1404/02/15
بسم الله الرحمن الرحیم
/ مسألة 9 /حکم الصبیة اذا بلغت أثناء الصلاة
موضوع: حکم الصبیة اذا بلغت أثناء الصلاة / مسألة 9 /
اشکال مبتنی بر تفاوت ماهیت:
اگر این مقدمه ثابت نشود و قائل شویم که ماهیت عملی که متعلق امر ندبی است با ماهیت عملی که متعلق امر وجوبی است، متفاوت است (یعنی «ما یتعلق به الوجوب» غیر از «ما یتعلق به الندب» باشد)، در این صورت، عملی که صبیه بخشی از آن را قبل از بلوغ (به نحو ندب) و بخشی را بعد از بلوغ (به نحو وجوب) انجام داده، کافی نخواهد بود؛ حتی اگر فرض کنیم صبیه قبل از بلوغ هم با ستر کامل نماز خوانده باشد (ولو بر او لازم نبوده). زیرا دو عمل با دو ماهیت متفاوت انجام شده که یکی مستحب و دیگری واجب بوده است.
پس برای الحاق حکم صبیه به امه، صرف تمسک به ادلهای که در باب امه بود کافی نیست، بلکه باید این مقدمه (وحدت ماهیت متعلق امر ندبی و وجوبی در نماز) ضمیمه شود.
اختلاف اقوال فقها در کفایت نماز صبی قبل از بلوغ و ارتباط آن با مسئله
حال سوال این است که آیا این مقدمه (وحدت ماهیت) تمام است یا خیر؟ آیا متعلق امر ندبی (نماز مستحبی صبی) با متعلق امر وجوبی (نماز واجب بالغ) یکی هستند یا دو حقیقت متفاوتاند؟
این مسئله محل خلاف بین فقهاست. قبلاً در فصل احکام اوقات (مسئله ۱۷) به این بحث اشاره شده است.
نظر مشهور قدما: مشهور قدما معتقدند عملی که در حال استحباب انجام میشود (مانند نماز صبی قبل از بلوغ) غیر از عملی است که در حال وجوب انجام میشود. بنا بر این نظر، اگر صبی یا صبیه در اول وقت نمازی را به نحو مستحب بخواند و سپس در اثنای وقت بالغ شود، آن نمازِ خوانده شده، کفایت از تکلیفِ واجبی که پس از بلوغ بر عهدهاش آمده نمیکند و باید نماز را اعاده کند. زیرا متعلق این دو امر (ندبی و وجوبی) متفاوت است.
صاحب مدارک: این نظر را به شیخ طوسی (در کتاب خلاف) و اکثر اصحاب نسبت دادهاند.
صاحب جواهر:
فيكون اللذان تواردا على الصبي في الفرض أمرين ندبيا و إيجابيا، و من المعلوم عدم إجزاء الأول عن الثاني (صاحب جواهر)[1]
ایشان نیز همین نظر مشهور قدما را پذیرفتهاند و استدلال میکنند که چون دو طلب (یکی ندبی و دیگری وجوبی) به این فعل (نماز) تعلق گرفته و موضوع این دو طلب متفاوت است (موضوع امر ندبی، صبی است و موضوع امر وجوبی، بالغ)، پس متعلقها نیز متعدد خواهند بود. وقتی متعلقها متعدد باشند، انجام یکی (عمل مستحب) کفایت از دیگری (عمل واجب) نمیکند. پس نمازی که صبی قبل از بلوغ خوانده، ارتباطی به نمازی که بعد از بلوغ بر او واجب شده ندارد و باید امر وجوبی جدید را امتثال کند.
نظر متاخرین (و برخی قدما): در مقابل، جمعی از فقها، از جمله محقق همدانی (در مصباح الفقیه)، مرحوم آقای خویی قائل به وحدت متعلق هستند.
استدلال: استظهار عرفی از ادله این است که ماهیت نماز، چه واجب باشد و چه مستحب، یکی است. امر شارع به طبیعت و ماهیت واحده نماز تعلق گرفته است. اختلاف در وجوب و استحباب، به اختلاف در حکم بازمیگردد نه به اختلاف در متعلق و ماهیت عمل. وقتی متعلق واحد باشد، اتیان به آن در حال استحباب، کفایت از امتثال امر وجوبی میکند. بله، ممکن است در موارد خاصی به خاطر وجود قرینه خاصه، قائل به تعدد متعلق شویم، مانند باب حج که روایات دلالت دارند حج مستحبی صبی کفایت از حجة الاسلام واجب بعد از بلوغ و استطاعت نمیکند. اما در غیر موارد وجود قرینه خاصه، اصل بر وحدت متعلق است.
مرحوم محقق همدانی: ایشان در مصباح الفقیه، پس از نقل کلام صاحب جواهر، آن را تضعیف کرده و بر وحدت متعلق تأکید میکنند. ایشان معتقدند وحدت متعلق مانع از این است که پس از انجام عمل مستحب، امر واجب جدیدی به همان عمل تعلق بگیرد.[2]
نتیجهگیری در مسئله صبیه بالغه در اثناء:
بنا بر نظر متاخرین که قائل به وحدت متعلق هستند، مقدمه لازم برای الحاق حکم صبیه به امه تمام است. یعنی همانطور که عمل امه قبل و بعد از انعتاق، حقیقت واحدی بود، عمل صبیه نیز قبل و بعد از بلوغ، حقیقت واحدی است و صرفاً حکم آن (از ندب به وجوب) تغییر میکند. لذا اگر صبیه در اثنای نماز بالغ شود و شرایط ستر را رعایت کند، نمازش صحیح و کافی است و نیازی به اعاده ندارد.
اما بنا بر نظر مشهور قدما و صاحب جواهر که قائل به تعدد متعلق هستند، این الحاق صحیح نیست و نماز صبیه در این حالت مجزی نخواهد بود.
تعلیقات فقها بر مسئله ۱۷ عروه:
مرحوم سید در مسئله ۱۷ احکام اوقات، فتوا به عدم لزوم اعاده نماز صبی پس از بلوغ در وقت دادهاند. اما عدهای از اعلام مانند مرحوم بروجردی، مرحوم خوانساری و مرحوم نائینی بر این فتوا تعلیقه زده و (ولو به نحو احتیاط واجب ) اعاده را لازم دانستهاند. مقتضای تعلیقه آنها در آن مسئله این است که در مسئله مورد بحث ما نیز (بلوغ صبیه در اثناء) قائل به عدم کفایت و لزوم اعاده (ولو احتیاطاً) باشند.
اشکال و پاسخ پیرامون دخالت قصد وجه:
اشکال: آیا اینکه صبی عمل را به نیت ندب و استحباب انجام داده، باعث نمیشود که این عمل با عملی که باید به نیت وجوب انجام شود، متفاوت گردد و لذا مجزی نباشد؟ (اشاره به بحث قصد وجه).
پاسخ استاد: خیر، مسئله اجزاء و عدم اجزاء، به کیفیت اتیان و قصد فاعل (قصد وجه ندب یا وجوب) ارتباطی ندارد، بلکه به وحدت یا تعدد متعلق در عالم واقع بستگی دارد. اگر متعلق واحد باشد، اتیان به آن، ولو با قصد ندب، کفایت از امر وجوبی میکند. صرف تغییر قصد فاعل، ماهیت عمل خارجی را تغییر نمیدهد تا گفته شود عملی غیر از متعلق وجوب انجام شده است.
0.1- مساله 9:
لا فرق في وجوب الستر و شرطيته بين أنواع الصلوات الواجبة و المستحبة و يجب أيضا في توابع الصلاة من قضاء الأجزاء المنسية بل سجدتي السهو على الأحوط نعم لا يجب في صلاة الجنازة و إن كان هو الأحوط فيها أيضا و كذا لا يجب في سجدة التلاوة و سجدة الشكر
شرطیت ستر در سایر نمازها و توابع آن
مرحوم سید در مسئله نهم به تعمیم شرطیت ستر میپردازند:
«لا فرق فی وجوب الستر و شرطیته بین انواع الصلوات الواجبة و المستحبة...»
در لزوم پوشش و شرطیت آن [برای نماز]، فرقی بین انواع نمازهای واجب و مستحب نیست...
توضیح: شرطیت ستر اختصاص به نمازهای یومیه ندارد، بلکه شامل تمام نمازهای واجب (مانند نماز آیات، نماز طواف) و تمام نمازهای مستحب (چه نوافل معین و چه نمازهای مستحبی ابتدایی) میشود. دلیل آن، اطلاق ادلهای است که شرطیت ستر را برای "صلاة" ثابت میکنند و عنوان "صلاة" شامل همه این موارد میشود.
«و یجب ایضاً فی توابع الصلاة من قضاء الاجزاء المنسیة دون سجود السهو، بل سجدتی السهو علی الاحوط...»
و ستر همچنین در توابع نماز مانند قضای اجزای فراموش شده واجب است، نه در سجده سهو؛ بلکه [لزوم ستر] در دو سجده سهو بنابر احوط است...
توضیح:
قضای اجزای منسیه: ستر واجب است. دلیل: قضای جزء، در حقیقت اتیان به نفس همان جزئی است که در محل خودش باید با ستر انجام میشد. ادله شرطیت ستر شامل آن میشود.
سجده سهو: ستر واجب نیست (فتوای سید). دلیل: سجده سهو عملی مستقل است و دلیل خاصی بر شرطیت ستر در آن نداریم. البته مرحوم سید احتیاط لزومی در رعایت ستر برای سجده سهو دارند. (اعلامی که بر عروه تعلیقه دارند، غالباً در همین قسمت سجده سهو اختلاف نظر دارند و برخی فتوا به عدم لزوم ستر دادهاند).
«نعم لا یجب فی صلاة الجنازة و ان کان هو الاحوط فیها ایضاً، و کذا لا یجب فی سجدة التلاوة و سجدة الشکر.»
بله، [ستر] در نماز میت واجب نیست، اگرچه احتیاط بهتر (احتیاط استحبابی) در آن نیز رعایت ستر است؛ و همچنین در سجده تلاوت و سجده شکر واجب نیست.
نماز میت: ستر شرط نیست. دلیل: نماز میت در حقیقت دعا محسوب میشود و احکام خاص نماز (مانند طهارت، قبله، ستر) در آن شرط نیست، مگر آنچه دلیل خاص بر آن قائم شود. احتیاط استحبابی در رعایت ستر خوب است.
سجده تلاوت و سجده شکر: ستر شرط نیست. دلیل: این دو سجده، نماز محسوب نمیشوند تا مشمول ادله شرطیت ستر در نماز باشند.