« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1403/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

ستر الحجم

 

موضوع: ستر الحجم

ادامه وجه چهارم از جلسه قبل :

وجه چهارم مبتنی بر دو مقدمه است: اولا ستر العوره بدون ستر حجم ، وهن شخص هست و ثانیا آنچه در ستر غیر صلاتی معتبر است در ستر صلاتی هم معتبر است.

مناقشه در وجه چهارم:

مناقشه ای که در وجه چهارم هست این است که ولو مقدمه دوم مورد قبول است. ولی در جایی مقدمه دوم ضمیمه می شود و نسبت به چیزی گفته می شود که ستر آن در نماز واجب است که در ستر غیر صلاتی، از باب این که عورت هست، ستر آن واجب باشد یا در مورد زن هم اگر ستر چیزی من حیث انه ستر بدن زن واجب باشد، مقدمه دوم به او اضافه می شود و نتیجه گرفته می شود که در صلات هم باید رعایت بشود.

ولی اگر ستر آن قسمت از باب ستر عورت یا ستر بدن مرأة نباشد بلکه از باب دیگری واجب باشد مثل این که موجب تهییج شهوت است یا زینت زن حساب می شود _مثل چادری که سر می کند و تمام بدن او زیر چادر قرار می گیرد ولی چادر زینتی است_ در این جا مقدمه دوم ضمیمه نمی شود. لذا در چادر رنگی زیبا در مقابل نامحرم ولو اشکال دارد ولی برای نماز خواندن اشکال ندارد چون ستر العوره کرده است و ستر زینت در صلات واجب نیست.

با توجه به این نکته به مدعای محقق ثانی بر می گردیم که فرمودند ستر حجم لازم است چون عدم ستر، هتک شخص حساب می شود . اشکال به فرمایش محقق ثانی این است که مورد از مواردی نیست که مقدمه دوم ضمیمه بشود. چون ستر حجم در غیر صلات به خاطر ستر بدن و عورت واجب نشده است، بلکه به جهت هتک و وهن شخص هست.

لذا وجه چهارم برای اثبات وجوب ستر حجم تمام نیست در نتيجه هیچ یک از وجوه چهار گانه تمام نیست.

ادله عدم وجوب ستر حجم

در مقابل ، قائلین به عدم وجوب ستر حجم که قول مشهور هست به وجوهی استدلال کردند که در مجموع 5 وجه می شود:

دلیل اول: اصل برائت

در کتب متعددی اين وجه آمده است.

نسبت به اين وجه دو مناقشه هست:

مناقشه اول: همانطور که گذشت در این جا برخی قاعده احتیاط را جاری می کنند کما این که در کلام وحید بهبهانی گذشت که بنابر وضع برای صحیح احتیاط جاری می شود ، البته بنابر قول صحيح مورد از موارد دوران امر بين اقل و اکثر ارتباطی است که مجرای اصالة البرائة است نه اصالة الاشتغال .

مناقشه دوم : در صورتی نوبت به اصل عملی می رسد که دلیل اجتهادی نداشته باشیم .

دلیل دوم:

در کلام صاحب ریاض و اعلام دیگر آمده است: موضوع حکم، عنوان ستر است و این ستر، با ستر لون و شبح حاصل می شود بدون ستر حجم. يعنی به مقتضای دلیل اجتهادی، آنچه موضوع قرار گرفت،با ستر لون و شبح محقق می شود حتی اگر حجم مستور نشود .

در مفتاح الکرامه به این دلیل اشکال کردند: این که عند عدم ستر الحجم، عنوان ستر صدق می کند صحیح نیست. بله عنوان ستر صدق می کند ولی ستر مقید صدق می کند یعنی لون و شبح عورتین مستور شده است ولی صدق نمی کند که عورتین مستور است.

مناقشه در این هم معلوم است. مقصود این است که ستر مطلق هم صادق است نه فقط ستر مقید صادق باشد

دلیل سوم: تجویز صلات در ثوب واحد

در ادله مختلفی آمده است که نماز با قمیص واحد اگر کثیف باشد صحیح است. در صحیحه محمد بن مسلم آمده است که اگر کثیف باشد، ستیر باشد، کافی است. تقریب استدلال این است که لباس واحد، حجم را نمی پوشاند مخصوصا که لباس مرطوب باشد یا مخصوصا که باد بوزد.

و الغالب أنّ القميص الكثيف قد يحكي الحجم، سيّما إذا كان رطباً، و خصوصاً في النسوان، فإن أبدانهن عورة./غنائم الایام

نسبت به این وجه، مناقشه ای ذکر نشده است الا همین مقدار که لباس کثیف حاکی از ورای ثوب نیست کما این که از مفتاح الکرامه در مناقشه در دلیل پنجم این مطلب آمده است و المراد بحكاية الحجم أن يرى الحجم بنفسه خلف ثوب رقيق أو مثل الثوب الرقيق لا أن ترى النورة المطلية على الحجم و شكل مجموع النورة و الحجم.(یعنی در جایی که نوره زده است، اصلا حجم دیده نمی شود بلکه مجموع نوره و حجم دیده می شود)/مفتاح الکرامه ج6ص18

و در دلیل سوم نیز این مناقشه می آید ولی جواب از اين مناقشه این است که حجمی که مورد بحث هست، بعد و شکل هندسی خاص است (نه شبح که در مفتاح الکرامه آمده است) و اين شکل هندسی خاص در غالب موارد به تعبير ميرزای قمی سيما اذا کان الثوب رطباً مستور نمی ماند روی اين حساب نسبت به دليل سوم اشکال واردی وجود ندارد .

دلیل چهارم

در جواهر و شاید ریاض.

جسد المراه کله عوره. اگر ستر الحجم علاوه بر ستر شبح و لون لازم باشد، نسبت به مرأة هم باید پوشیده بماند و هو معلوم البطلان و به تعبیر مرحوم نراقی استتار حجم ممکن نیست. مرحوم وحيد بهبهانی فرمودند که در صورتی ستر حجم ممکن است که در گودال خاصی نماز بخواند و حال این که چنین چیزی واجب نیست.

إلّا في صورة دخولها في مثل حجرة ساترة، و معلوم أنّ ستر الحجرة غير معتبر جزما./ مصابیح الظلام ج6ص135

دلیل پنجم: روایات اداب الحمام

در اداب الحمام روایتی وارد شده است که حضرت در حالی که نوره می کشیدند و شخصی گفت که آنچه را کراهت دارید دیدم و حضرت فرمودند که أن النوره ستره و معلوم است که نوره ساتر حجم نیست. یکی روایت عبید الله مرفقی یا رافقی بود و یکی هم روایت محمد بن عمر بود.

گرچه این روایات از جهت سندی تمام نیست. مرحوم آقای خویی هم فرمودند که از جهت دلالی هم قابل مناقشه است که امام عليه السلام چنین کاری کرده باشند. ولی اگر فی حد نفسه این جمله را نگاه کنیم با قطع نظر از اينکه در مورد امام معصوم عليه السلام وارد شده باشد، آیا می توان به آن استدلال کرد؟

کاشف اللثام گفته است که نمی توان به این روایت استدلال کرد چون در روايت آمده که امام علیه السلام بعد از اينکه طلی به نوره کردند ، ازار و لنگنش را اطراف عورت گذاشتند و از این معلوم است که حجم عورت مستور شده است. وقتی ازار را اطراف عورت بگذارد، حجم مستور است.

صاحب ریاض جواب داده است که مستدل، به این قسمت که امام عليه السلام ازار را اطراف عورت گذاشته است استدلال نمی کند بلکه به قسمتی که راوی می گوید عورت را دیدم و امام جواب داد که نوره را دیدی النورة ستره ، استدلال می کند و در این قسمت، حجم مکشوف است.

 

logo