم مطرح می‌شد. ولی چون در مسئله شانزدهم ستر به وسیله لباس را لازم می‌دانیم، بر این اساس این نقض به کلام مرحوم سید وارد نمی‌شود که بفرمایید لازمه آنچه شما گفتید این است که در این دو صورت، حکم به صحت نماز شود، در حالی که التزام به این امر ممکن نیست.

 


[1] صاحب جواهر محمدحسن بن باقر. جواهر الکلام (ط. القدیمة). ج8، دار إحياء التراث العربي، ص204.
[2] عراقی ضیاء‌الدین. تعلیقة استدلالیة علی العروة الوثقی (آقا ضیاء). جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ص89.
logo